مهندس جوزف بیرمن استراس مهندس عمران آمریکایی متولد ۱۹ دی ۱۲۴۸ از بنیان گذاران و طراحان و شروع کنندگان ساخت پل گلدن گیت بود.
جوزف استراس در سینسیناتی اوهیو در خانواده ای هنرمند متولد شد. مادر او نوازنده پیانو و پدرش رافائل استراس از نویسندگان و نقاشان مطرح بود. مادر پیانیست او در یک حادثه رانندگی عمر او به پایان رسید. جوزف در سال ۱۲۷۰ ( هجری شمسی ) وارد دانشگاه سینسیناتی شد. او به عنوان شاعر و رئیس نیز خدمت کرده است. استراس با دریافت مدرک مهندسی عمران از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
او در حالی که در دانشگاه درس می خواند در بیمارستان بستری شد و این در صورتی بود که اتاق بیمارستان او مشرف به پل معلق جان روبلینگ بود. این جرقه ای برای علاقه مند شدن او پل ها بود. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، استراس در یک شرکت تخصصی ساخت پل به نام راف مودجسکی استخدام شد در آن زمان پل متحرک گران قیمتی از جنس آهن با وزن سنگینی که ساخت آن را شرکتی که او در آن کار می کرد در حال ساخت بود، جوزف در یک اقدامی هوشمندانه پیشنهاد استفاده از بتن را به جای استفاده از آهن سنگین داد اما متأسفانه پیشنهاد او در نهایت بی فکری رد شد. جوزف ترجیح داد که دیگر در این شرکت که طبق معمول آن دوران اصلاً به ایده ها و طرح های جدید اهمیتی نمی دادند نباشد و آن شرکت را ترک کرد و خودش یک شرکت تأسیس کرد. پس از این استراس به شیکاگو رفت جایی که انقلابی در صنعت پل سازی متحرک روی داد. [ ۱]
جوزف در زندگی شخصی اش عادت های زیادی داشت از جمله این عادت ها، عادت به شعر گفتن بود. پس از تمام شدن پروژه ساخت پل گلدن گیت به دنیای شعر روی آورد که به آن ها بسیار علاقه مند بود و این همزمان شد با نوشتن مجموعه شعری با عنوان هر کسی بر هر کاری تواناست. هم چنین او مجموعه شعرهای «جنگل سرخ» و «سکوایا» را منتشر کرد که در اختیار گردشگران بازدید کننده از کالیفرنیا قرار می گرفت.
استراس طراحی های زیادی انجام داده بود که از جمله آن ها می توان به پل برن ساید در سال ۱۳۰۴ در پورتلند و پل لویس و کلارک بر روی رودخانه کلمبیا اشاره کرد. استراس هم چنین سابقه کار با شرکت طراحی پل «دامنین» را در ساخت پل «باسکل» در شهر تورنتو را دارد. اوج کار استراس را می توان به مهندس ارشد شدن ساخت پل گلدن گیت در سانفرانسیسکو دانست.
