[ویکی نور] جهان گشای نادری، نوشته مهدی خان استرآبادی، به کوشش عبد الله انوار این کتاب در دوره افشاریه به سبک و شیوه شهاب الدین عبد الله شیرازی معروف به «وصاف الحضره»، نویسنده تاریخ وصاف و به فارسی نوشته شده و اطلاعات نیکو و ارزش مندی در باره سلسله افشاریه به ویژه رویدادهای هم زمان با نادرقلی افشار، مؤسس این سلسله به دست داده است.
چیرگی نویسنده بر زبان ترکی و پیروی او از وصاف الحضره، زمینه را برای پر شدن متن این کتاب از واژگان ترکی و مغولی فراهم آورده. وی حتی نام سال ها را در سرفصل های کتاب به ترکی مغولی نوشته است. نام کتاب را تقلیدی از جهان گشای جوینی می توان برشمرد. این اثر را که منبعی دست اول در باره تاریخ افشاریه به ویژه دوران نادر به شمار می رود، از دید گونه های تاریخ نگاری، در دسته کتاب های «سلاطینی» یا «سلسله ای» می گنجد. نویسنده تنها «وقایع نگار» است و در تحلیل رویدادها قلم نمی فرساید و خود را «از چاکران حضور و به ضبط وقایع مأمور» می خواند. عبارت های گزارش های وی در باره سرعت عمل و رفتار غافل گیرانه نادر یا وضع آشفته دشمنان وی، از بهجت و سرور سرشار است.
حماسه های قهرمانانه ارتش نادر در صحنه های گوناگون پیکار با دشمنان خارجی، نویسنده را به اندازه ای خشنود و بی خود می ساخت که گویی فردوسیِ نثر است و حدیث رستم را ساز می کند. باری، سخنان او از یک پارچگی و استواری ویژه ای برخوردار و جز در برخی از نوشته های هزل آمیز دوستانه، بر پایه جِد استوار است. با توجه به متن این اثر، می توان گمان زد که نویسنده، آگاهی کاملی به عربی داشته است. چیرگی انکار ناپذیر او بر کلام خداوند (قرآن) و احادیث و به کارگیری آنها در نوشته هایش، این دعوی را اثبات می کند. توانایی ویژه او در پیوستن رزم و بزم به یک دیگر در این کتاب شگفتی برانگیز است. این را نیز نمی توان نادیده گرفت که وی مانند دیگر قلم زنان روزگارش، در بسیاری از جاها از شعرهای شاعران بهره می گرفته یا خودش شعری می سروده است.
درون مایه این کتاب بر پایه عنوان های خود نویسنده، در چهار بخش عرضه می شود: مقدمه؛ گفتار در بیان حال نادر و اعمال او؛ توجه اعلاحضرت شاه طهماسب به عزم محاربه با ملک محمد سیستانی و ورود نادر به موکب اعلا؛ وقایع دشت مغان و شاهی نادر.
این کتاب به رخدادهای دوران افشاریه مانند شورش افغان ها و چیرگیشان بر اصفهان، رویداد هرات، آشوب های گوناگون آن روزگار و ماجرای شورای مغان و رسیدن نادر به شاهی و اندکی از ماجرای پادشاهی علی قلی خان و ابراهیم خان و رویدادهای دوره آنان می پردازد. همه سخنان نویسنده در این کتاب، بر کانون نادر شاه می گردد. او پیروزی های نادر را می ستاید، اما از ناکامی هایش سخن نمی گوید.
چیرگی نویسنده بر زبان ترکی و پیروی او از وصاف الحضره، زمینه را برای پر شدن متن این کتاب از واژگان ترکی و مغولی فراهم آورده. وی حتی نام سال ها را در سرفصل های کتاب به ترکی مغولی نوشته است. نام کتاب را تقلیدی از جهان گشای جوینی می توان برشمرد. این اثر را که منبعی دست اول در باره تاریخ افشاریه به ویژه دوران نادر به شمار می رود، از دید گونه های تاریخ نگاری، در دسته کتاب های «سلاطینی» یا «سلسله ای» می گنجد. نویسنده تنها «وقایع نگار» است و در تحلیل رویدادها قلم نمی فرساید و خود را «از چاکران حضور و به ضبط وقایع مأمور» می خواند. عبارت های گزارش های وی در باره سرعت عمل و رفتار غافل گیرانه نادر یا وضع آشفته دشمنان وی، از بهجت و سرور سرشار است.
