[ویکی فقه] حسابرسی امت ها (قرآن). بنابر آیات قرآن کریم هر امّتی کتابی دارد که همه چیز و همه کس در آن ثبت است و در صحنه حسابرسی قیامت، اعمال همه اقوام و پیامبران مورد سوال واقع می شود.
قیامت، صحنه حسابرسی از امت ها و واکنش آنان در برابر دعوت پیامبران:•یوم یجمع الله الرسل فیقول ماذا اجبتم قالوا لا علم لنا انک انت علـم الغیوب «(به یاد آر) روزی که خداوند همه فرستادگان را گرد آورده، گوید: (در برابر دعوت تان) چه پاسخی به شما گفته شد؟ گویند: ما را هیچ دانشی نیست (دانش ما در برابر دانش تو هیچ است، یا دانش به باطن امور آنها، یا به آنچه پس از ما احداث کردند نداریم) به یقین تویی که دانای کامل نهان هایی.»این آیه در حقیقت دستوری برای همه انسان ها و امت هاست، فرمان به تقوا و ترس از مخالفت فرمان خدا، در این آیه خداوند متعال می گوید: از آن روز بترسید که خداوند پیامبران را جمع می کند و از آنها درباره رسالت و ماموریت شان سؤال می کند و می گوید مردم در برابر دعوت شما چه پاسخی گفتند (یوْمَ یجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ ). آنها از خود نفی علم کرده و همه حقایق را موکول به علم پروردگار کرده می گویند: خداوندا! ما علم و دانشی نداریم، تو آگاه بر تمام غیوب و پنهانی ها هستی (قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیوبِ ). از آیات دیگر قرآن استفاده می شود که پیامبران شاهدان و گواهان بر امت خویش اند. علامه طبرسی در تفسیر آیه فوق می نویسد: این آیه، نظیر آیه (وَاتَّقُوا یوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ: بترسید از روزی که بسوی خدا بازگشت می کنید) است. بنابراین «یوم» مفعول به است و ظرف نیست، زیرا مقصود این نیست که در روزی که خداوند پیامبران را جمع می کند، تقوی پیشه کنند. بلکه مقصود این است: بترسید از کیفر روزی که خداوند پیامبران را جمع خواهد کرد، زیرا از روز هم، ترسیدن معنی ندارد، بلکه از عقاب روز قیامت باید ترسید. پس مضاف یعنی «کیفر» حذف شده و مضاف الیه، یعنی «یوم» جانشین آن شده است.
سوال از امت ها و پیامبران شان
•فلنسـلن الذین ارسل الیهم ولنسـلن المرسلین «پس مسلّما هم از کسانی که رسولان به سوی آنها فرستاده شده خواهیم پرسید (که به رسولان ما چه پاسخ دادید؟) و هم از فرستادگان خواهیم پرسید (که آیا پیام مرا رساندید یا نه و آیا به دعوت شما چه پاسخ دادند)؟»•فلنقصن علیهم بعلم وما کنا غائبین «پس به یقین ما برای آنان (سرگذشت اعمال شان را) از روی علم بازگو خواهیم کرد و ما هیچ گاه (از آنان) غایب نبوده ایم.»در آیات مورد بحث سخن از معاد است، نخست به عنوان یک قانون عمومی می فرماید: از تمام کسانی که پیامبران به سوی آنها فرستاده شدند، به طور قطع در روز قیامت سؤال می کنیم (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیهِمْ ). نه تنها از آنها سؤال می کنیم از پیامبران شان نیز می پرسیم که رسالت خویش را چگونه انجام دادند (وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ ). بنابراین، هم رهبران مسئول اند و هم پیروان، هم پیشوایان و هم تابعان، منتها چگونگی مسئولیت های این دو گروه متفاوت است. حدیثی که از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در این زمینه نقل شده، نیز این معنی را تایید می کند، آنجا که می فرماید: فیقام الرسل فیسئلون عن تادیه الرسالات التی حملوها الی اممهم فاخبروا انهم قد ادوا ذلک الی اممهم: پیامبران را نگه می دارند و از آنها سؤال می کنند که آیا رسالت خویش را به امت ها رساندند یا نه؟ آنها پاسخ می گویند که این وظیفه را انجام داده اند. در روایت دیگری که در تفسیر علی بن ابراهیم نقل شده نیز به این معنی تصریح شده است .