حارود

لغت نامه دهخدا

حارود. ( ع اِ ) بیدستر. حیوانی که گند بیدستر [ جند بیدستر ] خایه اوست. سگلابی. سگلاوی. قسطور. قنذر. ویدستر. سقلاوی. هزد. قوقی. قضاعة. رجوع بمفردات ابن البیطار و بحر الجواهر و دزی ج 1 ص 239 و رجوع به جند بیدستر و بیدستر شود.

حارود. ( اِخ ) ابن یزید. مکنی به ابی الضحاک. تابعی است.

پیشنهاد کاربران

بپرس