حباب

/hobAb/

مترادف حباب: آب سوار، آب سواران، سرپوش شیشه ای، روچراغی، کاسه چراغ، روپوش چراغ

برابر پارسی: روپوش چراغ، گنبدک، گنبذه

معنی انگلیسی:
bubble, spume, globe, lampshade

لغت نامه دهخدا

حباب. [ ح َ ] ( ع اِ ) کوپله. غوزه. غنچه. سوارگ. سوار آب. گنبد آب. آب سوار. فراسیاب. سیاب. غوزه آب. غنچه آب. کوپله آب. گوی. نفّاخة. فقّاعة. سوارک آب. جندعة. ( منتهی الارب ). قبک آب. ( دهار ). فرزند آب. قبه آب. عسل. سوارگان آب. ( مهذب الاسماء ). حبیب. ( مهذب الاسماء ). غوزه آب که به شیشه ماند. حبابة یکی. ( منتهی الارب ) :
ز جودت موج دریا یک حباب است
ز خشمت جوش دوزخ یک شرار است.
مسعودسعد.
وز آب تیغ و آتش رزم تو در نبرد
عمر عدو چو عمر حباب و شرار باد.
مسعودسعد.
عمر اعدای او مبادابیش
زآنکه بر آبگیر عمر حباب.
سوزنی.
گه سیم گری نماید آبش
گه شیشه گری کند حبابش.
خاقانی.
گر شیشه کند حباب شاید
شیشه ز پی گلاب باید.
خاقانی.
بوقت مکرمه بحر کفش چو موج زدی
حباب وار بدی هفت گنبد خضرا.
خاقانی.
بادیه بحر و بر آن بحر چو باران و حباب
قبه سیم زده حله و احیا بینند.
خاقانی.
خاقانی است پیشرو کاروان شعر
همچون حباب پیشرو کاروان آب.
خاقانی.
آذین صبوحی را زد قبه حباب از می
هر قبه از آن دری شهوار نمود اینک.
خاقانی.
تا که هوا شد بصبح کوزه ما دردریز
بر سر سیل روان شیشه گر آمد حباب.
خاقانی.
دردی مطبوخ بین بر سر سبزه ز سیل
شیشه نارنج بین بر سر آب از حباب.
خاقانی.
خصم تو هست بر سر درپای اشک خویش
کم عمر و بی قرار و تهی مغز چون حباب.
کمال اسماعیل.
و اندرون خرگاه را از عقود لاَّلی حباب ( ؟ ) بریخت. ( جهانگشای جوینی ).
در تن همچون سبو هستی چو آب
گفتگو و صلح و جنگت چون حباب.
مولوی.
می فتاد از جوزبن جوز اندر آب
بانگ می آمد همی دید او حباب.
مولوی.
غنچه گل را صبا چون قلعه دربسته یافت
خندقش جوی روان و بلبلش هندوی بام
برگذشت از آب آن خندق بکشتی حباب
رفت و در یک دم گشاد آن قلعه فیروزه فام.
خواجه جمال الدین سلمان.
زهی محال چو حفظت به بحر غوطه زند
که بعد از این شکند زورق حباب نهنگ.
عرفی.
بر هوا می افکند هر دم کلاهی از حباب
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

بر آمدگی که هنگام سقوطچیزی در آب یا آمدن باران در، سطح آب پیدامیشود، درفارسی آب سواروگنبد آب گویند
( مصدر ) دوست داشتن .
محدث است

فرهنگ معین

(حُ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - برآمدگی کوچک که به علت سقوط چیزی در آب ایجاد می شود. در فارسی آب سوار گویند. ۲ - روپوش شیشه ای که روی چراغ گذارند.
(حِ ) [ ع . ] (مص م . ) دوست داشتن .

فرهنگ عمید

۱. برآمدگی هایی که هنگام سقوط چیزی در آب یا موقع آمدن باران در سطح آب پیدا می شود.
۲. پوشش شیشه ای یا پلاستیکی که روی چراغ می گذارند.
۱. دوستی، عشق.
۲. (اسم، صفت ) محبوب.
۳. (اسم ) دیو.
۴. (اسم ) شیطان.
۵. (اسم ) مار.

