جوانی یوسف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جوانی یوسف (قرآن). یوسف (علیه السلام) در دوره جوانی به عنایت الهی صاحب علم و حکمت گردید و سپس به مقام نبوت مبعوث شد.
عفت و پاکدامنی یوسف (علیه السلام) ، در عنفوان جوانی:•«ورودته التی هو فی بیتها عن نفسه وغلقت الابوب وقالت هیت لک قال معاذ الله انه ربی احسن مثوای انه لا یفلح الظــلمون و آن زنی که وی در خانه اش بود از او به رفق و فریب درخواست کام جویی کرد و (بدین منظور) درها را محکم بست و گفت: بشتاب، من از بهر تو آماده ام. یوسف گفت: پناه بر خدا، او (شویت) مربّی من است که جایگاهم را نیکو کرده، و او (خدا) پروردگار من است که مقام و منزلتم را نیکو ساخته؛ بی تردید ستمکاران هرگز رستگار نمی شوند.»•«ولقد همت به وهم بها لولا ان رءا برهـن ربه کذلک لنصرف عنه السوء والفحشاء انه من عبادنا المخلصین و حقّا که آن زن (برای کام جویی) قصد وی کرد، و اگر نه این بود که یوسف برهان پروردگار خود را دید (مقام نبوت خود و عظمت خداوند را) طبعا (برای آمیزش) قصد او می کرد (ولی با دیدن برهان این قصد محال بود)، و یا آنکه آن زن وی را (برای فحشا) قصد نمود و او هم وی را (برای زدن یا کشتن به عنوان دفاع) قصد می کرد اگر نه این بود که برهان پروردگار خود را دید (که او را به سوی فرار از صحنه هدایت نمود. و) ما چنین کردیم تا بدی ( قتل نفس) و فحشا (اتهام به زنا) را از او بازگردانیم، که همانا او از بندگان برگزیده ما بود.»•«... امرات العزیز ترود فتـها عن نفسه قد شغفها حبـا انا لنرها فی ضلـل مبین و در شهر (مصر) عده ای از زن ها گفتند: زن عزیز از غلام خود درخواست کام جویی می کند! محبت او از پرده دل بر عمق قلبش نفوذ کرده، حقّا که ما او را در گمراهیی آشکار می بینیم.»•«قالت فذلکن الذی لمتننی فیه ولقد رودته عن نفسه فاستعصم... زن گفت: این همان کس است که مرا درباره وی (غیابا) سرزنش کردید و البته من از وی درخواست کام جویی کردم و او خودداری نمود، و باز هم اگر آنچه را فرمانش می دهم نکند زندانی خواهد شد و مسلّما از خوارشدگان خواهد گشت.»•«قال رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه والا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن واکن من الجـهلین (یوسف) گفت: پروردگارا، زندان برای من از آنچه مرا به آن دعوت می کنند محبوب تر است، و اگر مکر و نیرنگ آن زنان را از من بازنگردانی به سوی آنها میل خواهم کرد و از نادان ها خواهم بود.»•«فاستجاب له ربه فصرف عنه کیدهن انه هو السمیع العلیم پس پروردگارش دعای او را اجابت نمود و مکر آنان را از وی بگردانید، که همانا اوست که شنوا و داناست.»
حکمت و نبوت
بهره مندی یوسف (علیه السلام) از علم و حکمت و نایل شدن یوسف (علیه السلام) به مقام نبوت، در دوران جوانی:•«ولما بلغ اشده ءاتینـه حکمـا وعلمـا وکذلک نجزی المحسنین. »برخی از مفسران، حکم را در این آیه به نبوت تفسیر کرده اند.
ماجرای انداختن در چاه
۱- انداختن یوسف (علیه السلام) در چاه، به وسیله برادران در نوجوانی:•«فلما ذهبوا به واجمعوا ان یجعلوه فی غیـبت الجب واوحینا الیه لتنبئنهم بامرهم هـذا وهم لایشعرون پس چون او را بردند و تصمیم گرفتند که در نهان گاه چاه اش قرار دهند (جنایت شان را انجام دادند) و ما (در همانجا) به وی وحی کردیم که (روزی) آنها را از این کارشان خبر خواهی داد در حالی که آگاه نباشند (تو آنها را بشناسی و آنها تو را نشناسند).»۲- رهایی یوسف (علیه السلام) از چاه، به وسیله کاروان در نوجوانی:•«وجاءت سیارة فارسلوا واردهم فادلی دلوه قال یـبشری هـذا غلـم... و کاروانی بیامد، پس آب آورشان را فرستادند، او دلوش را (در چاه) افکند (و چون از چاه بیرون کشید ناگهان) گفت: ای مژده! این یک پسر بچه است! و (آب آوران) او را (از کاروان و یا کاروانیان او را از سایر مردم) به عنوان سرمایه تجارت پنهان داشتند، و خدا به آنچه می کردند دانا بود.»«غلام» به معنای کسی است که سبیل اش تازه روییده شده باشد.
یوسف در مصر
...

پیشنهاد کاربران

بپرس