حاج شیخ محمدباقر اصفهانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] حاج شیخ محمد باقر فرزند حاج شیخ محمد تقی اصفهانی (صاحب حاشیه) یکی از علمای بزرگ اصفهان در اواخر قرن سیزدهم هجری بود. وی خلفی بارع، حجتی ماهر و مجتهدی کامل بود. اصفهانی فرزند صاحب حاشیه نوۀ شیخ جعفر کاشف الغطاء بود. پدر بزرگوار خود را به کودکی از دست داد و به کوشش مادرش دختر کاشف الغطاء به درجه اجتهاد رسید. اصفهانی با علویه ای از نسل سید صدر الدین اصفهانی ازدواج نمود که ثمرۀ این ازدواج تحویل آقا نجفی معروف به جهان تشیع گردید. اصفهانی مقدمات علوم فقهی را در اصفهان به پایان برد و چند سالی نیز در عتبات از محضر علما مخصوصا فرزند کاشف الغطاء خال گرامیش برخوردار بود و پس از فوت دائی چند سال از کرسی درس شیخ انصاری اعلی الله مقامه برخوردار گشت تا به درجه اجتهاد و قضاوت نائل آمد. اصفهانی بیشتر سنوات عمر شریفش به اصفهان گذشت. او در اصفهان به عنوان قاضی و حجة الاسلام وقت، بعد از فوت مرحوم آیت الله شفتی زمام مسلمین را در اجرای حدود و احکام الهی در کف با کفایت خویش گرفت و مشغول رتق و فتق امور مسلمین گشت. در انجام حدود و مقررات اسلامی سعی وافر داشت و مانند حجة الاسلام کمر همت به میان بست و گاه در بعضی روزها چندین مجرم تبهکار و خاطبان جنایتکار را پس از محکومیت به حد شرعی مجازات می نمود. در عین حال مجتهدی زاهد و عابدی خائف و عاشقی بی قرار بود. او در دلهای شب از خوف خدا و در شدت رجا به سوی معبود ناله ها سر می داد و با مناجات به سوی معبودش راه میافت. اصفهانی اغلب شبها را در تخت فولاد جنب مزار پدرش تا به صبح بیتوته می نمود و به دعا و عبادتهای شرعیه می پرداخت. نوشته اند از این مسیر به کراماتی نائل شد. با علامه خوانساری صاحب روضات رفاقت و صمیمیتی وافر داشت. خوانساری ضمن تجلیل از مقام علمی و علو درجات معنوی و کرامات نفسانی او می نویسد: این شیخ مرحوم در ادامه کتاب روضات الجنات مشوق من بود. او در روضات به نقل از تذکره باقریه اضافه می کند که شیخ مرحوم شبی در تخت فولاد جنب مزار پدرش در حال مکاشفه متوجه شد اجلش نزدیک است و خیلی هم مایل است کنار قبر مولای دو جهان جنب مزار جدش کاشف الغطاء مدفون شد. لذا تصمیم گرفت هر چه زودتر خود را به نجف اشرف رساند. همین که از قصد مسافرت او مردم آگاه شدند چون به او علاقه شدیدی داشتند از رفتن او به نجف به شدت ممانعت نمودند، آخر الامر شبی مخفیانه اصفهان را به سوی نجف ترک نمود و با زحمات طاقت فرسا پس از روزها و شبها راهپیمائی سرانجام به شبی بارانی در دلهای شب خود را به حرم مولای دو جهان رسانید و با دوست به درگاه دوست ناله ها سر داد. روز بعد از خدمه در کنار مزار جدش کاشف الغطاء خواستار قبری برای خود شد (اما اهالی اصفهان و این خدمه غافل از ماجرا) دیری نپائید که پس از کندن قبر ندای حق را لبیک گفت و بدان محل با تجلیل و احترام مدفون شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس