جوگ باسشت

دانشنامه عمومی

جوگ باسشت یا یوگا واشیشتا، متن عرفانی هندو، به سانسکریت نوشته والمیکی، نویسندهٔ مجموعه معروف رامایانا. [ ۱] است. این کتاب گفتگوهای فرزانهٔ مشهور باسشت با شاهزاده راما را در مورد روش رسیدن به رستگاری در بر دارد. تاریخ تألیف کتاب بین قرن پنجم تا قرن چهاردهم میلادی تخمین زده می شود. جوگ باسشت یکی از طولانی ترین متن های سانسکریت، پس از مهاباراتا و رامایانا، و یکی از متن های اصلی در یوگا به شمار می آید.
جوگ باسشت، همچون بسیاری دیگر از کتاب های معتبر هندو، به امر جلال الدین اکبر پادشاه تیموری هند به فارسی ترجمه شد. گزارندهٔ این کتاب از سانسکریت به پارسی نظام الدین پانی پتی است. میرفندرسکی دانشمند دورهٔ صفوی، گزیده ای از این ترجمه ترتیب داد و بر آن شرحی نوشت. [ ۲]
عکس جوگ باسشت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

Yoga vasistha :
تلفظ و ترجمه صحیح این کلمات جوگ باسشت نمی باشد بلکه هر خواننده روشن ضمیری که با حروف الفبای انگلیسی و آلمانی آشنائی داشته باشد این کلمات را بصورت زیر ترجمه و تلفظ خواهد نمود : یوگای وازیست ها. یوگا چیزی نیست غیر از جمع واژه یوغ. از دیدگاه هندوان و بوداییان یک یوغ برتر هم وجود دارد به نام یوغِ یوغ ها یا یوگا. یوغ همان وسیله چوبی است که رعایای قدیم و دهقانان امروز ( البته در کشور های غیر صنعتی ) روی گردن دو گاو نر میگذاشتند و تیره چوبی بلند خیش را به آن می بستند و پس از بذر پاشی زمین را شخم میزدند. بنیان گذران شرایع یا شریعت های دینی هم به نوبه خود یوغ خاص شرعیت خودرا روی شان و کول و گردن پیروان گذاشتد تا از راه نقل قول و تقلید بی قید و شرط و متعصبانه، نامشان به گوش جهانیان برسد و در سر و سینه شان حفظ گردد، بقاء یابد و زنده بماند و بر زبانشان همیشه جاری باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه " وازیست ها " یک کلمه فارسی ست و به معنای وازیستن یا دست شستن از زندگی دنیوی و اشاره به انتخاب راه درویشانه و مرتاضانه جهت رسیدن به بیداری، روشنایی و رسیدن به حقیقت میباشد و امروز میدانیم که چنین راهی جزء یک گمراهه بیش نیست. و تعجب اینکه حکیمی که دست به ترجمه چنین کتابی میزند و تلفظ و ترجمه صحیح و معنای عنوان کتاب را نتوانسته است به روشنی انجام دهد و درک کند، چطور توانسته است معنا و مفهوم محتوای آن اثر را به خواننده منتقل نماید. همچنین رامیانا ( rahmayana ) چیزی نیست غیر از " راه میانه " . یعنی نه چپ نه راست بلکه مستقیم. گاهی اوقات از خود می پرسیم که چرا کشور ایران با داشتن چنین ستارگان درخشان در حیطه دین و کلام و حکمت و عرفان اسلامی و ترجمه و تفسیر آیات و احادیث و روایات فرزانگان دین بر آسمان عصر صفوی هنوز که هنوز است از لحاظ علم و صنعت در خم پس کوچه های قرون وسطای اروپا پرسه میزند؟ آیا حقیقتا چنین بزرگانی ستاره بودند یا سیاه چاله؟ پاسخ این سوال را به عهده خواننده گرامی می گذارم.

بپرس