جویبار (مازندران). جویبار ( تلفظ راهنما·اطلاعات ) یکی از شهرهای استان مازندران و مرکز شهرستان جویبار است. جمعیت شهر جویبار در سال ۱۳۹۵، برابر با ۷۷٬۵۷۶ نفر بوده است. بر مبنای آخرین داده های جغرافیایی بیشترین درازای شهر جویبار ۵ کیلومتر می باشد. [ ۴] [ ۵]
مردم جویبار از
قومیت طبری هستند[ ۶] و به زبان مازندرانی[ ۳] صحبت می کنند.
نام این شهر در گذشته به صورت جوبر و جوبار ثبت شده و
مرکز دهستان گیل خوران در
بخش مرکزی شهرستان قائم شهر بود. از جویبار قهرمانان بزرگی در رشته
کشتی به افتخارات بین المللی رسیده اند. رودخانه سیاهرود از
میان این شهر عبور کرده و به
دریای خزر می ریزد. [ ۷]
واژه جویبار متشکل از دو واژه جوی ( رود کوچک ) و بار ( ساحل ) می باشد و در منابع تاریخی به صورت جوبر، جوبار، جوی بار و باغلو آمده است، جویبار به علت فراوانی آب های جاری و زیر زمینی به این نام خوانده می شود. [ ۸] منطقه جویبار در گذشته گیل خواران نامیده می شد. نام گیل خواران مرکب از واژه های گیل، خوار، ان است. گیل در زبان بومی به معنی آلوچه کوهی و ازگیل وحشی جنگلی است. علت لفظ گیل خواران به منطقه جویبار وجود درختان بیشمار درختان ازگیل می باشد. در سفرنامه
ناصرالدین شاه قاجار به وجود بی شمار درختان ازگیل در این منطقه اشاره شده است. [ ۹] دهخدا در لغت نامه خود پس از اشاره به محدوده جغرافیائی گیل خواران ( محدوده جغرافیائی گذشته جویبار ) شرحی کوتاه در مورد آن و مردمانی که به این واژه مشهورند مجازاً واژه گیل را به مردمانی جنگاور و کار زای و افراد شجاع و دلیر در
ادبیات فارسی بیان نموده و در معنی شجاع و دلیر جنگاور مستعمل شده است و واژه خوار که در
زبان مازندرانی استفاده می شود، که ریشه در زبان طبری کهن طبرستان یا مازندرانی با محدوده جغرافیائی و تاریخی اش دارد و به معنی خوب می باشد. [ ۱۰]
از میان دیدنی های آن می توان به دو زیارتگاه به نام های امامزاده مهدی میر هادی و امامزاده صادق رضا ( که گفته می شود از نوادگان
جعفر صادق هستند ) ، سواحل چپکرود، پل تاریخی آزان، خشت پل و تکیه
کردکلا اشاره کرد. [ ۱۱] جمعه بازار جویبار قدیمی ترین بازار سنتی استان مازندران است. [ ۱۲]
استان مازندران پیش از
اسلام تپورستان ( به پهلوی: ) نامیده می شد که برگرفته از نام
قوم تپوری ( به یونانی: Τάπυροι ) می باشد که پس از اسلام
قوم طبری نام گرفتند و سرزمینشان طبرستان نامیده شد. [ ۱۳] [ ۱۴] [ ۱۵] به اعتقاد مورخان
آماردها نخستین سکنه باستانی مازندران بودند و
آماردها از
آمل تا
تنکابن و تپورها از آمل تا گرگان سکونت داشتند. [ ۱۶] در
عصر هخامنشی در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام، تپوری، آمارد،
آناریاکه و
کادوسی سکونت داشتند. [ ۱۷] مورخان آماردها را به مردمان
داهه و
سکایی و
پارسی پیوند داده اند.
هرودوت از قبیله مارد ( mardes ) در کنار دائی ها ( daens ) ،
دروپیک ها ( dropiques ) ، و
ساگارتی ها ( sagarties ) به عنوان
پارس های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده است. [ ۱۸]
پلینیوس مورخ
یونانی محل آماردها را قسمت شرقی
مارگانیا شناسایی کرده است. [ ۱۹]
استرابون ( ۶۳ ق. م ) قوم
آمارد را در کنار اقوام تپوری، کادوسی و کرتی به عنوان اقوام کوهستان نشین شمال کشور یاد می کند. استرابو می نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی ( Cadusii ) و آماردی ( Amardi ) و تپوری ( Tapyri ) و کرتی ( Cyrtii ) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است. [ ۲۰] به گفته
واسیلی بارتلد تپوری ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب
اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م. آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تپوری ها اهدا شد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی
گیلان در ساحل بحر خزر در آن زمان از تپوری ها نام می برد. [ ۲۱] به گفته
یحیی ذکا در «کاروند کسروی» آورده است:
آماردان یا ماردان، در زمان لشکر کشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می داشتند و آن هنگام هنوز قبایل
تپوران به آنجا نیامده بودند. [ ۲۲] به گفته
مجتبی مینوی قوم آمارد و
قوم تپوری در سرزمین مازندران می زیستند و تپوری ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م
فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد. [ ۲۳] شهرهای آمل، چالوس، کلار، سعیدآباد و رویان جزئی از سرزمین قوم تپوری بودند. [ ۲۴]