حصان
/hesAn/
فرهنگ اسم ها
معنی: زن شوهردار پاکدامن، یک دانه مروارید
برچسب ها: اسم، اسم با ح، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
حصان. [ ح ُ ] ( ع ص ، اِ ) امراءة حصان ؛ زن پارسا یا شوهردار. زن نیکوکار و عفیفه. بشوی. متزوجه. مستوره. حاصن. حاصنة. ج ، حصانات ، حصن. || دره. یک دانه مروارید :
بحصن حصین اندرم ار ز دست
که بینند حصن حصینم حصان.
مسعودسعد.
حصان. [ ح َ ] ( اِخ ) نام موضعی در رمل میان دو جبل طی. ( معجم البلدان ).
حصان. [ح َ / ح ِ ] ( اِخ ) نام کوهی از برقه از اعراض مدینه. و گویند نام کوهی خرد است بدانجا. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
نام کوهی از برقه از اعراض مدینه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ویژگی زن شوهردار.
ویژگی اسب نجیب و قوی، اسب نر.
دانشنامه اسلامی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
۱. پارسا و عفیف
۲. زن شوهر دار پاکدامن و ( عفیف )
۳. یک دانه مروارید
۲. زن شوهر دار پاکدامن و ( عفیف )
۳. یک دانه مروارید
به معنای زن پاکدامن و عفیف ( پاک و عفیف )
از القاب حضرت فاطمه زهرا ( س ) هست
از القاب حضرت فاطمه زهرا ( س ) هست
پاکدامن
از نامهای حضرت فاطمه سلام اله علیها