لغت نامه دهخدا
حصور. [ ح َ ] ( اِخ ) لقب یوحنا المعمدان. ( اقرب الموارد ). لقب یحیی بن زکریا. ( ترجمان عادل ). ان اﷲ یُبَشِّرُک بیحیی مصدقاً بکلمة من اﷲ و سیداً و حصوراً. ( قرآن 39/3 ). چون از ازدواج خودداری میکرد.
حصور. [ ح ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن. واقع در 11 هزارگزی باختر داران و یک هزارگزی شوسه ٔازنا به اصفهان. در دامنه کوه واقع است ، و با آب وهوای سردسیر. سکنه 610 تن. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات ، انگور، سردرختی. شغل اهالی زراعت. صنایع دستی آن جاجیم و قالیچه بافی. راه آن ماشین رو است. زیارتگاه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).
فرهنگ عمید
۲. ویژگی مردی که از آمیزش با زنان پرهیز کند یا به آن ها رغبت نکند.
۳. بخیل.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حَصور به فتح حاء به کسی که میل و اشتیاقی نسبت به زنان ندارد و نسبن به آنان بی اشتها باشد گفته می شود که از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.
خداوند در مقام ستایش حضرت یحیی علیه السّلام، حصور بودن را از صفات وی برشمرده است.
احکام حصور
مفسران در معنای حصور اختلاف نظر دارند. بنابر تعریف آن به کسی که اشتیاق و اشتهایی به زنان ندارد، برخی فقها با استناد به آن بر استحباب ترک ازدواج برای حصور استدلال کرده اند؛ زیرا خداوند حضرت یحیی علیه السّلام را بر این صفت می ستاید؛ لیکن مشهور برای حصور قائل به استحباب ازدواج شده و از استدلال یاد شده پاسخهای متعدد داده اند.
خداوند در مقام ستایش حضرت یحیی علیه السّلام، حصور بودن را از صفات وی برشمرده است.
احکام حصور
مفسران در معنای حصور اختلاف نظر دارند. بنابر تعریف آن به کسی که اشتیاق و اشتهایی به زنان ندارد، برخی فقها با استناد به آن بر استحباب ترک ازدواج برای حصور استدلال کرده اند؛ زیرا خداوند حضرت یحیی علیه السّلام را بر این صفت می ستاید؛ لیکن مشهور برای حصور قائل به استحباب ازدواج شده و از استدلال یاد شده پاسخهای متعدد داده اند.
wikifeqh: حصور
پیشنهاد کاربران
کسی که میل و رغبتی به زنان ندارد؛ و قدرت کنترل نفس و شهوت خود را دارد؛ و چهره ی واقعی این پیرزن باکره ( دنیا ) رو شناخته. و عطشی برا لذت های زودگذر دنیوی ندارد.
کسی که شهوت را کنترل کند و میل و رغبتی به زنان و دختران ندارد؛ کسی که حقارت و دنیا رو دیده باشد و دنبال حجله ی پیرباکره ( دنیا ) نباشد.