لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حَلیله این عنوان به زوجه گفته می شود.
حلیله به زن انسان، اعم از دائم و موقت و آزاد و کنیز اطلاق می شود.
کاربردحلیله درفقه
عنوان یاد شده به صورت جمع حلائل در قرآن کریم و به تبع در باب نکاح آمده است.از زنانی که به تصریح قرآن کریم ازدواج با آنان حرام است، زنپسر و زن پدر می باشد که اوّلی بر پدر و دومی بر پسر حرام است. در حکم یاد شده فرقی بین پسر و پدر نسبی و رضاعی نیست.
حلیله به زن انسان، اعم از دائم و موقت و آزاد و کنیز اطلاق می شود.
کاربردحلیله درفقه
عنوان یاد شده به صورت جمع حلائل در قرآن کریم و به تبع در باب نکاح آمده است.از زنانی که به تصریح قرآن کریم ازدواج با آنان حرام است، زنپسر و زن پدر می باشد که اوّلی بر پدر و دومی بر پسر حرام است. در حکم یاد شده فرقی بین پسر و پدر نسبی و رضاعی نیست.
wikifeqh: حلیله
پیشنهاد کاربران
یک فرایند واژه سازی جالب در زبان ترکمنی صورت گرفته که در اصطلاح مورفولوژی به آن تجزیه پسرو ( regressive parsing ) گفته می شود. شنونده ترکمن عنصر پایانی کلمه حلیله را با پسوند جمع ترکمنی یعنی - له ( همان
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
- لر/لار در شکل محاوره ای ) یکی پنداشته و لذا کلمه حلی را که وجود خارجی ندارد به خزانه واژگانی خود اضافه کرده است.
اگر زن حلال را حلیله و مرد حلال را حلیل نامیده اند به این مناسبت است که نزدیکی و همخوابگی با این برای آن و با آن برای این جایز و حلال است ، و بعضی گفته اند: کلمه نامبرده مشتق از مصدر حلول - وارد شدن -
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
است ، چون زن حلال بر رختخواب مرد، و مرد حلال ، در رختخواب زن وارد می شود، و هر دو در یک بستر داخل می شوند این بود گفتار صاحب مجمع البیان .
تزویر