حامدی

/hAmedi/

لغت نامه دهخدا

حامدی. [ م ِ ] ( اِخ ) رادویانی در ترجمان البلاغة ص 97 از او آورده است :
تن نه همی باشد آگه ز جان
جان نه همی باشد آگه ز تن.

حامدی. [ م ِ ] ( اِخ ) نصربن احمدبن محمدبن جعفربن محمدبن حامد حامدی نسفی ، مکنی به ابوالحسن. وی از نسف به مرو شد و از مردان آن سامان ، فقه آموخت ، و از ابوالفضل محمدبن حسین حدادی در مرو، و از ابوعلی زاهربن احمد امام در سرخس حدیث شنید. جوانی فقیه و زاهدی ادیب و فاضل بود.در مرو بماه ربیعالأول سال 396 هَ. ق. وفات یافت ونزدیک ابوعمر و کسائی دفن شد. ( سمعانی ص 152 الف ).

حامدی. [ م ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن موسی حامدی مالکی. پیر و شیخ رواق صعایدة در جامع ازهر بسال 1830 م. او راست : تقریر حاشیه صبان بر شرح اشمونی در نحو در دو جزء و حاشیه حامدی بر شرح کفراوی بر اجرومیه و هر دو چاپ شده است. ( معجم المطبوعات ص 739 ).

حامدی. [ م ِ ] ( اِخ ) شوشتری. وی در زمره شعرای شاه عباس ماضی معدود و نزد سخن شناسان به طلاقت لسانی و عذب البیانی ممدوح و محمود است. او راست :
فلک بر جان من میخواست آزار جهانی را
در آخر مبتلای عشق آن نامهربانم کرد.
ای دلبر زودرنج از یاری سیر
ای کافر دیرصلح و در جنگ دلیر
بسم اﷲ اگر خون مرا میریزی
اینک من و اینک تو و اینک شمشیر.
( صبح گلشن ص 118 ).
سامی گوید: یکی از شعرای ایرانست ، در شهر ششتر نشو و نما یافته و به شاه عباس ماضی منسوب بوده. ( قاموس الاعلام ترکی ).

حامدی. [ م ِ ] ( اِخ ) گویا قزوینی است ، هر قسم شعر میگوید، و چنان بلندپرواز و خودپسند است که امیرخسرو را بزحمت قبول دارد. خدا همه شاعران را از این حال در امان خود نگاه دارد. این بیتها از اوست :
بجلوه ای ز برم آن پری روان گردید
که آب حسرتم اندردهان جان گردید
زمانه داشت مرا کینه نهان در دل
چو مبتلای توام دید مهربان گردید.
( مجمعالخواص ص 304 ).

فرهنگ فارسی

گویا قزوینی است هر قسم شعر میگوید و چنان بلند پرواز و خودپسند است که امیر خسرو را بزحمت قبول دارد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حامدی، نسبت سه داعی مطلق در میان اسماعیلیان طیبی یمن می باشد که این نسبت به شاخه ای از قبیله هَمْدان در منطقه حَراز اشاره دارد.
ابراهیم بن حسین بن ابی سُعود بن ابی یعقوب، از داعیان یمنی که برخلاف نظر خلیفه فاطمی، الحافظ لِدین اللّه، پس از درگذشت آمر باحکام اللّه در ۵۲۴، از امامت فرزند مستور وی، طَیب، حمایت می کردند.

← داعی دوم ابراهیم حامدی
حاتم بن ابراهیم، که در ۵۵۴، پدرش او را مأذون کرد.

← فتوحات حاتم بن ابراهیم
وی نزد علی بن محمد بن ولید، مأذونِ فاضلِ پدرش، در صنعا تعلیم دید.
انتظار می رفت علی بن محمد بن ولید جانشین حاتم شود اما حاتم، به توصیه وی، فرزند خود علی را به جانشینی برگزید و به این ترتیب، علی چهارمین داعی مطلق شد.

← اقامتگاه علی بن حاتم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس