[ویکی فقه] از جمله شبهاتی که اهل سنت در روایات شیعه مطرح می کنند حدیثی از کتاب کافی است با نام سلسلة الحمار، که اهل سنت نقل این روایت را توهین به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) می دانند.اما در جواب باید گفت اولاً روایت حمار یعفور که در کتاب کافی آمده، سندش ضعیف است و روایت ضعیف ارزش استدلال ندارد؛ علاوه بر آن عین همین روایت را اهل سنت در کتاب های خود با سند متصل نقل کرده اند؛ همچنین سخن گفتن رسول خدا با حیوانات در کتاب های اهل سنت به صورت گسترده و با سند صحیح نقل شده است. در این مقاله این روایت از لحاظ سندی و متنی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
شما کتاب کافی را برترین کتاب خود می دانید، آیا می دانید که در این کتاب چه توهین هایی که به پیامبر و ائمه شده است؟یکی از توهین ها حدیث سلسلة الحمار است که طبق این روایت پیامبر با حماری صحبت می کند و این حمار از پدران خود حدیثی را از حضرت نوح بیان می کند.این روایت چند چیز را ثابت می کند:۱. سخن گفتن حمار با انسان ها!۲. حمار خطاب به رسول خدا می گوید: «جان من و پدر و مادرم به فدای تو»! اولا با وجود صحابه آیا نوبت به حمار می رسد که خود را فدای پیامبر کند؟ ثانیاً: فرضا که این حمار اختیار جان خود را داشت؛ آیا اختیار جان پدر و مادرش را نیز داشت؟۳. بین حضرت نوح و رسول خدا هزاران سال فاصله است؛ در حالی که این حمار روایت را با چهار واسطه از حضرت نوح نقل کرده است (خودش از پدرش از جدش و او از پدرش)، چگونه این چند حمار، هزاران سال عمر کرده اند؟ببینید که شیعیان عقل و دین خود را به دست چه کسانی سپرده اند؟
نقل اصل روایت
وَرُوِیَ اَنَّ اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السّلام) قَالَ: اِنَّ ذَلِکَ الْحِمَارَ کَلَّمَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلّم) فَقَالَ: بِاَبِی اَنْتَ وَ اُمِّی اِنَّ اَبِی حَدَّثَنِی عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ اَبِیهِ اَنَّهُ کَانَ مَعَ نُوحٍ فِی السَّفِینَةِ فَقَامَ اِلَیْهِ نُوحٌ فَمَسَحَ عَلَی کَفَلِهِ ثُمَّ قَالَ: یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ هَذَا الْحِمَارِ حِمَارٌ یَرْکَبُهُ سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ خَاتَمُهُمْ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنِی ذَلِکَ الْحِمَار.
شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۱، ص۲۳۷، ذیل حدیث۹، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ه. ش.
قبل از نقد دلالی و پاسخ های نقضی، سند این روایت را بررسی می کنیم تا ببنیم که آیا این روایت ارزش استناد دارد یا خیر.نویسنده این اشکالات، باید می دانست که ما شیعیان، مانند اهل سنت نیستیم که بعضی از کتب حدیثی را صد در صد صحیح دانسته و حق نقد مطالب آن را نداشته باشیم!بعضی از روایات اصول کافی و سایر کتب شیعه از جهت سندی غیرمعتبر است و علمای شیعه به آنها استدلال نمی کنند؛ از این رو وجود چنین روایاتی در بعضی از کتب شیعه، ضرر به مذهب شیعه نمی زند! اما اهل سنت که اعتقاد کامل به صحیح بخاری و مسلم دارند و حتی به گفته برخی از علما تمامی روایات آن را به اجماع اهل سنت، روایات رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می دانند، وقتی روایات بخاری و مسلم چنین مطالبی را نقل کنند، دچار اشکال می شوند! (که به نقل مطالب بخاری در این باب نیز خواهیم پرداخت) حال با ذکر این مقدمه به بررسی سندی این روایت می پردازیم:
بررسی سند روایت
...
شما کتاب کافی را برترین کتاب خود می دانید، آیا می دانید که در این کتاب چه توهین هایی که به پیامبر و ائمه شده است؟یکی از توهین ها حدیث سلسلة الحمار است که طبق این روایت پیامبر با حماری صحبت می کند و این حمار از پدران خود حدیثی را از حضرت نوح بیان می کند.این روایت چند چیز را ثابت می کند:۱. سخن گفتن حمار با انسان ها!۲. حمار خطاب به رسول خدا می گوید: «جان من و پدر و مادرم به فدای تو»! اولا با وجود صحابه آیا نوبت به حمار می رسد که خود را فدای پیامبر کند؟ ثانیاً: فرضا که این حمار اختیار جان خود را داشت؛ آیا اختیار جان پدر و مادرش را نیز داشت؟۳. بین حضرت نوح و رسول خدا هزاران سال فاصله است؛ در حالی که این حمار روایت را با چهار واسطه از حضرت نوح نقل کرده است (خودش از پدرش از جدش و او از پدرش)، چگونه این چند حمار، هزاران سال عمر کرده اند؟ببینید که شیعیان عقل و دین خود را به دست چه کسانی سپرده اند؟
نقل اصل روایت
وَرُوِیَ اَنَّ اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السّلام) قَالَ: اِنَّ ذَلِکَ الْحِمَارَ کَلَّمَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلّم) فَقَالَ: بِاَبِی اَنْتَ وَ اُمِّی اِنَّ اَبِی حَدَّثَنِی عَنْ اَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ اَبِیهِ اَنَّهُ کَانَ مَعَ نُوحٍ فِی السَّفِینَةِ فَقَامَ اِلَیْهِ نُوحٌ فَمَسَحَ عَلَی کَفَلِهِ ثُمَّ قَالَ: یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ هَذَا الْحِمَارِ حِمَارٌ یَرْکَبُهُ سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ خَاتَمُهُمْ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنِی ذَلِکَ الْحِمَار.
شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۱، ص۲۳۷، ذیل حدیث۹، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ه. ش.
قبل از نقد دلالی و پاسخ های نقضی، سند این روایت را بررسی می کنیم تا ببنیم که آیا این روایت ارزش استناد دارد یا خیر.نویسنده این اشکالات، باید می دانست که ما شیعیان، مانند اهل سنت نیستیم که بعضی از کتب حدیثی را صد در صد صحیح دانسته و حق نقد مطالب آن را نداشته باشیم!بعضی از روایات اصول کافی و سایر کتب شیعه از جهت سندی غیرمعتبر است و علمای شیعه به آنها استدلال نمی کنند؛ از این رو وجود چنین روایاتی در بعضی از کتب شیعه، ضرر به مذهب شیعه نمی زند! اما اهل سنت که اعتقاد کامل به صحیح بخاری و مسلم دارند و حتی به گفته برخی از علما تمامی روایات آن را به اجماع اهل سنت، روایات رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) می دانند، وقتی روایات بخاری و مسلم چنین مطالبی را نقل کنند، دچار اشکال می شوند! (که به نقل مطالب بخاری در این باب نیز خواهیم پرداخت) حال با ذکر این مقدمه به بررسی سندی این روایت می پردازیم:
بررسی سند روایت
...
wikifeqh: بررسی_حدیث_حمار_یعفور