حامره

لغت نامه دهخدا

( حامرة ) حامرة. [ م ِ رَ ] ( ع اِ ) خربندگان. ( منتهی الارب ).

حامرة. [ م ِ رَ ] ( اِخ ) ( مسجد... ) در بصره است و از آنروی آنرا بدین نام خوانند که وقتی حتات مجاشعی از آنجا بگذشت و خرانی را با خربندگان بدید و گفت : ما هذه الحامرة؟ و هذا مثل قولهم الحبةتحت البارقة که مراد از آن شمشیرهاست و منظور برانگیختن بجنگ است و بغلط ابارقة گویند. و ابواحمد گوید که عامه حامرة را احامرة گویند و آن خطاست. ( معجم البلدان ). و رجوع به عیون الاخبار ج 2 ص 106 و 192 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس