[ویکی فقه] حصر صفت بر موصوف به اختصاص صفت به موصوف معیّن و سلب آن از سایر اشیا اطلاق می شود.
حصر صفت بر موصوف، مقابل حصر موصوف بر صفت بوده و به این معنا است که این صفت از موصوف خود به موصوف دیگری تجاوز نمی کند، هر چند ممکن است موصوفِ آن، صفات دیگری هم داشته باشد، مانند: «لاسیف الا ذوالفقار» که صفت شمشیر بودن، در ذوالفقار منحصر شده است و گویا سایر شمشیرها، شمشیر نیست، گر چه ذوالفقار صفات دیگری هم دارد. و نیز مانند: «لافتی اِلاّ علیّ» که صفت جوانمردی، در علی علیه السّلام حصر شده است.
اقسام
حصر صفت بر موصوف از نظر وجودی در خارج بیشتر از حصر موصوف بر صفت است و این حصر دو گونه است: ۱. حصر حقیقی ؛ ۲. حصر ادعایی و مجازی.یعنی: گاهی حقیقتاً صفت در موصوفی منحصر است و گاهی متکلم مبالغه کرده و به صورت مجازی صفت را در این موصوف منحصر کرده است، که در این صورت، بر حصر دلالت نمی کند. برای مثال، جمله: «انّما الفقیه زید» دلالت می کند بر این که فقیه ، فقط زید است و فقاهت غیر او یا در حاشیه است و یا فقاهت نیست، و یا وقتی گفته می شود: «انما القدرة لله» به این معنا است که قدرت در خداوند متعال منحصر است و از این نظر که قدرت غیر او اصلی نبوده و حاشیه ای است، گویا قدرتی وجود ندارد.
نکته
چون حصر و قصر به یک معنا است، از حصر صفت بر موصوف، به قصر صفت بر موصوف نیز تعبیر شده است.
حصر صفت بر موصوف، مقابل حصر موصوف بر صفت بوده و به این معنا است که این صفت از موصوف خود به موصوف دیگری تجاوز نمی کند، هر چند ممکن است موصوفِ آن، صفات دیگری هم داشته باشد، مانند: «لاسیف الا ذوالفقار» که صفت شمشیر بودن، در ذوالفقار منحصر شده است و گویا سایر شمشیرها، شمشیر نیست، گر چه ذوالفقار صفات دیگری هم دارد. و نیز مانند: «لافتی اِلاّ علیّ» که صفت جوانمردی، در علی علیه السّلام حصر شده است.
اقسام
حصر صفت بر موصوف از نظر وجودی در خارج بیشتر از حصر موصوف بر صفت است و این حصر دو گونه است: ۱. حصر حقیقی ؛ ۲. حصر ادعایی و مجازی.یعنی: گاهی حقیقتاً صفت در موصوفی منحصر است و گاهی متکلم مبالغه کرده و به صورت مجازی صفت را در این موصوف منحصر کرده است، که در این صورت، بر حصر دلالت نمی کند. برای مثال، جمله: «انّما الفقیه زید» دلالت می کند بر این که فقیه ، فقط زید است و فقاهت غیر او یا در حاشیه است و یا فقاهت نیست، و یا وقتی گفته می شود: «انما القدرة لله» به این معنا است که قدرت در خداوند متعال منحصر است و از این نظر که قدرت غیر او اصلی نبوده و حاشیه ای است، گویا قدرتی وجود ندارد.
نکته
چون حصر و قصر به یک معنا است، از حصر صفت بر موصوف، به قصر صفت بر موصوف نیز تعبیر شده است.
wikifeqh: قصر_صفت_بر_موصوف