از هنرهای تزیینی و صناعی کهن ایرانی. جواهرساز با بهره گیری از سنگ های قیمتی مانند فیروزه، عقیق، زمرد، یاقوت، مروارید، و فلزات گران بهایی چون طلا و نقره و اشیای دیگری چون عاج،
صدف و حلزون، زیورآلاتی چون گردن بند، گوشواره، انگشتر، النگو، بازوبند، سنجاق و زنجیر می سازد. کار جواهرساز، گوهرسازی و ساخت
زیورآلات است، در صورتی که زرگر و نقره کار اشیایی از زر و سیم، همچون سینی، گلدان، جا استکان، قندان، جام، قاشق، چنگال، زیورآلات، و بسیاری چیزهای دیگر می سازند. ایرانیان، به سبب دسترسی به انواع سنگ ها و فلزات قیمتی، تجربه های بسیاری در کاربرد آن ها داشته اند. به گواهی تاریخ، ایرانیان با بهره گیری از تمدن های بابلی، آشوری و ایلامی، آثار بی مانندی را به وجود آورده اند که در زمان خود بی همتا بوده است؛ آثار زرین و
سیمین گنجینه های مارلیک، کلاردشت، زیویه، حسن لو و اشیای مفرغی لرستان گواهی بر این ادعاست. زیورهای لرستان شامل سنجاق سر، گوشواره، النگو، آویز، پلاک و مهره های حلقه ای و سنجاق سینه، امروز زینت بخش بسیاری از
موزه های جهان است. آثار به دست آمده از ساکنان اولیه آذربایجان و کردستان، مربوط به قرن های نخستین هزارۀ اول، ازجمله زیباترین اشیای زینتی جهان به شمار می رود. هخامنشیان توجه خاصی به اشیای زرین داشتند و سلوکیان و پارت ها بیشتر به اشیای سیمین علاقه نشان می دادند. این روند در دورۀ ساسانیان نیز ادامه پیدا کرد. مجموعه های سیمین دورۀ ساسانی، حاکی از اوج
هنر نقره کاری
ایران از نظر کیفیت آلیاژ، طرح و نقش است. البته، در این دوره به جواهرسازی نیز می پرداختند. جام خسرو اول از طلا و کریستال که با قطعات یاقوت، و شیشۀ رنگی تزیین شده، مربوط به همین دوره است. ساسانیان در هنر مُهرسازی از جنس عقیق، لاجورد، یاقوت،
زمرد و
فیروزه نیز تبحر داشتند. دولتمردان ساسانی، به ویژه در زمان خسرو پرویز، به زیورآلات علاقۀ بسیار داشتند و انگشترهای نگین دار منقوشی که از این دوران به دست آمده گواهی بر این ادعا است. حجاری های طاق بستان حاکی از استفاده و کاربرد جواهر در آرایش و زینت پادشاه و ملازمان اوست. در دوران اسلامی زرگری و جواهرسازی از نظر شکل و محتوا تغییرات بسیاری یافت و تنوع زیورآلات بسیار محدود شد؛ در عوض استفاده از
سکه های طلا رواج پیدا کرد. در دوران صفوی استفاده از لباس های زربفت نیز در میان مردان و زنان رایج شد که تا دورۀ
قاجار نیز ادامه یافت. نمایشگاهی از جواهر و اشیای زرین ایرانی متعلق به دوره های گوناگون، ازجمله قاجار، در موزۀ جواهرات سلطنتی خزانۀ بانک مرکزی، برپاست. زیورآلات هر منطقه ای ویژگی های خاصی دارد؛ مثلاً
خلخال های نقره ای که بختیاری ها و قشقایی ها به پا می بندند از ورقه ای نازک ساخته شده که روی آن قلم زنی کرده اند یا زنان ترکمن برای زیباترشدن سینه ریزهایشان ورقۀ نازک طلا را سوراخ سوراخ می کنند، تا نقرۀ زیر آن معلوم شود.
ملیله کاری و
میناکاری و طلاکوبی از فنونی است که زرگران ایرانی، به ویژه اصفهانی ها، به آن می پردازند.
ملیله کاری روی نقره با استفاده از رشته های نازک مفتول نقره، از قدیم در اصفهان، زنجان، شیراز و تبریز رواج داشته است. رشتۀ دیگر طلاکوبی است که به آن مطلاکاری و زرکوبی هم گفته می شود و آن موج دارکردن فولاد با طلا و نقره است. امروزه داشتن اشیای قیمتی مانند جواهرات و نیز فرش دست باف نوعی سرمایه گذاری به حساب می آید و هرچه زمان بگذرد به قیمت آن
اضافه می شود.جواهرگری در غرب. در هزاره سوم پ م اژه ای ها سبک جواهرسازی و فلزکاری را از بابلی ها فراگرفتند. در ۳۳۰پ م کاربرد سنگ و شیشۀ رنگی و
گوشواره های مینایی و طلایی رواج یافت. رومیان اولین کسانی بودند که به ساخت و جمع آوری زیورآلات طلایی و مدال های برجسته کاری پرداختند. در قرون وسطا جواهرگری بیشتر ویژۀ کلیساها بود و، با تأثیر از بیزانس، میناکاری رواج بیشتری یافت. در قرن ۱۴م جواهرسازی در اروپا تجملی تر شد و نشانه تمول بود. در قرن ۱۷ برای نخستین بار نوعی سنجاق سرِ جواهرنشان ساخته شد. در قرن ۱۸ زنانی که پیرو مُد بودند، از مجموعه کامل جواهر استفاده می کردند در قرن ۱۹ به سبب ضوابط اخلاقی استفاده از جواهر تا حدود بسیاری منع و در عوض استفاده از برخی تزیینات بدلی از قبیل پوستۀ لاک پشت، کهربای سیاه،
مرجان و عاج آزاد شد. تیفانی و کارتیه استادانی بودند که جواهرسازی حرفه ای را در اروپا رواج دادند. از اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ استفاده از سنگ های مصنوعی در ساخت جواهرآلات رایج شد. در این قرن گئورگ یانسن جواهرات نقره ای با فرم های ساده و مدرن را طراحی کرد. امروزه جواهرگری در غرب بیشتر بر خلاقیت در طراحی استوار است و نه براساس مواد گران قیمت آن ها. نیز ← گوهرها