جهن

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

جهن.[ ج َ ] ( ع اِمص ) درشتی روی و ترشی آن. ( منتهی الارب )( ذیل اقرب الموارد ) ( از تاج العروس ). || ( ص ) درشت روی. ( ذیل اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ).

جهن. [ ج َ ] ( اِ ) نفس کل. ( برهان ).

جهن. [ ج ُ ] ( ع اِ ) مسیر دریا مقدار پرتاب تیر که بدشت نرسیده باشد، و آنکه بدشت متصل شده باشد آنرا شِعْب میگویند. ( منتهی الارب ). الزربة فی البحر غیرمتصلة بالبر مقدار غلوة فاذا اتصلت الی البر فهی شعب. ( اقرب الموارد ).

جهن. [ ج َ / ج ِ ] ( اِخ ) نام پسر چهارم افراسیاب پادشاه ترکستان. ( فرهنگ شاهنامه ) :
چو از جهن بشنید پیغام شاه
همی کرد چندان بدو در نگاه.
فردوسی.
جهن پس از فتح کنگ دژ و بیکن به دست کیخسرو گرفتار گردید وپس از قتل فراسیاب دیگرباره کیخسرو حکومت ترکستان را به خال خود جهن تفویض کرد و او را روانه ترکستان نمود. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

نام پسر چهارم افراسیاب پادشاه ترکستان .

فرهنگ عمید

=جهان١

دانشنامه عمومی

جَهن پسر افراسیاب و برادر شیده و شاه توران است. کیخسرو شاه ایران جهن را اسیر کرد و پس از کشتن افراسیاب به کین سیاوش، فرمانفرمایی توران را به او داد. جهن در بیتی مبهم برادر افراسیاب نامیده شده:
جنگ بزرگ، آخرین نبرد کیکاووس و افراسیاب است و کیخسرو نوه هر دو پادشاه ایران و توران به جانبداری از کیکاووس نیای پدری، علیه افراسیاب نیای مادری وارد میدان جنگ شده است. افراسیاب با تمام دودمان خویش در جنگ مشارکت دارد که شکست او به منزلهٔ نابودیِ تمام خاندان سلطنتی خواهد بود. افراسیاب پیش از آغاز جنگ از کیخسرو خواست فرماندهی جنگ را به کاووس یا گودرز بسپارد تا دستش به خون نوهٔ خود یعنی کیخسرو آلوده نگردد، درخواست دیگر افراسیاب جنگ تن به تن با کیخسرو بود تا مانع کشته شدن افراد جنگی از دو طرف گردد. جهن در این میدان جناح چپ لشکر افراسیاب را فرماندهی می کند:
عکس جهن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جهان = یعنی جیم هه کدام هه؟ هه آن.
جهن = جیم هه کدام هه؟ هه نون
کدام نون ؟ نونه من
خدا = آن
آن = نونه آ ( مثل علی بن محمد = محمد پسر علی )
در جهنم آ حذف شده و میم مالکیت خواننده اضاف می شود
جهنم = جهان لوسیفر که بمن بعنوان بدکاره تعلق دارد
به احتمال بسیار شاید کوتاهه/مخفف واژه جهان باشد.

بپرس