در آیه بعد برای اینکه کسی تصور نکند که سؤال از امت ها و پیامبران شان دلیل بر این است که چیزی از علم خدا مخفی می ماند، با قاطعیت و صراحت و تاکید آمیخته با قسم می گوید: ما با علم و دانش خویش تمام اعمالشان را برای آنها شرح می دهیم، زیرا ما هرگز از آنها غائب نبودیم، همه جا با آنها بودیم و در هر حال همراهشان (فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما کُنَّا غائِبِینَ ). نخستین بحثی که در اینجا پیش می آید این است که ما می دانیم خدا همه چیز را می داند و اصولا در همه جا حاضر و ناظر است با اینحال چه نیازی به سؤال دارد که انبیاء و امت ها را عموما و بدون استثناء مورد بازپرسی قرار دهد؟!. جواب این پرسش روشن است، زیرا اگر سؤال برای استعلام و درک واقعیت چیزی باشد، در مورد کسی که عالم است معنی ندارد ولی اگر منظور توجه دادن خود شخص و اتمام حجت به او و امثال آن بوده باشد، هیچ مانعی ندارد، درست مثل اینکه ما به شخص فراموش کاری خدمت های زیاد کرده ایم، و او به جای خدمت مرتکب خیانت هایی شده و همه این مسائل پیش ما روشن است، او را مورد بازپرسی قرار داده و می گوئیم آیا ما این همه به تو خدمت نکردیم؟ و آیا تو حق این خدمات را ادا کردی؟! این سؤال برای کسب علم نیست بلکه برای تفهیم طرف است، و یا اینکه برای ابراز قدردانی از یک فرد خدمتگزار و تقدیر و تشویق از او می پرسیم در این سفر ماموریتی که داشتی چه کارها انجام دادی؟ با اینکه از جزئیات آن قبلا آگاه شده ایم.
حسابرسی بر اساس نامه عمل
حسابرسی از هر امتی در قیامت بر اساس نامه عمل آن امت:•وتری کل امة جاثیة کل امة تدعی الی کتـبها الیوم تجزون ما کنتم تعملون «و (در آن روز) هر امتی را (از غایت دهشت) گرد آمده و به زانو درافتاده می بینی؛ هر امتی به سوی کتاب خود (هر فردی از امت به سوی نامه عمل خود یا هر امتی به سوی کتاب مذهب خود) خوانده می شود، (و خطاب می آید که) امروز در برابر آنچه عمل می کردید کیفر داده می شوید، یا تجسم یافته عین عمل دنیوی تان کیفر اخروی شماست.»•هـذا کتـبنا ینطق علیکم بالحق انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون «این نوشته ماست که بر (عمل های) شما به حق و درستی سخن می گوید زیرا ما از آنچه شما انجام می دادید نسخه برمی داشتیم (و یا از روی لوح محفوظ رونوشت می کردیم و با عمل های شما تطبیق می دادیم).»در آیات فوق جاثیه به معنای جمعیت انبوه و متراکم یا گروه گروه آمده است؛ اشاره به تراکم انسان ها در دادگاه عدل الهی، و یا نشستن هر امت و گروه به صورت جداگانه دارد، ولی معنی اول مشهورتر و مناسب تر است. سپس بیان می کند که: هر امتی به سوی کتابش خوانده می شود و به آنها می گویند: امروز جزای آنچه را انجام می دادید به شما می دهند (کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ). این کتاب همان نامه اعمالی است که تمام نیکی ها و بدی ها، زشتی ها و زیبائی های گفتار و کردار انسان ها در آن ثبت است، و به گفته قرآن: لا یغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصاها «هیچ کار کوچک و بزرگی نیست، مگر اینکه آن را ثبت کرده و برشمرده است». تعبیر (کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا) نشان می دهد که علاوه بر نامه اعمالی که برای هر انسانی جداگانه موجود است هر امتی نیز نامه اعمالی متعلق به جمع و گروه خود دارد، این معنی با توجه به اینکه انسان دارای دو نوع اعمال است، اعمال فردی و اعمال جمعی و گروهی مطلب عجیبی به نظر نمی رسد، و وجود دو گونه نامه اعمال از این نظر کاملا طبیعی است.
