حرکت چشم در زمان خواندن ( به انگلیسی: Eye movement in reading ) شامل پردازش بصری متن است که توسط چشم پزشک فرانسوی لوئی امیل جاوال در اواخر قرن نوزدهم توضیح داده شد. او گزارش داد که چشم ها به طور پیوسته در طول یک خط متن حرکت نمی کنند، بلکه حرکت های کوتاه و سریع ( حرکت جهشی چشم ) را با توقف های کوتاه ( تثبیت ) در هم می آمیزند. مشاهدات جاوال در غیاب فناوری و بدون چشم مسلح و تنها با تکیه بر مشاهده حرکت های چشم انجام می شدند. از اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، محققان برای کمک به مشاهداتشان در سنجش مهارت و رفتار انسان برای هدف های آموزشی از فناوری های اولیه ردیابی استفاده کردند. بنیادی ترین دانش ما در مورد حرکت چشم در این دوره به دست آمده است. از اواسط قرن بیستم، سه تغییر عمده در این زمینه به وقوع پیوسته: توسعه تجهیزات غیرتهاجمی ردیابی حرکت چشم، معرفی فناوری کامپیوتری برای ضبط و پردازش حجم عظیمی از داده هایی که این تجهیزات از حرکت چشم جمع آوری می کنند، و ظهور روان شناسی شناختی که یک چارچوب نظری و روش شناختی در بررسی فرآیندهای خواندن است. سرنو و راینر ( ۲۰۰۳ ) معتقد بودند که بهترین رویکرد فعلی برای کشف علائم فوری تشخیص کلمه از طریق ضبط حرکت های چشم و پتانسیل وابسته به رخداد است.
تا نیمه دوم قرن نوزدهم، محققان از سه روش برای بررسی حرکت چشم استفاده می کردند. روش اول که مشاهده بدون کمک می باشد تنها مقادیر کمی داده به دست می دهد که امروزه با استانداردهای علمی غیرقابل اطمینان تلقی می شوند. این عدم اطمینان ناشی از این واقعیت است که حرکت چشم به طور مکرر، سریع و در زوایای کوچک اتفاق می افتد، به حدی که بدون کمک فن آوری درک و ثبت اطلاعات به طور کامل و دقیق برای پژوهشگر غیرممکن است. روش دیگر که روش خویشتن آگاهی بود اکنون از نظر علمی وضعیت مشکوکی دارد. علی رغم این، ظاهراً قدری دانش از درون نگری و مشاهده با چشم غیر مسلح به دست آمده است. به عنوان مثال گزارش شده است که ابن هیثم، یک پزشک در مصر قرن یازدهم، از خواندن بر اساس یک سری حرکت های سریع نوشته است و متوجه شده است که خوانندگان از دید محیطی و همچنین دید مرکزی استفاده می کنند. [ ۱]
لئوناردو داوینچی ( ۱۴۵۲–۱۵۱۹ ) شاید اولین کسی در اروپا بوده که ویژگی های خاص نوری چشم را تشخیص داده است. او دانش خود را تا حدودی از طریق درون نگری و به طور عمده از طریق فرآیندی به دست آورد که می توان آن را مدل سازی نوری توصیف کرد. او بر اساس کالبد شکافی چشم انسان آزمایشاتی را با گلوله های کریستالی پر از آب ترتیب داد. او نوشت: «عملکرد چشم انسان، … توسط تعداد زیادی از نویسندگان به یک روشی خاص توصیف می شد. اما من آن را کاملاً متفاوت یافتم. "[ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتا نیمه دوم قرن نوزدهم، محققان از سه روش برای بررسی حرکت چشم استفاده می کردند. روش اول که مشاهده بدون کمک می باشد تنها مقادیر کمی داده به دست می دهد که امروزه با استانداردهای علمی غیرقابل اطمینان تلقی می شوند. این عدم اطمینان ناشی از این واقعیت است که حرکت چشم به طور مکرر، سریع و در زوایای کوچک اتفاق می افتد، به حدی که بدون کمک فن آوری درک و ثبت اطلاعات به طور کامل و دقیق برای پژوهشگر غیرممکن است. روش دیگر که روش خویشتن آگاهی بود اکنون از نظر علمی وضعیت مشکوکی دارد. علی رغم این، ظاهراً قدری دانش از درون نگری و مشاهده با چشم غیر مسلح به دست آمده است. به عنوان مثال گزارش شده است که ابن هیثم، یک پزشک در مصر قرن یازدهم، از خواندن بر اساس یک سری حرکت های سریع نوشته است و متوجه شده است که خوانندگان از دید محیطی و همچنین دید مرکزی استفاده می کنند. [ ۱]
لئوناردو داوینچی ( ۱۴۵۲–۱۵۱۹ ) شاید اولین کسی در اروپا بوده که ویژگی های خاص نوری چشم را تشخیص داده است. او دانش خود را تا حدودی از طریق درون نگری و به طور عمده از طریق فرآیندی به دست آورد که می توان آن را مدل سازی نوری توصیف کرد. او بر اساس کالبد شکافی چشم انسان آزمایشاتی را با گلوله های کریستالی پر از آب ترتیب داد. او نوشت: «عملکرد چشم انسان، … توسط تعداد زیادی از نویسندگان به یک روشی خاص توصیف می شد. اما من آن را کاملاً متفاوت یافتم. "[ ۲]
wiki: حرکت چشم در زمان خواندن