دانشنامه عمومی

حباب (رایانه). حباب در رایانش یک سکسکه یا تأخیر در اجرای دستور در پردازش خط لوله ( به انگلیسی: Pipe line ) است. در شکل زیر، اجرای دو سری دستور مشابه در خط لولهٔ ۴ مرحله ای دیده می شود که در اولی بدون حباب اجرا شده است و در دومی به دلیل یک تأخیر در واکشی ( به انگلیسی: Fetch ) دستور زرشکی رنگ در چرخهٔ دوم، یک حباب ایجاد شده و این حباب باعث عقب افتادگی همه دستورهای پس از آن شده است.
عکس حباب (رایانه)عکس حباب (رایانه)

حباب (فیزیک). حباب گلبولی از یک ماده در ماده دیگر است که معمولاً گاز در مایع است. به دلیل اثر مارانگونی، حباب ها ممکن است دست نخورده باقی بمانند که به سطح ماده غوطه ور می رسند.
پژوهش ها دربارهٔ پیدایش حیات روی زمین نشان می دهد که حباب ها ممکن است نقش مهمی در محدود کردن و متمرکز کردن مولکول های پیش ساز برای حیات داشته باشند، عملکردی که در حال حاضر توسط غشای سلولی انجام می شود. [ ۱]
عکس حباب (فیزیک)عکس حباب (فیزیک)

حباب (فیلم ۱۹۶۶). «حباب» ( انگلیسی: The Bubble ) یک فیلم سه بعدی در سبک علمی–تخیلی ساخت کشور آمریکا است که در سال ۱۹۶۶ پخش شد. [ ۱]
این فیلم در مورد زن و شوهر جوانی به نامهای مارک و کاترین است که هواپیمای کوچک آنها در شهری دور افتاده مجبور به فرود می شود؛ و پس از آن متوجه می شوند پیرامون این شهر را حبابی مانند شیشه فراگرفته و مانع فرار آنها می شود.
عکس حباب (فیلم ۱۹۶۶)

حباب (فیلم ۲۰۰۱). «حباب» ( یونانی: Η Φούσκα / I Phouska ) فیلمی در ژانر مهیج است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.
عکس حباب (فیلم ۲۰۰۱)

حباب (فیلم ۲۰۰۵). «حباب» ( انگلیسی: Bubble ( film ) ) فیلمی در ژانر مرموز به کارگردانی استیون سودربرگ است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.
عکس حباب (فیلم ۲۰۰۵)

حباب (فیلم ۲۰۲۲). حباب ( به انگلیسی: The Bubble ) فیلمی محصول سال ۲۰۲۲ و به کارگردانی جاد اپتاو است. در این فیلم بازیگرانی همچون کارن گیلان، اریس اپتاو، فرد ارمیسن، ماریا باکالوا، دیوید دوکاونی، کیگان - مایکل کی، لزلی من، کیت مک کینون، پدرو پاسکال، پیتر سرافیناویچ، گاز خان، ماریا بمفورد، ویر داس، راب دلینی، دونا ایر، بک هانسن و دیزی ریدلی ایفای نقش کرده اند.
عکس حباب (فیلم ۲۰۲۲)

حباب (فیلم انیمه ۲۰۲۲). حباب ( به انگلیسی: Bubble )  ( ژاپنی: バブル, هپبورن: Baburu؟ ) انیمه پسا آخرالزمانی محصول ۲۰۲۲ ژاپن است که توسط ویت استودیو ساخته شده است. این فیلم به کارگردانی تتسورو آراکی و نویسندگی ژنرال اوروبوچی است و طراحی شخصیت ها بر عهده تاکشی اوباتا و موسیقی ساخته هیرویوکی ساوانو است. حباب در ۱۰ فوریه ۲۰۲۲ در جشنواره بین المللی فیلم برلین به نمایش درآمد. [ ۱] پس از آن در ۲۸ آوریل ۲۰۲۲ در سراسر جهان توسط نتفلیکس منتشر شد و در ماه مه در ژاپن به نمایش درآمد. [ ۲] [ ۳] [ ۴] یک اقتباس مانگا از فیلم توسط اروبو هیجیهارو در شونن جامپ+ از ۲۲ آوریل تا ۲۳ مه ۲۰۲۲ منتشر شد. [ ۵] [ ۶]
در آینده نزدیک، انفجاری در برج توکیو رخ می دهد که باعث پخش شدن حباب ها در شهر می شود به طوری که شهر را غیرقابل سکونت می کند. جوانان از محدودیت ها سرپیچی می کنند و شروع به زندگی در آنجا می کنند و از مسابقات پارکور به عنوان وسیله ای برای داد و ستد و مبادله منابع استفاده می کنند. در یکی از تیم های پارکور، هیبیکی ۱۸ ساله، استعداد استثنایی پارکور است، اما به دلیل حساسیت شنوایی فوق العاده از دیگران اجتناب می کند.
یک روز هیبیکی پس از شنیدن آواز دختری، سعی می کند از برج توکیو بالا برود و تقریباً موفق می شود، اما در نهایت به اقیانوس می افتد. در آنجا بازدم نهایی او با برخی از حباب ها ترکیب می شود و یک دختر ۱۶ ساله به وجود می آید و اسمش را اوتا می گذارد. در ادامه هیبیکی متوجه می شود که با لمس اوتا، بدن او محو می شود، بنابراین برای متوقف کردن آن به برج توکیو می رود تا اوتا را نجات دهد.
عکس حباب (فیلم انیمه ۲۰۲۲)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

