جهانشاه قاجار

لغت نامه دهخدا

جهانشاه قاجار. [ ج َ هَِ ] ( اِخ ) پسر فتحعلیشاه. از شاعران است. وی در اشعار خود به جهان تخلص میکرد. او راست :
نوید وصل بمن میدهی ولی ترسم
کشد بوعده وصل تو انتظار مرا.
گذر بکوی تو جایی نمیتوان کردن
ز بس بکوی تو دل بر سر دل افتاده ست.
ای صبا کن گذری در شکن طره یار
بمن آور خبر از حال گرفتاری دل.
من همان روز که از مادر گیتی زادم
سرخط بندگی خویش بطفلی دادم
حرف شیرین نشنیدم ز لبانت اما
به جفایت که وفادارتر از فرهادم.
( از مجمعالفصحاء ج 1 ص 21 ).

فرهنگ فارسی

پسر فتحعلیشاه از شاعران است

پیشنهاد کاربران

بپرس