حزیران

/hazirAn/

لغت نامه دهخدا

حزیران. [ ح َ ] ( اِ ) نام ماه نهم است از سال رومیان و نام روز اول تابستان هم هست. ( برهان قاطع ). ماه اول تابستان. ( شرفنامه منیری ) ( السامی فی الاسامی ). و آن سی روز است. سرطان. تیر. ابن بطوطة گوید: و اول ابتداء زیادته [ زیادة النیل ] فی حزیران و هو یونیة - انتهی . ماه اول تابستان از سال رومی. ماه نهم است از سال رومیان و آن ماه آخر بهار است. ( صحاح الفرس ). ماه نهم از سال سریانی و ششم فرنگی ، میان ایار و تموز مطابق اول تابستان است مطابق سرطان و تیرماه جلالی. و صاحب غیاث اللغة گوید: ماه نهم از سال رومیان است و آن مطابق ماه خرداد باشد با اندک تفاوت . اول آن مطابق با اول یونماه قیصری و سیزدهم ژوئن فرانسوی است :
به روزگار زمستان کندت سیمگری
بروزگار حزیران کندت خشت پزی.
منوچهری.
خزان گوید بسر ماها همیشان دی مه و بهمن
که گویدشان همی بی شک به گرماها حزیرانها.
ناصرخسرو.
گرمای حزیران را مر سردی دی را
مر باد بهاری را مر باد خزان را.
ناصرخسرو.
ساحت آفاق را اکنون که فراش سپهر
از حزیران فرش گسترد از تموز و آب یخ.
انوری.

فرهنگ فارسی

یکی ازماههای سریانی یارومی، بین ایاروتموز
( اسم ) ماه نهم از سال سریانی بین ایار و تموز .

فرهنگ معین

(حَ ) [ ع - سر . ] (اِ. ) ماه نهم از سال سریانی ، بین ایار و تموز.

فرهنگ عمید

از ماه های سُریانی یا رومی، بین ایار و تموز، ماه ششم تقویم شمسی بعضی از کشورهای عربی، مطابق ماه ژوئن.

دانشنامه آزاد فارسی

ماه نهم سال سریانی و رومی قدیم و ماه ششم از تقویم خورشیدی بعضی از کشورهای عربی، بعد از ایار و پیش از تموز. این ماه ۳۰ روزه مطابق با اول تابستان یا تیر ماه ایرانی، منطبق با برج سرطان و ماه ژوئن میلادی است.

پیشنهاد کاربران

بپرس