ابسوار

مترادف ها

globe (اسم)
زمین، گوی، حباب، قطره، کره، کره خاک

foam (اسم)
کف، حباب، سرجوش، جوش وخروش، حباب های ریز

blubber (اسم)
کف، حباب، الچروبه

blob (اسم)
گلوله، لکه، حباب، قطره

bubble (اسم)
حباب، ابسوار، اندیشه پوچ

فارسی به عربی

سمن , فقاعة , قطرة , کرة ارضیة

پیشنهاد کاربران

حباب نام سومین آلبوم رسمی محسن یگانه است. این آلبوم در مهرماه سال ۱۳۹۱ به بازار عرضه شد. این آلبوم با ۱۴ قطعه و با حضور هنرمندان و موزیسین های نامی کشور از جمله: مهران عباسی، شهاب اکبری، علی ثابت، ایمان حجت، آرش پاکزاد، آرین بهاری و علی رهبری، سومین محصول این خواننده را در بازار رسمی موسیقی کشور رقم زده که با سر و صدای های فراوان در بازار منتشر شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

آهنگساز و ترانه سرای کلیه قطعات «حباب» همان طور که در شناسنامه آلبوم ذکر شده، خود یگانه است و فقط ملودی قطعه شش آلبوم، «نرو» برداشتی مستقیم از قطعهٔ Je T'aime اثر لارا فابیان به آهنگسازی Rick Allison است.
نوازنده ها و هنرمندان زیادی نیز در این آلبوم همکاری داشته اند که از آن جمله می توان به فیروز ویسانلو، پیام طونی، بابک ریاحی پور، بابک یوسفی، امید حجت، مهران سراجیان و دارا دارایی اشاره کرد. استودیو راگا و آوای پیمان، مکان هایی بوده اند که بخشی از این آلبوم در آن ها ضبط شده و استودیو Can Kesmes در ترکیه نیز دیگر استودیویی بوده که این آلبوم مراحل نهایی ضبط و میکس و مسترهایش را در آن نهایی کرده است.
یگانه در اینسرت آلبوم در یادداشتی نوشته: «تقدیم به طرفدارانی که خوبی هاشون من رو به آرزوهایی بزرگ تر از تصوراتم رسوند؛ و از همسر عزیزم که در تک تک لحظات تولید اثر کمک ام کرد تا خستگی های ساخت این آلبوم رو به تنهایی به دوش نکشم؛ و از خدایی تشکر می کنم که به من ثابت کرد هیچ وقت برای رسیدن به یک هدف دیر نیست. »
شرکت «آوای هنر» صاحب امتیاز این آلبوم است و شرکت پخش «هنر اول» نیز آنرا در بازار پخش و توزیع نموده است.

حباب
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/حباب_(آلبوم)
تنگل tangol از پارسی میانه
یا
پوک یا بق
Pok
Boq
بق در لری جنوبی استفاده می شود و از پهلوی آمده
وقتی واژه آب دارد چطور می تواند عربی باشد؟
سوار آب . [ س َ رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حباب . ( فرهنگ رشیدی ) . کوپله . نقافه . سیاب . فراساب . غوزه ٔ آب . ( یادداشت بخط مؤلف ) : سوار باد چون برد آن طرف دست هم از بادی سوار آب بشکست . امیرخسرو.
در گویش نهاوندی
پوفلک به معنی حباب است. همچنین تاول ناشی از سوختگی را به این نام می خوانند.
غنچه ٔ آب . [ غ ُ چ َ / چ ِ ی ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حباب . ( فرهنگ رشیدی ) . کنایه از حباب . ( انجمن آرا ) . حباب آب . ( آنندراج ) . کنایه از حباب است و آن شیشه مانندهایی باشد که دروقت باریدن باران در روی آب بهم زنند. ( برهان قاطع ) . غنجه ٔ آب . حبابه . سوارک . کوپله . غوزه . غوزه ٔ آب .
( سواران آب ) سواران آب. [ س َ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از گنبدهای آب که به تازی حباب گویند و افراس آب و افراسیاب مرادف است. ( آنندراج ) . حبابهای آب. ( غیاث اللغات ) . کنایه از حباب است و آن قبه ای باشد شیشه مانند که در وقت باریدن باران بروی آب بهم میرسد :
...
[مشاهده متن کامل]