عدل الهی درحسابرسی امت ها
...
قیامت، صحنه حسابرسی از امت ها و واکنش آنان در برابر دعوت پیامبران:•یوم یجمع الله الرسل فیقول ماذا اجبتم قالوا لا علم لنا انک انت علـم الغیوب «(به یاد آر) روزی که خداوند همه فرستادگان را گرد آورده، گوید: (در برابر دعوت تان) چه پاسخی به شما گفته شد؟ گویند: ما را هیچ دانشی نیست (دانش ما در برابر دانش تو هیچ است، یا دانش به باطن امور آنها، یا به آنچه پس از ما احداث کردند نداریم) به یقین تویی که دانای کامل نهان هایی.»این آیه در حقیقت دستوری برای همه انسان ها و امت هاست، فرمان به تقوا و ترس از مخالفت فرمان خدا، در این آیه خداوند متعال می گوید: از آن روز بترسید که خداوند پیامبران را جمع می کند و از آنها درباره رسالت و ماموریت شان سؤال می کند و می گوید مردم در برابر دعوت شما چه پاسخی گفتند (یوْمَ یجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ ). آنها از خود نفی علم کرده و همه حقایق را موکول به علم پروردگار کرده می گویند: خداوندا! ما علم و دانشی نداریم، تو آگاه بر تمام غیوب و پنهانی ها هستی (قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیوبِ ). از آیات دیگر قرآن استفاده می شود که پیامبران شاهدان و گواهان بر امت خویش اند. علامه طبرسی در تفسیر آیه فوق می نویسد: این آیه، نظیر آیه (وَاتَّقُوا یوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَی اللَّهِ: بترسید از روزی که بسوی خدا بازگشت می کنید) است. بنابراین «یوم» مفعول به است و ظرف نیست، زیرا مقصود این نیست که در روزی که خداوند پیامبران را جمع می کند، تقوی پیشه کنند. بلکه مقصود این است: بترسید از کیفر روزی که خداوند پیامبران را جمع خواهد کرد، زیرا از روز هم، ترسیدن معنی ندارد، بلکه از عقاب روز قیامت باید ترسید. پس مضاف یعنی «کیفر» حذف شده و مضاف الیه، یعنی «یوم» جانشین آن شده است.
سوال از امت ها و پیامبران شان
•فلنسـلن الذین ارسل الیهم ولنسـلن المرسلین «پس مسلّما هم از کسانی که رسولان به سوی آنها فرستاده شده خواهیم پرسید (که به رسولان ما چه پاسخ دادید؟) و هم از فرستادگان خواهیم پرسید (که آیا پیام مرا رساندید یا نه و آیا به دعوت شما چه پاسخ دادند)؟»•فلنقصن علیهم بعلم وما کنا غائبین «پس به یقین ما برای آنان (سرگذشت اعمال شان را) از روی علم بازگو خواهیم کرد و ما هیچ گاه (از آنان) غایب نبوده ایم.»در آیات مورد بحث سخن از معاد است، نخست به عنوان یک قانون عمومی می فرماید: از تمام کسانی که پیامبران به سوی آنها فرستاده شدند، به طور قطع در روز قیامت سؤال می کنیم (فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیهِمْ ). نه تنها از آنها سؤال می کنیم از پیامبران شان نیز می پرسیم که رسالت خویش را چگونه انجام دادند (وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ ). بنابراین، هم رهبران مسئول اند و هم پیروان، هم پیشوایان و هم تابعان، منتها چگونگی مسئولیت های این دو گروه متفاوت است. حدیثی که از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در این زمینه نقل شده، نیز این معنی را تایید می کند، آنجا که می فرماید: فیقام الرسل فیسئلون عن تادیه الرسالات التی حملوها الی اممهم فاخبروا انهم قد ادوا ذلک الی اممهم: پیامبران را نگه می دارند و از آنها سؤال می کنند که آیا رسالت خویش را به امت ها رساندند یا نه؟ آنها پاسخ می گویند که این وظیفه را انجام داده اند. در روایت دیگری که در تفسیر علی بن ابراهیم نقل شده نیز به این معنی تصریح شده است .