جیار

لغت نامه دهخدا

جیار. [ج َی ْ یا ] ( ع اِ ) ساروج. ( اقرب الموارد ). چروک و صاروج. ( مهذب الاسماء ). آهک با چیزها آمیخته که بر حوض و امثال آن مالند. ( منتهی الارب ). || گرمی دل از خشم و گرسنگی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

ساروج چروک و صاروج یا گرمی دل از خشم و گرسنگی .

پیشنهاد کاربران

بپرس