حدیثیه

لغت نامه دهخدا

( حدیثیة ) حدیثیة. [ ح َ ثی ی َ ] ( اِخ ) فرقه ای از معتزله اصحاب فضل حدیثی که از اصحاب نظام بود. و ایشان مانند حائطیه هستند و هر دو در پیغمبر طعن میکردند که چرا چندین زوجه به نکاح درآورد، و میگفتند ابوذر غفاری از محمد ( ص ) زاهدتر و پرهیزکارتر بود. قول ایشان مانند گفته مانویان است که دعوت به ترک نکاح زنان میگردند و لواط مباح میداشتند تا نسل فاسد شود و روح از مزاج و طبیعت خلاص یابد. و سپس سمعانی گوید: ثنویه و مجوس هیچ گفتار زشتی نداشتند مگر که شیوخ معتزله از ایشان گرفتند. و معتزله با مجوس در این قول نیز شریکند که خدای نیکوئیها غیر از خدای شرور است. ( سمعانی ص 159 ). تهانوی آن را بغلط حدبیة خوانده گوید: گروهی از معتزله باشند از پیروان فضل حدبی و کیش آنان با کیش حائطیه یکی است ، جز آنکه ایشان تناسخ را در آئین خود افزوده اند و گویند هر حیوان مکلف است و اعتقاد آنها این است که حق تعالی هنگام آفرینش حیوانات آنها را باخرد آفرید و مانند آدمیان بالغ شوند، ولی در آغاز خلقت در جهانی غیر از این جهان آنها را از کتم عدم بوجود آورده ، و شناسائی خود را نیز در طبیعت آنها بیافرید و نعمت خود را بر آنها تمام ساخت. آنگاه آنها را در مقام آزمایش آورد و مکلف ساخت آنها را که به نعمتش سپاسگزاری کنند. برخی که او رافرمان بردند و جمیع اوامر او را اطاعت کردند آنها را به مقام اولیه که در آنجا آفریده شده بودند بازگردانید. پاره ای دیگر که بکلی اوامر او را نافرمانی کردند آنها را به دار عذاب مقام داد که عبارت از آتش باشد. برخی دیگر که پاره ای اوامر را فرمان بردند و پاره ای دیگر را نافرمانی کردند، آنها را بدین جهان فرستاد و این اجساد کثیفه را بدانها پوشانید و آنها را به صور مختلفه در معرض نمایش گذاشت مانند انسان و سایر حیوانات و آنها را به سختی و بدبختی و دردها و انواع بلیات هریک را بمقدار گناهشان مبتلا ساخت. آنها که گناهشان کم بود و طاعتشان زیاد از حیث صورت نیکوروی تر و کمتر مبتلا ساخت ، و آنها که برعکس صنف اول بودنددر نیکروئی و آلام نیز برعکس معامله فرمود و بالاخره اعتقادشان بر آن است که حیوانات پیوسته تغییر شکل دهند، مادام که از گناه پاک نشده اند و این است قول به تناسخ. کذا فی شرح المواقف. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

فرقه از معتزله اصحاب فضل حدیثی که از اصحاب نظام بود

پیشنهاد کاربران

بپرس