(یا: فِتْیان) در بیشتر کشورهای اسلامی و نیز ایران، جمعیتی که اساس عقیدۀ آنان دستگیری از مردم ناتوان و نیازمند، مهمان نوازی و بخشندگی و رفتار به کرم و سخا بود. فتیان از قرن های اولیۀ اسلامی تا عصر حاضر در تحولات اجتماعی و تاریخ سیاسی ایران تأثیر و اهمیت فراوانی داشتند و در طول تاریخ دارای نام ها و عنوان های متفاوتی بودند. جوانمردان اغلب از طبقۀ متوسط و ضعیف جامعه بودند و در قرن ۳ق در سیستان و خراسان و بغداد فزونی یافتند و در هر شهری برای خود رئیسی به نام رئیس الفتیان برمی گزیدند. عیاران قدیم ترین گروه جوانمردان اند که در سه قرن اول دورۀ اسلامی، به ویژه در نواحی شرقی، مشهور بودند. چه عیاران سپاهی پیشه و چه آنانی که در کوه ها و بیابان ها، کاروان ها را تاراج می کردند ملزم به رعایت اصول اخلاقی، مثل راستگویی، امانتداری، بخشش و وفای به عهد بودند. گروه دیگر، که به زهد و تصوف تمایل داشتند، بیشتر از پیشه وران و اهل بازار بودند، اما جوانمردان برخی از پیشه ها را از جوانمردی به دور دانسته اند، مثل قصابان، جراحان، دلاکان، دلالان، قصه گویان، سلمانی ها و نی نوازان، و آنان، به اتکای برخی روایات، در طریقۀ جوانمردی برای خود قهرمانانی ساخته اند، مثل سلمان فارسی و جوانمرد قصاب. سربداران در قرن ۸ق در بخشی از خراسان، و پهلوانان و کُشتی گیران، و اهل زورخانه یا زورخانه کاران، مانند پهلوان پوریای ولی، گروه هایی دیگر از جوانمردان بودند. برخی از عیاران نیز بودند که به سلک صوفیان پیوستند و چون از مشایخ طریقت شدند، در تعلیم به مریدان خود از جوانمردان و فتوت سخن گفتند و جوانمردی در آثار و گفتار صوفیان هم وارد شد، مثل فُضیل عیّاض. در عصر حاضر واژۀ لوطی گری نیز در زبان مردم ایران مرادف جوانمردی به کار می رود. عنصرالمعالی در قابوس نامه از سه دسته جوانمردان یاد کرده: جوانمردان عیار و سپاهی، جوانمردان پیشه ور، و جوانمردان صوفی. در فتوت نامه ها نیز از سه گروه جوانمردان سیفی، قولی، و شربی نام رفته است: جوانمردان سیفی که به سیف (شمشیر) نسبت داشتند همان عیاران سپاهی پیشه بودند، جوانمردان قولی همان اصناف پیشه ور، و جوانمردان شربی جوانمردان صوفی مشرب بودند، عیاران، سربداران، پهلوانان و لوطیان از گروه جوانمردان سیفی بودند؛ تصوف و زهدپیشگی کمتر در آن ها نفوذ داشت و مرام و روش آنان شاخۀ اصیل جوانمردی است. بعدها براثر نفوذ زهد و تصوف در آیین جوانمردی، آیین گروه های قولی و شربی پدید آمد. فتیان روزانه در مشاغل معمول اجتماع به کار می پرداختند و شبانگاه در محلی خاص، که بسیار شبیه به خانقاه های صوفیان بود، گرد می آمدند و آنچه فرادست آورده بودند در میان می نهادند تا خود و مهمانانشان، از دسترنج جمع، بی هیچ تکلفی بهره برند. از اصول جوانمردان پذیرایی از مهمان، به ویژه غریبان، مبالغه در کتمان سرّ، بی آزار بودن با دیگران، برآوردن حاجات خلق، ایثار، صبر بر تنگدستی و کشتن دیو نفس بود. اهل فتوت حضرت ابراهیم (ع) را نقطۀ دایرۀ فتوت می دانستند و هرگاه به طور مطلق فتی می گفتند مقصودشان حضرت علی (ع) بود؛ عبارت بسیار قدیمی «لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار» نیز اشاره به همین معنی است. فتیان لباس و تاج مخصوص داشتند که به آن لباس فتوت می گفتند؛ شلوار (سروال) از میان لباس خاص ایشان نمایندۀ فتیان بود. شلوار فتوت پیش فتیان حکم خرقه را نزد صوفیه داشت. خلیفه ناصر لدین الله، برای جلوگیری از آشوبگری جوانمردان عراق و سرپرستی آنان، پس از رسیدن به خلافت به اهل فتوت درآمد و شلوار فتوت پوشید، سپس امرا و سلاطین مسلمان اطراف را، ازجمله سلطان عزالدین کیکاوس، به قبول لباس فتیان فراخواند و فقط کسانی حق داشتند صاحب این عنوان باشند که از جانب او شلوار فتوت می پوشیدند و شربت نمک آب می نوشیدند. در دیار روم، یعنی آسیای صغیر، به اهل فتوت اَخوان و اَخی می گفتند. این طایفه در قرن ۸ق، یعنی پیش از استیلای کامل ترکان عثمانی بر این جزیره، در سراسر آن سرزمین نفوذ و جمعیت بسیار داشتند. اینان در زوایای (← زاویه) خود از غربیان و مسافران با گشاده رویی پذیرایی می کردند و از حکام و امرای محلی در برابر نفوذ و ظلم و آزار ترکان حمایت می کردند. در ممالک سلجوقی روم در این قرن هیچ شهری از فتوت خانه ها خالی نبود. ابن بطوطه در سفرنامۀ خود از آنان بسیار سخن گفته است. سلسله مراتب در جمع جوانمردان بدین قرار بود: ۱. جَدّ، که جوانمردان همه مرید او بودند، مانند قطب در جمع صوفیه؛ ۲. کبیر، که در مراسم تشرّف جوانمرد را قدح آب و نمک می نوشاند؛ ۳. زَعیم، که وظیفه داشت به جوانمردان پند و موعظه دهد؛ ۴. وکیل، که نیابت کبیر را برعهده داشت؛ ۵. نقیب، که خواسته های جوانمردان را برطرف می کرد. جوانمردان به گروه های حزب و بیت تقسیم می شده اند؛ بیت گروهی بزرگ تر از حزب و ظاهراً هر بیت شامل چند حزب بوده است. آیین جوانمردی تا عصر حاضر نیز در ایران تداوم داشته است. نیز← فتوت
wikijoo: جوانمردان