جوانشیر
/javAnSir/
فرهنگ اسم ها
معنی: شیر جوان، کنایه از جوان زورمند و دلیر است، کنایه از جوان زورمند و دلیر، نام پسر خسروپرویز پادشاه ساسانی
برچسب ها: اسم، اسم با ج، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
طایفۀ ترک ایران، از طوایف معتبر اتحادیۀ اتوزایکی در قرون ۱۰ـ۱۳ق. گروه های بزرگی از این مردم در عصر صفویه به مناطقی نظیر ارسباران و مراغه و گرجستان انتقال یافتند و جمع کثیری از آنان در سال های سلطنت نادرشاه به کابل تبعید شدند. میرزا حسین بیگ و برادرش علی خان بیگ، خوانین موروثی جوانشیر در سال های سلطنت سلطان محمد خدابنده (۹۸۵ـ۹۹۵ق) و پس از تسلط عثمانیان بر قراباغ، به آن دولت پیوستند. علی خان بیگ در اوایل سلطنت شاه عباس به صفویان پیوست و میرزا حسین بیگ نیز پس از پیروزی های شاه عباس بر عثمانیان، دوباره به خدمت دولت صفویه درآمد. این دو برادر، رقیب یکدیگر بودند و سرانجام هر دو در ۱۰۲۱ق کشته شدند. نوروزسلطان جوانشیر، در ۱۰۳۷ق، حاکم ایل جوانشیر بود. حکومت محلی قراباغ در قرون ۱۲ـ۱۳ق در اختیار خوانین جوانشیر قرار داشت. پناه خان جوانشیر پس از قتل نادرشاه، خود را به قراباغ رسانید و حکومت آن ناحیه را به دست گرفت. او از جمله مخالفان کریم خان بود و پس از پیروزی کریم خان بر خوانین آذربایجان ناگزیر به شیراز رفت و پسرش ابراهیم خلیل خان ( ـ ۱۲۲۱ق) بزرگ ترین حاکم موروثی قراباغ در قرون اخیر، جانشین او شد. آقا محمدخان قاجار برای توسعۀ قلمرو دولت خود چندین بار با ابراهیم خلیل خان جنگید و سرانجام در آخرین جنگ خود با حکومت قراباغ، در قلعۀ شوش به دست خدمتکاران خود کشته شد. ابراهیم خلیل خان جوانشیر از عوامل توسعۀ نفوذ دولت روسیۀ تزاری در آذربایجان بود.
wikijoo: جوانشیر
پیشنهاد کاربران
جوان شیر ؛ شیر جوان :
جوان شیری برآمد تشنه از راه
بدان چشمه دهان تر کرد ناگاه.
نظامی.
جوان شیری برآمد تشنه از راه
بدان چشمه دهان تر کرد ناگاه.
نظامی.