مهندس ارشد و سرپرست تمامی کارکنان در پروژه گلدن گیت استراس بود اما جوزف با خیلی از مشکلات مواجه بود. یکی از این معضلات پیدا کردن بودجه و کمک مالی برای ساخت این پل افسانه ای بود که نیاز به حمایت دولت آمریکا و هم چنین نیاز به حمایت مردم داشت. البته نوآوری در ساخت این پل حرف اول را می زد اما به هر حال او باید تمام جوانب را در نظر می گرفت دهانه بسیار بزرگ گلدن گیت ارتفاع زیاد پل و نیروهای وارده از سمت آّب کار را بسیار سخت کرده بود. استراس هم چنین از ایمنی کار کارگران نیز بسیار نگران بود اما در نهایت تصمیم گرفت که با ساخت شبکه های در زیر پل ایمنی و توان و استحکام آن را بالا ببرد که این موضوع باعث حفظ جان ۱۹ نفر شد. اما به طور کلی باید دانست که جوزف استراس به تنهایی این پل را طراحی نکرده است و در کنار او "چارلز آلتون الیز " نیز حضور داشته اند[ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجوزف استراس در سینسیناتی اوهیو در خانواده ای هنرمند متولد شد. مادر او نوازنده پیانو و پدرش رافائل استراس از نویسندگان و نقاشان مطرح بود. مادر پیانیست او در یک حادثه رانندگی عمر او به پایان رسید. جوزف در سال ۱۲۷۰ ( هجری شمسی ) وارد دانشگاه سینسیناتی شد. او به عنوان شاعر و رئیس نیز خدمت کرده است. استراس با دریافت مدرک مهندسی عمران از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
او در حالی که در دانشگاه درس می خواند در بیمارستان بستری شد و این در صورتی بود که اتاق بیمارستان او مشرف به پل معلق جان روبلینگ بود. این جرقه ای برای علاقه مند شدن او پل ها بود. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، استراس در یک شرکت تخصصی ساخت پل به نام راف مودجسکی استخدام شد در آن زمان پل متحرک گران قیمتی از جنس آهن با وزن سنگینی که ساخت آن را شرکتی که او در آن کار می کرد در حال ساخت بود، جوزف در یک اقدامی هوشمندانه پیشنهاد استفاده از بتن را به جای استفاده از آهن سنگین داد اما متأسفانه پیشنهاد او در نهایت بی فکری رد شد. جوزف ترجیح داد که دیگر در این شرکت که طبق معمول آن دوران اصلاً به ایده ها و طرح های جدید اهمیتی نمی دادند نباشد و آن شرکت را ترک کرد و خودش یک شرکت تأسیس کرد. پس از این استراس به شیکاگو رفت جایی که انقلابی در صنعت پل سازی متحرک روی داد. [ ۱]
جوزف در زندگی شخصی اش عادت های زیادی داشت از جمله این عادت ها، عادت به شعر گفتن بود. پس از تمام شدن پروژه ساخت پل گلدن گیت به دنیای شعر روی آورد که به آن ها بسیار علاقه مند بود و این همزمان شد با نوشتن مجموعه شعری با عنوان هر کسی بر هر کاری تواناست. هم چنین او مجموعه شعرهای «جنگل سرخ» و «سکوایا» را منتشر کرد که در اختیار گردشگران بازدید کننده از کالیفرنیا قرار می گرفت.
استراس طراحی های زیادی انجام داده بود که از جمله آن ها می توان به پل برن ساید در سال ۱۳۰۴ در پورتلند و پل لویس و کلارک بر روی رودخانه کلمبیا اشاره کرد. استراس هم چنین سابقه کار با شرکت طراحی پل «دامنین» را در ساخت پل «باسکل» در شهر تورنتو را دارد. اوج کار استراس را می توان به مهندس ارشد شدن ساخت پل گلدن گیت در سانفرانسیسکو دانست.
مهندس ارشد و سرپرست تمامی کارکنان در پروژه گلدن گیت استراس بود اما جوزف با خیلی از مشکلات مواجه بود. یکی از این معضلات پیدا کردن بودجه و کمک مالی برای ساخت این پل افسانه ای بود که نیاز به حمایت دولت آمریکا و هم چنین نیاز به حمایت مردم داشت. البته نوآوری در ساخت این پل حرف اول را می زد اما به هر حال او باید تمام جوانب را در نظر می گرفت دهانه بسیار بزرگ گلدن گیت ارتفاع زیاد پل و نیروهای وارده از سمت آّب کار را بسیار سخت کرده بود. استراس هم چنین از ایمنی کار کارگران نیز بسیار نگران بود اما در نهایت تصمیم گرفت که با ساخت شبکه های در زیر پل ایمنی و توان و استحکام آن را بالا ببرد که این موضوع باعث حفظ جان ۱۹ نفر شد. اما به طور کلی باید دانست که جوزف استراس به تنهایی این پل را طراحی نکرده است و در کنار او "چارلز آلتون الیز " نیز حضور داشته اند[ ۲]
wiki: جوزف استراس