[ویکی فقه] برخی حجر بن حر را از شهدای کربلا می دانند.
در منابع کهن از حجر بن حرّ نامی به میان نیامده است، ولی صاحب اسرار الشهادة می نویسد: چون ابن زیاد از دیدار و گفت وگوی عمرسعد و امام حسین علیه السلام باخبر شد به خشم آمد، و به ابن سعد نوشت که حسین علیه السلام را در تنگنا قرار دهد. پسر سعد هم به حجر بن حر پرچمی داد و وی را به فرماندهی دو هزار نفر برگزید و او را مأمور نگهبانی شریعه قرار داد تا امام علیه السلام و یارانش از آب فرات استفاده نکنند.
پیوستن به امام حسین(ع)
اسفراینی گوید: در هنگام نبرد میان دو سپاه، یکی از دلاوران لشکر عمرسعد نزد امام حسین علیه السلام آمد و گفت:من حجر بن حرّ هستم، دوست دارم در رکاب تو به شهادت برسم، آن گاه وارد میدان شد و نبرد می کرد و پس از کشتن شماری از دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
پدر حجر در کربلا
چون چشم حرّ به او افتاد، بسیار خرسند گشت و گفت: سپاس خدای را که فرزندم در راه حسین علیه السلام به شهادت رسید. آن گاه خدمت امام علیه السلام رسید و عرض کرد: فرزندم در راه تو به شهادت رسید من هم می خواهم از او پیروی کنم. حضرت فرمود: صبر کن تا فرزندت را بیاورم و آن گاه به دشمن حمله کرد و شماری از آنان را به هلاکت رسانده، بدن حجر را آورد در میان خیمه نهاد.
در منابع کهن از حجر بن حرّ نامی به میان نیامده است، ولی صاحب اسرار الشهادة می نویسد: چون ابن زیاد از دیدار و گفت وگوی عمرسعد و امام حسین علیه السلام باخبر شد به خشم آمد، و به ابن سعد نوشت که حسین علیه السلام را در تنگنا قرار دهد. پسر سعد هم به حجر بن حر پرچمی داد و وی را به فرماندهی دو هزار نفر برگزید و او را مأمور نگهبانی شریعه قرار داد تا امام علیه السلام و یارانش از آب فرات استفاده نکنند.
پیوستن به امام حسین(ع)
اسفراینی گوید: در هنگام نبرد میان دو سپاه، یکی از دلاوران لشکر عمرسعد نزد امام حسین علیه السلام آمد و گفت:من حجر بن حرّ هستم، دوست دارم در رکاب تو به شهادت برسم، آن گاه وارد میدان شد و نبرد می کرد و پس از کشتن شماری از دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
پدر حجر در کربلا
چون چشم حرّ به او افتاد، بسیار خرسند گشت و گفت: سپاس خدای را که فرزندم در راه حسین علیه السلام به شهادت رسید. آن گاه خدمت امام علیه السلام رسید و عرض کرد: فرزندم در راه تو به شهادت رسید من هم می خواهم از او پیروی کنم. حضرت فرمود: صبر کن تا فرزندت را بیاورم و آن گاه به دشمن حمله کرد و شماری از آنان را به هلاکت رسانده، بدن حجر را آورد در میان خیمه نهاد.
wikifeqh: حجر_بن_حر