حانیه

و فقط میخوام بگم خیلی خیلی خوشحالم
امیدوارم هرکسی که این نظرو میبینه موافقت بکنه با من اگه حرفم درسته
امیدوارم حانیه ها هر کجای دنیا هستن موفق باشن
به امید موفقیت

Haniye is an indirect Quranic name for girls. It means a child who enters happiness into the hearts of her parents. It also means one who lives a happy and peaceful life.
البته به صورت hanieh. hania. haniya هم نوشته میشه.
Haniya is an Arabic originated name that has multiple meanings. Haniya Urdu meaning can be seen here with complete details. Haniya name meaning in Urdu is خوشحال، مسرور، پرمسرت، خوش و خرم and Haniya meaning in English is Joy, Pleasant, To Be Happy.
یعنی در واقع معنی هانیه . هانیا یکی است و فقط گویش و نوشتار متفاوت است. البته من در مورد حانیه مطمئن نیستم امافکر نمیکنم متفاوت باشه چون تلفظ برای ما یکی است وما عرب زبان نیستیم و نوشتار ان سلیقه ای است جز منابع فارسی هانیه را به عنوان کنیه حضرت فاطمه ندیدم و این اسم صرفا از هنی که در قران امده بر گرفته شده .

نام حانیه یادهانیه در قسمت اول هر دو به معنی شیزین و توددل برو ذکر شده اما صرف اطلاع در ادامه سایر معانی این نام رو با هر دو املا از فرهنگ دهخدا براتون میزازم.
دقت بفرمایید هدف توهین به این نام نیست اما چرا نامهای زیبای فارسی را ز یاد بردیم.
حانیه در دهخدا:
معنی حانیه در لغت نامه دهخدا
حانیة. [ ی َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از حنو. مهربان. || زنی که شوی نکند از مهربانی که با فرزند دارد. ( منتهی الارب ) . || گوسپند که خم دهد گردن خود را بدون علت. ( منتهی الارب ) .
حانیة. [ نی ی َ ] ( ع اِ ) می. ( منتهی الارب ) . خمر. || حاناة. حانوت. دکان می فروش. || می فروشان. ( منتهی الارب ) .
هانیه در دهخدا:
لغت نامه دهخدا
تانیت. ( اِخ ) ربةالنوع قدیمی فنیقی ها که در کارتاژ ( قرطاجنه ) ستایش میشد.
تأنیة. [ ت َءْی َ ] ( ع مص ) سستی کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . درنگی نمودن. ( منتهی الارب ) .
ملاحظه می فرمایید گاهی تنها به قسمتی از معنی توجه کردن میتوامد چه معانیه دیگری داشته باشد؟
فارسی را پاس بدارید

