حمل حقیقت و رقیقت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نوع سوم از حمل یا هوهویت، حمل حقیقت و رقیقت است.
در این حمل (که مثل حمل اولی و شایع، مربوط به ذهن و ساخته و پرداخته ذهن است.) ، موضوع و محمول در اصل وجود اشتراک دارند (یعنی وجه مشترک میان حقیقه و رقیقه، عبارتست از اصل وجود و صرف وجود. یعنی هر دو در اینکه وجود مشترکند و اختلافشان در شدت و ضعف وجودی شان است) و اختلاف آنها در کمال و نقص می باشد. وقتی وجود ناقص (رقیقه) بر وجود کامل (حقیقه) حمل می شود، وجود ناقص فقط از آن جهت که کمالی را داراست بر موضوع خود حمل می شود و با بعد وجودی خود، حمل بر موضوع می شود. مثلا حمل علت بر معلول را حمل حقیقت بر رقیقت و حمل معلول بر علت را حمل رقیقه بر حقیقت گویند. در این حمل، همتا بودن محمول با موضوع و اتحاد (مفهومی یا مصداقی) آنها با یکدیگر شرط در صحت نیست. در کلمات متقدمین اثری از این نوع حمل نیست ولی به برکت رقتها و موشکافی های فلسفی ملاصدرا دربارۀ مراتب اتحاد و هوهویت، از آن زمان کمابیش وارد بحث متاخرین شد.
تفاوت حمل حقیقت با حمل اولی
تفاوت این حمل، با حمل اولی و شایع در این است که در آن حمل ها، هرگاه مفهومی بر مفهوم دیگر حمل می شود (چه به لحاظ صرف مفهوم ذهنی موضوع و چه به لحاظ مصداق و وجود خارجی موضوع)، محمول با هر دو بعد وجدان و فقدان خود حمل می گردد و از همین جهت، با موضوع خود همتا است، ولی در این حمل، اگر محمول از آن جهت که کمالی را ندارد بر موضوع حمل گردد، بر کامل تر از خود نمی تواند حمل گردد و تنها بر همتای خود حمل می شود، پس محمول فقط با بعد وجودی خود بر موضوع حمل می شود. اگر گفته شود، با اینکه همتا بودن وجودی و مصداقی در این حمل شرط نیست، سر صحت این نوع از حمل چیست می توان گفت: سر صحت این حمل در نحو خاصی از اتحاد است بدین صورت که حقیقت، همه کمالات رقیقت را داراست و رقیقت هم خارج از قلمرو حقیقت نیست. مانند علت و معلول که علت، همه کمالات معلول را داراست و معلول هم از حیطه حضور و اشراف او خارج نیست. در حمل معلول بر علت که حمل رقیقه بر حقیقه است، معلول نسبت به همان مقداری از کمال که داراست بر علت (به صورت لاشرط نسبت به کمالات علت) حمل می شود و علت که به شرط وجود کمالاتی افزون بر کمالات معلول است، با معلول جمع می شود.
اهمیت حمل حقیقت
اهمیت این نوع حمل این است که برخی از آیات و روایاتی که از احاطه و حضور فیض الهی در مخلوقات هستی خبر می دهد، تبیین دقیق و علمی شوند، مانند این کلام از امیر مؤمنان علی علیه السّلام : «مع کل شیء لا بمقارنة و غیر کل شیء لا بمرایلة» «فیض خداوند با همه همراه است ولی در کنار هیچ یک از آنها نیست: و مغایر هر چیزی است بی آنکه از آن کاملا جدا باشد» او خداوندی است که با همه و در درون همه امور حضور دارد ولی محدود به حدود هیچ یک از آنها نمی شود و این خصوصیت حمل حقیقت و رقیقت است. این حمل در کلمات عرفا بدین صورت مطرح شده که به حق تعالی که از نقائص ممکنات عالم منزه است همان مخلوق است، اگر چه وجه تمایز آن دو، ممکن بودن مخلوقات و نقص آنها و وجوب وجود حق و کمال اوست. که فهم آن و وحدت وجود که از مهم ترین مسائل فلسفی و عرفانی است، منوط به فهم این نوع حمل است.

پیشنهاد کاربران

بپرس