حماسه های قهرمانانه ارتش نادر در صحنه های گوناگون پیکار با دشمنان خارجی، نویسنده را به اندازه ای خشنود و بی خود می ساخت که گویی فردوسیِ نثر است و حدیث رستم را ساز می کند. باری، سخنان او از یک پارچگی و استواری ویژه ای برخوردار و جز در برخی از نوشته های هزل آمیز دوستانه، بر پایه جِد استوار است. با توجه به متن این اثر، می توان گمان زد که نویسنده، آگاهی کاملی به عربی داشته است. چیرگی انکار ناپذیر او بر کلام خداوند (قرآن) و احادیث و به کارگیری آنها در نوشته هایش، این دعوی را اثبات می کند. توانایی ویژه او در پیوستن رزم و بزم به یک دیگر در این کتاب شگفتی برانگیز است. این را نیز نمی توان نادیده گرفت که وی مانند دیگر قلم زنان روزگارش، در بسیاری از جاها از شعرهای شاعران بهره می گرفته یا خودش شعری می سروده است.
درون مایه این کتاب بر پایه عنوان های خود نویسنده، در چهار بخش عرضه می شود: مقدمه؛ گفتار در بیان حال نادر و اعمال او؛ توجه اعلاحضرت شاه طهماسب به عزم محاربه با ملک محمد سیستانی و ورود نادر به موکب اعلا؛ وقایع دشت مغان و شاهی نادر.
این کتاب به رخدادهای دوران افشاریه مانند شورش افغان ها و چیرگیشان بر اصفهان، رویداد هرات، آشوب های گوناگون آن روزگار و ماجرای شورای مغان و رسیدن نادر به شاهی و اندکی از ماجرای پادشاهی علی قلی خان و ابراهیم خان و رویدادهای دوره آنان می پردازد. همه سخنان نویسنده در این کتاب، بر کانون نادر شاه می گردد. او پیروزی های نادر را می ستاید، اما از ناکامی هایش سخن نمی گوید.
wikinoor: جهانگشای_نادری
[ویکی فقه] جهانگشای نادری (کتاب). جهانگشای نادری ، کتابی در تاریخ نادرشاه نوشته محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی (متوفی بین ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۲) است.
نام این کتاب در متون تاریخی معاصر آن ، تاریخ نادری ضبط شده و ظاهراً بعدها به جهانگشای نادری شهرت یافته است ، البته در خود کتاب جهانگشای نادری نام کتاب ، روزنامچه ظفر ضبط شده است .
معرفی اجمالی
جهان گشای نادری، نوشته مهدی خان استرآبادی، به کوشش عبدالله انوار این کتاب در دوره افشاریه به سبک و شیوه شهاب الدین عبدالله شیرازی معروف به «وصاف الحضره»، نویسنده تاریخ وصاف و به فارسی نوشته شده و اطلاعات نیکو و ارزش مندی در باره سلسله افشاریه به ویژه رویدادهای هم زمان با نادرقلی افشار ، مؤسس این سلسله به دست داده است.
محتوای کتاب
کتاب ، گزارش رویدادهای تاریخی ایران را از ۱۱۲۱ تا ۱۱۶۱ (یک سال پس از مرگ نادرشاه ) در بر دارد. مؤلف در خاتمه کتاب ، به وقایع پس از مرگ نادرشاه اشاره کرده است .
ساختار کتاب
...
نام این کتاب در متون تاریخی معاصر آن ، تاریخ نادری ضبط شده و ظاهراً بعدها به جهانگشای نادری شهرت یافته است ، البته در خود کتاب جهانگشای نادری نام کتاب ، روزنامچه ظفر ضبط شده است .
معرفی اجمالی
جهان گشای نادری، نوشته مهدی خان استرآبادی، به کوشش عبدالله انوار این کتاب در دوره افشاریه به سبک و شیوه شهاب الدین عبدالله شیرازی معروف به «وصاف الحضره»، نویسنده تاریخ وصاف و به فارسی نوشته شده و اطلاعات نیکو و ارزش مندی در باره سلسله افشاریه به ویژه رویدادهای هم زمان با نادرقلی افشار ، مؤسس این سلسله به دست داده است.
محتوای کتاب
کتاب ، گزارش رویدادهای تاریخی ایران را از ۱۱۲۱ تا ۱۱۶۱ (یک سال پس از مرگ نادرشاه ) در بر دارد. مؤلف در خاتمه کتاب ، به وقایع پس از مرگ نادرشاه اشاره کرده است .
ساختار کتاب
...
wikifeqh: جهانگشای_نادری _(کتاب)