در آیه بعد برای اینکه کسی تصور نکند که سؤال از امت ها و پیامبران شان دلیل بر این است که چیزی از علم خدا مخفی می ماند، با قاطعیت و صراحت و تاکید آمیخته با قسم می گوید: ما با علم و دانش خویش تمام اعمالشان را برای آنها شرح می دهیم، زیرا ما هرگز از آنها غائب نبودیم، همه جا با آنها بودیم و در هر حال همراهشان (فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیهِمْ بِعِلْمٍ وَ ما کُنَّا غائِبِینَ ). نخستین بحثی که در اینجا پیش می آید این است که ما می دانیم خدا همه چیز را می داند و اصولا در همه جا حاضر و ناظر است با اینحال چه نیازی به سؤال دارد که انبیاء و امت ها را عموما و بدون استثناء مورد بازپرسی قرار دهد؟!. جواب این پرسش روشن است، زیرا اگر سؤال برای استعلام و درک واقعیت چیزی باشد، در مورد کسی که عالم است معنی ندارد ولی اگر منظور توجه دادن خود شخص و اتمام حجت به او و امثال آن بوده باشد، هیچ مانعی ندارد، درست مثل اینکه ما به شخص فراموش کاری خدمت های زیاد کرده ایم، و او به جای خدمت مرتکب خیانت هایی شده و همه این مسائل پیش ما روشن است، او را مورد بازپرسی قرار داده و می گوئیم آیا ما این همه به تو خدمت نکردیم؟ و آیا تو حق این خدمات را ادا کردی؟! این سؤال برای کسب علم نیست بلکه برای تفهیم طرف است، و یا اینکه برای ابراز قدردانی از یک فرد خدمتگزار و تقدیر و تشویق از او می پرسیم در این سفر ماموریتی که داشتی چه کارها انجام دادی؟ با اینکه از جزئیات آن قبلا آگاه شده ایم.
حسابرسی بر اساس نامه عمل
حسابرسی از هر امتی در قیامت بر اساس نامه عمل آن امت:•وتری کل امة جاثیة کل امة تدعی الی کتـبها الیوم تجزون ما کنتم تعملون «و (در آن روز) هر امتی را (از غایت دهشت) گرد آمده و به زانو درافتاده می بینی؛ هر امتی به سوی کتاب خود (هر فردی از امت به سوی نامه عمل خود یا هر امتی به سوی کتاب مذهب خود) خوانده می شود، (و خطاب می آید که) امروز در برابر آنچه عمل می کردید کیفر داده می شوید، یا تجسم یافته عین عمل دنیوی تان کیفر اخروی شماست.»•هـذا کتـبنا ینطق علیکم بالحق انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون «این نوشته ماست که بر (عمل های) شما به حق و درستی سخن می گوید زیرا ما از آنچه شما انجام می دادید نسخه برمی داشتیم (و یا از روی لوح محفوظ رونوشت می کردیم و با عمل های شما تطبیق می دادیم).»در آیات فوق جاثیه به معنای جمعیت انبوه و متراکم یا گروه گروه آمده است؛ اشاره به تراکم انسان ها در دادگاه عدل الهی، و یا نشستن هر امت و گروه به صورت جداگانه دارد، ولی معنی اول مشهورتر و مناسب تر است. سپس بیان می کند که: هر امتی به سوی کتابش خوانده می شود و به آنها می گویند: امروز جزای آنچه را انجام می دادید به شما می دهند (کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ). این کتاب همان نامه اعمالی است که تمام نیکی ها و بدی ها، زشتی ها و زیبائی های گفتار و کردار انسان ها در آن ثبت است، و به گفته قرآن: لا یغادِرُ صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصاها «هیچ کار کوچک و بزرگی نیست، مگر اینکه آن را ثبت کرده و برشمرده است». تعبیر (کُلُّ أُمَّةٍ تُدْعی إِلی کِتابِهَا) نشان می دهد که علاوه بر نامه اعمالی که برای هر انسانی جداگانه موجود است هر امتی نیز نامه اعمالی متعلق به جمع و گروه خود دارد، این معنی با توجه به اینکه انسان دارای دو نوع اعمال است، اعمال فردی و اعمال جمعی و گروهی مطلب عجیبی به نظر نمی رسد، و وجود دو گونه نامه اعمال از این نظر کاملا طبیعی است.
عدل الهی درحسابرسی امت ها
...
wikifeqh: حسابرسی_امت ها_(قرآن)