[ویکی فقه] حسین بن محمد نَجّار، متکلم قرن دوم و سوم و مؤسس فرقه نجاریه یا حسینیه است.
وی در شهر بم و به روایتی در قم به دنیا آمد.
کنیه اش ابوعبداللّه و از بافندگان کارگاه دیبابافی عباس بن محمد هاشمی (از متکلمان مُجَبِّره)، و به قولی ترازوساز بود.
جزئیات زندگی وی در منابع نیامده است.
درگذشت
وی در حدود سال ۲۲۰ درگذشت.
این تاریخ را گزارشی تأیید می کند که طبق آن نجار بر اثر اندوه حاصل از جدال با ابراهیم بن سیار نظّام، متکلم معتزلی ــکه سال مرگ او را بین ۲۲۰ تا ۲۳۰ ذکر کرده اندــ درگذشت.
عقاید نجار
عقاید نجار تا پایان حکومت مأمون عباسی (۱۹۸ـ۲۱۸)، در ناحیه ری، کاملا شناخته شده بود.
هر چند وی در آغاز واقعه محنت زنده بوده است، دلیلی نداریم که شخصآ در این واقعه دست داشته، اما عقاید وی از طریق شاگردش، محمدبن عیسی، معروف به بُرغوث (برغوثیه)، در گسترش محنت نقش داشته است.
نجار در استفاده از عقاید مختلف محدودیتی برای خود قائل نبود، از این رو در عین این که شاگرد و حامی بِشربن غَیاث مَریسی، متکلمِ مُرجِئی، به شمار می آمد، در برخی موضوعات پیرو ضِراربن عمرو، متکلم جبرگرا (متوفی ۱۹۰)، بود که کتابهایی در رد مرجئه نگاشته بود.
منابع نجار به این دو شخص محدود نمی شد و عقاید معتزله و اهل سنّت و حتی منابع اباضی و در فقه، منابع حنفی را هم در بر می گرفت.
وی در عین حال عقاید خاص خود را داشت و از کسی تبعیت محض نمی کرد.
این گستره وسیع منابع موجب شده است آرای نجار درباره عقاید کلامی ناسازگار به نظر برسد و کتابهای ملل و نحل را نیز در تعیین جایگاه وی در چارچوبهای رایج فرقه ای به اختلاف انداخته است.
مثلاً، شهرستانی وی را، با توجه به اقرار خود نجار، از جبریه می داند و در عین حال تأکید می کند که بیشترِ معتزله اطراف ری به تعلیمات او وفادار بودند، ولی چندین گزارش دیگر، وی را به معتزله یا مرجئه منسوب می کنند.
اشاعره اندیشه های نجار را از همه جریانهای فکری به خود نزدیک تر می دانستند و حتی خود اشعری در پاره ای موضوعات، دیدگاههای وی را پذیرفته بود و معقول است که فرض کنیم به همین دلیل، عقاید نجار از بین نرفتند.
آنچه از عقاید نجار به جا مانده، سخنانی پراکنده و فاقد چارچوبی معین است که تنها می توانند در درک مفاهیمی که او را از معاصرانش ممتاز می کنند، به کار آیند.
← در مورد صفات خدا
...
وی در شهر بم و به روایتی در قم به دنیا آمد.
کنیه اش ابوعبداللّه و از بافندگان کارگاه دیبابافی عباس بن محمد هاشمی (از متکلمان مُجَبِّره)، و به قولی ترازوساز بود.
جزئیات زندگی وی در منابع نیامده است.
درگذشت
وی در حدود سال ۲۲۰ درگذشت.
این تاریخ را گزارشی تأیید می کند که طبق آن نجار بر اثر اندوه حاصل از جدال با ابراهیم بن سیار نظّام، متکلم معتزلی ــکه سال مرگ او را بین ۲۲۰ تا ۲۳۰ ذکر کرده اندــ درگذشت.
عقاید نجار
عقاید نجار تا پایان حکومت مأمون عباسی (۱۹۸ـ۲۱۸)، در ناحیه ری، کاملا شناخته شده بود.
هر چند وی در آغاز واقعه محنت زنده بوده است، دلیلی نداریم که شخصآ در این واقعه دست داشته، اما عقاید وی از طریق شاگردش، محمدبن عیسی، معروف به بُرغوث (برغوثیه)، در گسترش محنت نقش داشته است.
نجار در استفاده از عقاید مختلف محدودیتی برای خود قائل نبود، از این رو در عین این که شاگرد و حامی بِشربن غَیاث مَریسی، متکلمِ مُرجِئی، به شمار می آمد، در برخی موضوعات پیرو ضِراربن عمرو، متکلم جبرگرا (متوفی ۱۹۰)، بود که کتابهایی در رد مرجئه نگاشته بود.
منابع نجار به این دو شخص محدود نمی شد و عقاید معتزله و اهل سنّت و حتی منابع اباضی و در فقه، منابع حنفی را هم در بر می گرفت.
وی در عین حال عقاید خاص خود را داشت و از کسی تبعیت محض نمی کرد.
این گستره وسیع منابع موجب شده است آرای نجار درباره عقاید کلامی ناسازگار به نظر برسد و کتابهای ملل و نحل را نیز در تعیین جایگاه وی در چارچوبهای رایج فرقه ای به اختلاف انداخته است.
مثلاً، شهرستانی وی را، با توجه به اقرار خود نجار، از جبریه می داند و در عین حال تأکید می کند که بیشترِ معتزله اطراف ری به تعلیمات او وفادار بودند، ولی چندین گزارش دیگر، وی را به معتزله یا مرجئه منسوب می کنند.
اشاعره اندیشه های نجار را از همه جریانهای فکری به خود نزدیک تر می دانستند و حتی خود اشعری در پاره ای موضوعات، دیدگاههای وی را پذیرفته بود و معقول است که فرض کنیم به همین دلیل، عقاید نجار از بین نرفتند.
آنچه از عقاید نجار به جا مانده، سخنانی پراکنده و فاقد چارچوبی معین است که تنها می توانند در درک مفاهیمی که او را از معاصرانش ممتاز می کنند، به کار آیند.
← در مورد صفات خدا
...
wikifeqh: نجار