حدیث انا الذی لا اله الا انا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از احادیثی که به لحاظ دارا بودن معانی غامض و دشوار از احادیث مشکل محسوب می شود، حدیث قدسی «انا الله الذی لا اله الا انا...» است. بر این حدیث شروح متعددی نگاشته شده که در اینجا یکی از آنها ارائه می شود.
نویسنده این شرح، یکی از دانشمندان شیعه به نام محمد مؤمن بن قوام الدین محمد حسینی است. از شرح حال او در مآخذ موجود، چیزی به دست نیامد، جز اینکه با استناد به دو قرینه، می توان او را از عالمان سده دوازدهم هجری و اهل قزوین دانست. قرینه اول که قطعی است، اینکه پدر وی، قوام الدین محمد حسینی سیفی، دانشمند مشهور قزوینی است که تا حدود ۱۱۵۰ق، زنده بوده است. قرینه دوم که ظنی است، واقع شدن این رساله در ضمن مجموعه ای است که در آن، بعد از رساله حاضر، رساله «تجوید قرآن » تالیف ملا محمد طاهر بن محمد مؤمن قزوینی (قرن ۱۲) آمده که گویا فرزند مؤلف مورد بحث ما بوده است.اگر این استنباط درست باشد، پس مؤلف از اهالی قزوین و از دانشمندان سده دوازدهم هجری است و بیش از این، درباره مؤلف چیزی در مصادر، نقل نشده است. به هر حال، حدیث مورد بحث قدسی است و در مصادر روایی با اندک تفاوتی در برخی الفاظ، نقل شده است. در رساله حاضر، حدیث مذکور بدین عبارت ذکر گردیده: «انا الله الذی لا اله الا انا خلقت الخلق وخلقت الخیر واجریته علی یدی من احببته وخلقت الشر واجریته علی یدی من ابغضته».
اسناد حدیث
در کتاب «کافی » کلینی، این حدیث با سه سند با اختلافهایی نقل شده که چنین است:۱ - عن معاویة بن وهب قال: سمعت ابا عبدالله (علیه السّلام) یقول: «ان مما اوحی الله الی موسی (علیه السّلام) وانزل علیه فی التوراة: انی انا الله لا اله الا انا خلقت الخلق وخلقت الخیر واجریته علی یدی من احب فطوبی لمن اجریته علی یدیه وانا الله لا اله الا انا خلقت الشر واجریته علی یدی من اریده فویل لمن اجریته علی یدیه».۲ - محمد بن مسلم قال: سمعت ابا جعفر (علیه السّلام) یقول: «ان فی بعض ما انزل الله من کتبه انی انا الله لا اله الا انا خلقت الخیر وخلقت الشر فطوبی لمن اجریت علی یدیه الخیر وویل لمن اجریت علی یدیه الشر وویل لمن یقول کیف ذا وکیف ذا».۳ - عن مفضل بن عمر وعبد المؤمن الانصاری عن ابی عبدالله (علیه السّلام) قال: «قال الله عزوجل: انا الله لا اله الا انا خالق الخیر والشر فطوبی لمن اجریت علی یدیه الخیر وویل لمن اجریت علی یدیه الشر وویل لمن یقول کیف ذا وکیف هذا؟ قال یونس یعنی من ینکر هذا الامر بتفقه فیه».
موضوع رساله
اما موضوع این رساله، درباره جبر و اختیار و اعمال بندگان خداوند است که شارح به نحو ماهرانه ای از عهده آن برآمده و این، نشان از تبحر وی در فلسفه و کلام است. او ابتدا نظر شش گروه و فرقه (فلاسفه، اشاعره، معتزله، جهمیه، مذهب قاضی باقلانی، مذهب ابو اسحاق) را در این مورد، نقل نموده و پس از آن به رد آنها پرداخته و نظر ائمه (علیهم السّلام) را که: «لا جبر ولا تفویض بل امر بین الامرین » است، اثبات کرده است. این تحقیق از روی تنها نسخه شناخته شده رساله، صورت گرفته که در ضمن مجموعه شماره ۱۸۳۳ «نسخه های خطی کتابخانه آیة الله مرعشی »، نگهداری می شود. این رساله در مجموعه مورد اشاره، هفتمین رساله است و در برگهای ۱۰۰ تا ۱۰۳ آن به خط نستعلیق خفی، تحریر شده است.
مقدمه شارح
...

پیشنهاد کاربران

بپرس