[ویکی فقه] جهاد با اهل کتاب (قرآن). آیاتی از قرآن کریم نبرد با اهل کتاب را در صورت نپذیرفتن شرایط ذمه واجب دانسته است.
"قـتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون. با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می شمرند، و نه آیین حق را می پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند! "نخست می گوید: " با کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند، پیکار کنید" (قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر) اما چگونه اهل کتاب مانند یهود و نصاری ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند، با اینکه به ظاهر می بینیم هم خدا را قبول دارند و هم معاد را، این به خاطر آن است که ایمان آنان آمیخته به خرافات و مطالب بی اساس است.اما در مورد ایمان به مبدا و حقیقت توحید" اولا" گروهی از یهود- همانطور که در آیات بعد خواهد آمد-"عزیز" را فرزند خدا می دانستند، و مسیحیان عموما، ایمان به الوهیت مسیح و تثلیث (خدایان سه گانه) دارند.ثانیا همانگونه که در آیات آینده نیز اشاره شده آنها گرفتار شرک در عبادت بودند، و عملا دانشمندان و پیشوایان مذهبی خود را می پرستیدند، بخشش گناه را که مخصوص خدا است از آنها می خواستند، و احکام الهی را که آنان تحریف کرده بودند به رسمیت می شناختند.و اما ایمان آنها به معاد، یک ایمان تحریف یافته است، زیرا معاد را چنان که از سخنان آنها استفاده می شود، منحصر به معاد روحانی می دانند. بنا بر این هم ایمانشان به مبدا مخدوش است و هم به معاد. سپس به دومین صفت آنها اشاره می کند که آنها در برابر محرمات الهی تسلیم نیستند، و آنچه را که خدا و پیامبرش تحریم کرده، حرام نمیشمرند
شرط نبرد با اهل کتاب
متارکه جنگ با اهل کتاب، در صورت پذیرش شرایط ذمه و پرداخت جزیه واجب است."قـتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون. "در این آیات در حقیقت اسلام برای آنها یک سلسله احکام حد وسط میان" مسلمین" و" مشرکین" قائل شده است، زیرا اهل کتاب از نظر پیروی از یک دین آسمانی شباهتی با مسلمانان دارند، ولی از جهتی نیز شبیه به مشرکان هستند، به همین دلیل اجازه کشتن آنها را نمی دهد در حالی که این اجازه را در باره بت پرستانی که مقاومت به خرج می دادند، می داد، زیرا برنامه، برنامه ریشه کن ساختن بت پرستی از روی کره زمین بوده است.ولی در صورتی اجازه کنار آمدن با اهل کتاب را می دهد که آنها حاضرشوند به صورت یک اقلیت سالم مذهبی با مسلمانان زندگی مسالمت آمیز داشته باشند، اسلام را محترم بشمرند و دست به تحریکات بر ضد مسلمانان و تبلیغات مخالف اسلام نزنند، و یکی دیگر از نشانه های تسلیم آنها در برابر این نوع همزیستی مسالمت آمیز آن است که" جزیه" را که یک نوع مالیات سرانه است، بپذیرند و هر ساله مبلغی مختصر که حدود و شرایط آن در بحثهای آینده به خواست خدا مشخص خواهد شد، تحت این عنوان به حکومت اسلامی بپردازند.در غیر این صورت اجازه مبارزه و پیکار با آنها را صادر می کند، دلیل این شدت عمل را در لابلای سه جمله در آیه مورد بحث روشن می سازد.
چرایی جنگ با اهل کتاب
در آیاتی از قرآن کریم دشمنی با خدا و پیامبر و ایمان نداشتن اهل کتاب را دلیل جواز جهاد با آنان دانسته است.
← دشمنی با خدا و رسول خدا
...
"قـتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون. با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می شمرند، و نه آیین حق را می پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند! "نخست می گوید: " با کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت ندارند، پیکار کنید" (قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر) اما چگونه اهل کتاب مانند یهود و نصاری ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند، با اینکه به ظاهر می بینیم هم خدا را قبول دارند و هم معاد را، این به خاطر آن است که ایمان آنان آمیخته به خرافات و مطالب بی اساس است.اما در مورد ایمان به مبدا و حقیقت توحید" اولا" گروهی از یهود- همانطور که در آیات بعد خواهد آمد-"عزیز" را فرزند خدا می دانستند، و مسیحیان عموما، ایمان به الوهیت مسیح و تثلیث (خدایان سه گانه) دارند.ثانیا همانگونه که در آیات آینده نیز اشاره شده آنها گرفتار شرک در عبادت بودند، و عملا دانشمندان و پیشوایان مذهبی خود را می پرستیدند، بخشش گناه را که مخصوص خدا است از آنها می خواستند، و احکام الهی را که آنان تحریف کرده بودند به رسمیت می شناختند.و اما ایمان آنها به معاد، یک ایمان تحریف یافته است، زیرا معاد را چنان که از سخنان آنها استفاده می شود، منحصر به معاد روحانی می دانند. بنا بر این هم ایمانشان به مبدا مخدوش است و هم به معاد. سپس به دومین صفت آنها اشاره می کند که آنها در برابر محرمات الهی تسلیم نیستند، و آنچه را که خدا و پیامبرش تحریم کرده، حرام نمیشمرند
شرط نبرد با اهل کتاب
متارکه جنگ با اهل کتاب، در صورت پذیرش شرایط ذمه و پرداخت جزیه واجب است."قـتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر ولا یحرمون ما حرم الله ورسوله ولا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون. "در این آیات در حقیقت اسلام برای آنها یک سلسله احکام حد وسط میان" مسلمین" و" مشرکین" قائل شده است، زیرا اهل کتاب از نظر پیروی از یک دین آسمانی شباهتی با مسلمانان دارند، ولی از جهتی نیز شبیه به مشرکان هستند، به همین دلیل اجازه کشتن آنها را نمی دهد در حالی که این اجازه را در باره بت پرستانی که مقاومت به خرج می دادند، می داد، زیرا برنامه، برنامه ریشه کن ساختن بت پرستی از روی کره زمین بوده است.ولی در صورتی اجازه کنار آمدن با اهل کتاب را می دهد که آنها حاضرشوند به صورت یک اقلیت سالم مذهبی با مسلمانان زندگی مسالمت آمیز داشته باشند، اسلام را محترم بشمرند و دست به تحریکات بر ضد مسلمانان و تبلیغات مخالف اسلام نزنند، و یکی دیگر از نشانه های تسلیم آنها در برابر این نوع همزیستی مسالمت آمیز آن است که" جزیه" را که یک نوع مالیات سرانه است، بپذیرند و هر ساله مبلغی مختصر که حدود و شرایط آن در بحثهای آینده به خواست خدا مشخص خواهد شد، تحت این عنوان به حکومت اسلامی بپردازند.در غیر این صورت اجازه مبارزه و پیکار با آنها را صادر می کند، دلیل این شدت عمل را در لابلای سه جمله در آیه مورد بحث روشن می سازد.
چرایی جنگ با اهل کتاب
در آیاتی از قرآن کریم دشمنی با خدا و پیامبر و ایمان نداشتن اهل کتاب را دلیل جواز جهاد با آنان دانسته است.
← دشمنی با خدا و رسول خدا
...
wikifeqh: جهاد_با_اهل_کتاب_(قرآن)