[ویکی فقه] ابوطالب بن عبدالمطلب عمو و حامی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و از شخصیت های بزرگ مکه است.
عبدمناف بن عبدالمطلب بن هاشم که برخی او را عمران نامیده اند، بیشتر با کنیه اش ابوطالب مشهور است. او ۸۰ و اندی سال پیش از هجرت ۳۵ سال پیش از عام الفیل زاده شد. پدرش عبدالمطلب بزرگ مکه و رئیس قریش بود. ابوطالب و عبدالله پدر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از یک مادر زاده شدند و مادر هر دو فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران از قبیله مخزوم بود.
← سرور قریش
ابوطالب پس از مرگ پدرش عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلی الله علیه و آله) را هشت سال بیش نداشت، به توصیه پدرش عهده دار شد. برخی گفته اند: عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلی الله علیه و آله) را به فرزند بزرگش زبیر وانهاد و پس از درگذشت او ابوطالب عهده دار این مهم شد. ولی زبیر در حلف الفضول حضور داشته و محمد (صلی الله علیه و آله) در این زمان حدود ۲۰ سال داشت. بر پایه این گزارش، درگذشت زبیر در کودکی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درست به نظر نمی آید. از این رو، همان گونه که گزارش ها هم تایید می کنند، از ابتدا عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلی الله علیه و آله) را بر دوش ابوطالب نهاد. ابوطالب در مقام سرپرست محمد (صلی الله علیه و آله) توجهی ویژه به وی داشت و بیش از فرزندانش به او محبت و نیکی می ورزید. بهترین غذا را برای وی فراهم می ساخت و بسترش را در کنار بستر خود قرار می داد و می کوشید همواره او را همراه خود داشته باشد. در سفرهای تجاری نیز او را با خود می برد. ملاقات بحیرای راهب با محمد (صلی الله علیه و آله) و توصیه راهب به ابوطالب درباره وی، در یکی از همین سفرها گزارش شده است.
← خطبه عقد
بر پایه گزارش های تاریخی، ابوطالب نخستین بار هنگامی از دعوت برادرزاده اش محمد (صلی الله علیه و آله) آگاه شد که او را همراه فرزندش علی (علیه السّلام) در حال نماز دید و از این مراسم پرسید. گزارش شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از تبیین اسلام برای ابوطالب، از او برای گرویدن به دین تازه دعوت کرد. وی پاسخ مثبت نداد؛ ولی نکوشید محمد (صلی الله علیه و آله) را از ادامه دعوتش بازدارد و سوگند یاد کرد که از آن چه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کراهت داشته باشد، خودداری کند. بر پایه روایتی دیگر، او با شنیدن اعتقادات پسرش علی (علیه السلام)، درباره پیامبر گفت: او (پیامبر) تو را جز به خیر دعوت نمی کند. بر پایه برخی گزارش ها، علی (علیه السّلام) برای گرویدن به اسلام از پدرش بیم داشت؛ ولی ابوطالب او را از دین جدید بازنداشت و به پسرش گفت: از دین پسر عمویت رویگردان نباش؛ او تو را جز به خیر نمی خواند.
← دعوت آشکار
...
عبدمناف بن عبدالمطلب بن هاشم که برخی او را عمران نامیده اند، بیشتر با کنیه اش ابوطالب مشهور است. او ۸۰ و اندی سال پیش از هجرت ۳۵ سال پیش از عام الفیل زاده شد. پدرش عبدالمطلب بزرگ مکه و رئیس قریش بود. ابوطالب و عبدالله پدر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از یک مادر زاده شدند و مادر هر دو فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران از قبیله مخزوم بود.
← سرور قریش
ابوطالب پس از مرگ پدرش عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلی الله علیه و آله) را هشت سال بیش نداشت، به توصیه پدرش عهده دار شد. برخی گفته اند: عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلی الله علیه و آله) را به فرزند بزرگش زبیر وانهاد و پس از درگذشت او ابوطالب عهده دار این مهم شد. ولی زبیر در حلف الفضول حضور داشته و محمد (صلی الله علیه و آله) در این زمان حدود ۲۰ سال داشت. بر پایه این گزارش، درگذشت زبیر در کودکی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درست به نظر نمی آید. از این رو، همان گونه که گزارش ها هم تایید می کنند، از ابتدا عبدالمطلب سرپرستی محمد (صلی الله علیه و آله) را بر دوش ابوطالب نهاد. ابوطالب در مقام سرپرست محمد (صلی الله علیه و آله) توجهی ویژه به وی داشت و بیش از فرزندانش به او محبت و نیکی می ورزید. بهترین غذا را برای وی فراهم می ساخت و بسترش را در کنار بستر خود قرار می داد و می کوشید همواره او را همراه خود داشته باشد. در سفرهای تجاری نیز او را با خود می برد. ملاقات بحیرای راهب با محمد (صلی الله علیه و آله) و توصیه راهب به ابوطالب درباره وی، در یکی از همین سفرها گزارش شده است.
← خطبه عقد
بر پایه گزارش های تاریخی، ابوطالب نخستین بار هنگامی از دعوت برادرزاده اش محمد (صلی الله علیه و آله) آگاه شد که او را همراه فرزندش علی (علیه السّلام) در حال نماز دید و از این مراسم پرسید. گزارش شده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از تبیین اسلام برای ابوطالب، از او برای گرویدن به دین تازه دعوت کرد. وی پاسخ مثبت نداد؛ ولی نکوشید محمد (صلی الله علیه و آله) را از ادامه دعوتش بازدارد و سوگند یاد کرد که از آن چه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کراهت داشته باشد، خودداری کند. بر پایه روایتی دیگر، او با شنیدن اعتقادات پسرش علی (علیه السلام)، درباره پیامبر گفت: او (پیامبر) تو را جز به خیر دعوت نمی کند. بر پایه برخی گزارش ها، علی (علیه السّلام) برای گرویدن به اسلام از پدرش بیم داشت؛ ولی ابوطالب او را از دین جدید بازنداشت و به پسرش گفت: از دین پسر عمویت رویگردان نباش؛ او تو را جز به خیر نمی خواند.
← دعوت آشکار
...
wikifeqh: عمران_بن_عبدالمطلب