خاک بر آن دایره کز هیچ باب
گرد نخیزد ز سواران آب.
امیرخسرو.
|| موج آب. ( برهان ) .

《 پارسی را پاس بِداریم》
حُباب
روشَنگَری دَر باره یِ تَکواژِ : کُپ
با دُرود!
کُپ ، کُپّه اَز واژه هایِ هِند وُ اُروپایی ست که بَخشی اَز واژه هایِ تورانی یا تورَکی ( تُرکیِ اِمروزین ) هَم ، اَز آن به شُمار می آیَند ، روی ِ هَم رَفته کُپ = کَله ( قُله ) ، سَر ، بَرآمَدِگی فَهمیده می شَوَد ، بِسَنجید با :
...
[مشاهده متن کامل]

آلمانی : Koepf =کَله ، سَر
اِنگِلیسی : cap = کُلاه ، سَرپوش
capuche = کُلاه شِنِل
captain = سَردَسته ، سَرکَرده ، سَروان ، سَرگُرد
caption = سَرلوحه ، سَرنِوِشته
capote = روکِش ، سَرکِش مانَندِ دَست کِش
cappa = کُلاه ، سَربان
capital = سَرمایه
پارسی : کوپال : کوپ - آل = جَنگ اَفزار بَرایِ پادبانی ( مُحافِظَت ) اَز سَر وَ پَسوَندِ اَبزارسازِ - آل : پوشال
دَر گویِش هایِ بومیِ ایران زَمین به تَلّی اَز خاک = یِه کُپّه خاک گُفته می شَوَد .
واژه ها هَم مانَندِ آدَمیان کوچ وَ مُهاجِرَت می کُنَند ، بیش تَرِ مَردُمان اِنگاشت ( تَصَوُّرِ ) دَرزَمانی اَز سَرگُزَشت ( تاریخ ) نَدارَند ، ۵ یا ۶ هِزار سال بَرایِ بِسیاری ۵ یا ۶ سال اَست، بِکوشیم دَرک وَ دَریافتِ دُرُستی اَز زَمان پِیدا کُنیم ، به آرامِش خاهیم رِسید !
با سِپاس🔥

آب سوار، آب سواران، سرپوش شیشه ای، روچراغی، کاسه چراغ، روپوش چراغ
واژه ایرانی حباب به معنای برآمدگی روی آب و واژه مازندرانی هپ hap به معنای بادکنک درون شکم ماهی از ریشه kup به دست آمده اند همانطور که در فنلاند واژه کوپ kupe و در سیبری واژه خپ xap در معنای بادکنک ماهی بوده و از همین ریشه در سیبری واژه hupojag به معنای حباب آب ثبت شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه ی کوپ kupe فنلاندی با واژه ی ترکی "کؤپُوگ" به معنی حباب روی آب هم ریشه است . کؤپ در زبان ترکی به معنی برآمدگی است . ستاک کوپ ترکی در هر چیزی که از وسط برآمدگی داشته باشد دیده می شود . مثل کؤپری ( کؤرپی ) به معنی پل . کؤپه به معنی ظرفی که از وسط بر آمده است . کؤپ به معنی نفخ و باد کردن شکم . کوپَّه ( که فارسی آن کته است ) به معنی برنجی که پخته و از وسط برآمده است . این واژه ها از مصدر کؤپَّک ترکی بر آمده اند . به معنی باد کردن و برآمدن از ناحیه وسط مثل پُل.

حباب واژه فارسی مرکب از دو بخش ( هپ آب ) است که ( هپ ) به معنی ورم کردن یا باد کردن ورویهم یعنی برجستگی یا باد کردگی ( آب ) است
حُباب
می تواند اربی باشد و هم خانواده با حَبه = دانه
شاید هم پارسی باشد :
حُباب < هَباب < هَواب : هَوا - آب
دانه ای که درون اش هَوا ست و روی آب پدید می آید.
حُباب = هَواب
سوارگ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس