[ویکی فقه] حائری مازندرانی، شیخ حسین از علما و مراجع تقلید مجاهد ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود.
وی فرزند شیخ زین العابدین بود که از مدرسان و مراجع تقلید زمان خود محسوب می شد. او احتمالاً در کربلا به دنیا آمد و نزد استادان آنجا، از جمله پدرش درس خواند و از وی اجازه دریافت کرد. هنگامی که پدرش در ۱۳۰۹ ق در کربلا درگذشت وی در مقام مرجعیت و امامت جماعت و تدریس جانشین او گردید و بعضی از مقلدین پدرش، بالاخص شیعیان هند، از او تقلید می کردند.
مقابله با متجاوزان روس
شیخ محمدحسین، عالمی آگاه به مسائل سیاسی جهان اسلام بود و با نفوذ قدرت های خارجی در سرزمین های اسلامی به شدت مقابله می کرد. در ۱۳۲۹ ق که متجاوزران روسی به مرزهای شمالی کشور تجاوز کردند و به تبریز و مشهد وارد شدند و به کشتار آزادیخواهان پرداختند، طی اعلامیه ای بر ضد متجاوزان روسی اعلام جهاد کرد و در اعتراض به تجاوز روس ها به همراه گروه کثیری از مراجع و علما و طلاب به کاظمین رفت. در بخشی از اعلامیه جهادی وی آمده بود: «…به عموم حجج اسلام و سرداران عظام و رؤسای ایلات و عشایر جلیله ایران… یا للمسلمین! یک مشهد مقدس رضوی علی ساکنه آلاف اتحیه و الثناء در مملکت شماست. آیا رواست که با وجود امثال شماها، به تصرف کفار درآید و ننگ وتاریخی آن برای شماها باقی بماند؟ گذشته هرچه بود گذشت، حالا که آخر نفس است برای حفظ دین و دنیا و ابقاء شرف و شؤن و نوامیس خودتان، تمام عشایر و ایلات جنوب و شمال و شرق و غرب ایران، دست اتحاد و برادری و هم داد و در این روز سیاه، مسلمانان از اعمال اغراض شخصیه خود، اغراض نمایند. هرکدام صحفه خود را کاملاً تعهد نموده ودر حفظ دین و دولت و استقلال مملکت، از عشایر طرابلس غرب عبرت بگیرند که در مقابل هجوم ایطالی وطن اسلامی خودشان را با کمال جدیت و بذل جان و مال محفاظت می نمایند. از غیرت و حمیت اسلامی شماها امیدواریم که به یک اتحاد ملی و مساعدت مجدانه با دولت حاضره، اجانب را طوری از وطن مقدس خودتان مأیوس فرمایید که خودشان سر خود را گرفته و خروج به سلامتی را غنیمت شمارند…».وی همچنین در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴ بر ضد متفقین که به عثمانی اعلام جنگ داده و به سرزمین های آن هجوم آورده بودند، دو فتوای جهاد صادر کرد، او تا شوال ۱۳۳۹ ق که به سرای جاوید شتافت، در کربلا به اقامه وظایف شرعی می پرداخت و حاشیه ای نیز بر رساله پدرش نوشت.
وی فرزند شیخ زین العابدین بود که از مدرسان و مراجع تقلید زمان خود محسوب می شد. او احتمالاً در کربلا به دنیا آمد و نزد استادان آنجا، از جمله پدرش درس خواند و از وی اجازه دریافت کرد. هنگامی که پدرش در ۱۳۰۹ ق در کربلا درگذشت وی در مقام مرجعیت و امامت جماعت و تدریس جانشین او گردید و بعضی از مقلدین پدرش، بالاخص شیعیان هند، از او تقلید می کردند.
مقابله با متجاوزان روس
شیخ محمدحسین، عالمی آگاه به مسائل سیاسی جهان اسلام بود و با نفوذ قدرت های خارجی در سرزمین های اسلامی به شدت مقابله می کرد. در ۱۳۲۹ ق که متجاوزران روسی به مرزهای شمالی کشور تجاوز کردند و به تبریز و مشهد وارد شدند و به کشتار آزادیخواهان پرداختند، طی اعلامیه ای بر ضد متجاوزان روسی اعلام جهاد کرد و در اعتراض به تجاوز روس ها به همراه گروه کثیری از مراجع و علما و طلاب به کاظمین رفت. در بخشی از اعلامیه جهادی وی آمده بود: «…به عموم حجج اسلام و سرداران عظام و رؤسای ایلات و عشایر جلیله ایران… یا للمسلمین! یک مشهد مقدس رضوی علی ساکنه آلاف اتحیه و الثناء در مملکت شماست. آیا رواست که با وجود امثال شماها، به تصرف کفار درآید و ننگ وتاریخی آن برای شماها باقی بماند؟ گذشته هرچه بود گذشت، حالا که آخر نفس است برای حفظ دین و دنیا و ابقاء شرف و شؤن و نوامیس خودتان، تمام عشایر و ایلات جنوب و شمال و شرق و غرب ایران، دست اتحاد و برادری و هم داد و در این روز سیاه، مسلمانان از اعمال اغراض شخصیه خود، اغراض نمایند. هرکدام صحفه خود را کاملاً تعهد نموده ودر حفظ دین و دولت و استقلال مملکت، از عشایر طرابلس غرب عبرت بگیرند که در مقابل هجوم ایطالی وطن اسلامی خودشان را با کمال جدیت و بذل جان و مال محفاظت می نمایند. از غیرت و حمیت اسلامی شماها امیدواریم که به یک اتحاد ملی و مساعدت مجدانه با دولت حاضره، اجانب را طوری از وطن مقدس خودتان مأیوس فرمایید که خودشان سر خود را گرفته و خروج به سلامتی را غنیمت شمارند…».وی همچنین در ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴ بر ضد متفقین که به عثمانی اعلام جنگ داده و به سرزمین های آن هجوم آورده بودند، دو فتوای جهاد صادر کرد، او تا شوال ۱۳۳۹ ق که به سرای جاوید شتافت، در کربلا به اقامه وظایف شرعی می پرداخت و حاشیه ای نیز بر رساله پدرش نوشت.
wikifeqh: حسین_حائری_مازندرانی