حَنّانه : اسم دختر عربی است که درسایت ثبت احوال اینطورمعناشده است : حَنّانه : ( عربی ) 1 - بسیار نوحه کننده، ناله کننده؛ 2 - ستونی که قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام ( ص ) هنگام وعظ به آن تکیه می فرمودند.
حنانه : از القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها است .
حنانه : حنانه به معنای کسی است که بسیار از رحمت و شفقت برخوردار است.
گرنبودی چشم دل حنانه را
چون بدیدی هجر آن فرزانه را.
مولوی .
حنانه : ادعا شده که به مادر حضرت مریم ( س ) حنانه گفته شده . اما مفاد برخی از روایات آن است که به زن عمران یعنی مادر حضرت مریم حنة و به زن زکریا که از او یحیی متولد شده، حنانه گفته می شده است.
به هر حال برخی از منابع آن گاه که القاب حضرت زهرا ( س ) را نام برده اند به این لقب نیز اشاره کرده اند.
به متن زیر که از الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء سلام الله علیها ، ج‏18، است، توجه فرمائید:
قال السید المیر جهانی: و أما ألقابها، نظّمت بعضها و هی هذه:
ألقاب بنت المصطفی کثیرة نظمت منها نبذة یسیرة
نفسی فداها و فدا أبیها و بعلها الولیّ مع بنیها
سیدة إنسیة حوراء نوریّة حانیة عذراء
کریمة رحیمة شهیدة عفیفة قانعة رشیدة
شریفة حبیبة محترمة صابرة سلیمة مکرّمة
صفیّة عالمة علیمة معصومة مغضوبة مظلومة
میمونة منصورة محتشمة جمیلة جلیلة معظّمة
حاملة البلوی بغیر شکوی حلیفة العبادة و التقوی‏
حبیبة اللّه و بنت الصفوة رکن الهدی و آیة النبوة
شفیعة العصاة أم الخیرة تفّاحة الجنة و المطهّرة
سیدة النساء بنت المصطفی صفوة ربها و موطن الهدی‏
قرّة عین المصطفی و بضعته مهجة قلبه کذا بقیته‏
حکیمة فهیمة عقیلة محزونة مکروبة علیلة
عابدة زاهدة قوّامة باکیة صابرة صوّامة
عطوفة رءوفة حنّانة البرّة الشفیقة الأنّانة
والدة السبطین دوحة النبی نور سماویّ و زوجة الوصی‏
بدر تمام غرّة غرّا روح أبیه درّة بیضاء
واسطة قلادة الوجود درّة بحر الشرف و الجود
ولیّة اللّه و سرّ اللّه أمینة الوحی و عین اللّه‏
مکینة فی عالم السماء جمال الإباء شرف الابناء
درّة بحر العلم و الکمال جوهرة العزة و الجلال‏
قطب رحی المفاخر السنیّة مجموعة الماثر العلیّة
مشکاة نور اللّه و الزجاجة کعبة الآمال لأهل الحاجة
لیلة قدر لیلة مبارکة ابنة من صلّت به الملائکة
قرار قلب أمّها المعظّمة عالیة المحلّ سرّ العظمة
مکسورة الضلع رضیض الصدر مغصوبة الحق خفیّ القبر
المصادر:
1. میرجهانی، الجنّة العاصمة: ص 66.
2. عوالم العلوم: ج 11 ص 93 ح 3.
3. فاطمة الزهراء علیها السّلام فی دیوان الشعر العربی: ص90.
4. رحمانی همدانی، بهجة قلب المصطفی صلّی اللّه علیه و آله: ص 29.
در مناقب ابن شهر آشوب نیز از لقب �حانیه� ذکری به میان آمده که مبالغۀ آن �حنانه� است، مانند عالمه که مبالغۀ آن علامه است .
لمناقب لابن شهرآشوب کُنَاهَا أُمُّ اَلْحَسَنِ وَ أُمُّ اَلْحُسَیْنِ وَ أُمُّ اَلْمُحَسِّنِ وَ أُمُّ اَلْأَئِمَّةِ وَ أُمُّ أَبِیهَا وَ أَسْمَاؤُهَا عَلَی مَا ذَکَرَهُ أَبُو جَعْفَرٍ اَلْقُمِّیُّ فَاطِمَةُ اَلْبَتُولُ اَلْحَصَانُ اَلْحُرَّةُ اَلسَّیِّدَةُ اَلْعَذْرَاءُ اَلزَّهْرَاءُ اَلْحَوْرَاءُ اَلْمُبَارَکَةُ اَلطَّاهِرَةُ اَلزَّکِیَّةُ اَلرَّاضِیَةُ اَلْمَرْضِیَّةُ اَلْمُحَدَّثَةُ مَرْیَمُ اَلْکُبْرَی اَلصِّدِّیقَةُ اَلْکُبْرَی وَ یُقَالُ لَهَا فِی اَلسَّمَاءِ اَلنُّورِیَّةُ اَلسَّمَاوِیَّةُ اَلْحَانِیَةُ.
بیان الحانیة أی المشفقة علی زوجها و أولادها قال الجزری الحانیة التی تقیم علی ولدها لا تتزوج شفقة و عطفا و منه‏
المناقب، ج 3، ص356؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، ج‏43، ص:17.
حنان : مترادف حنان: بخشاینده، بخشنده، رحمان، مهربان، رحیم، شفیق
حنان
فرهنگ فارسی معین
( حَ نّ ) [ ع . ] ( ص . ) 1 - بخشاینده . 2 - بسیار مهربان .
حنانه : حَنَانَة : [ حنّ ]: چرخ چاه که به هنگام گردانیدن صداى نرمى از آن درآید . این واژه در زبان متداول رایج است .
حانیه : از القاب حضرت زهرا سلام الله علیها � حانیه � است یعنی زنی که نسبت به همسر و فرزندان خود مهربان است .
چون � حانیه � از القاب آن حضرت است مناسب است که � حانیه � را به عنوان نام برای دخترتان انتخاب کنید .
�حنانه � به عنوان اسم برای دختر معمول نیست و نام مناسبی به نظر نمی رسد زیرا حنانه نوعا درمعنای ناله کننده به کار می رود مانند ستون حنانه در مسجد النبی .
حصان : ازالقاب حضرت فاطمه سلام الله علیها به معنای پارسا وعفیف است .
زهرا : زهرا ( درخشان، نورانی و درخشنده ) . زهرا ازالقاب حضرت فاطمه سلام الله علیها است.
ازالقاب حضرت فاطمه سلام الله علیها زهرا طاهره طیبه مطهره نورا حورا مرضیه راضیه حسنا ریحانه