جنگ کَرْنال
جنگی که در ۱۵ ذیقعدۀ ۱۱۵۱ق/۳۴ فوریه ۱۷۳۹ در دشت کرنال بر کرانه رود جُمنا، در بیست فرسنگی شمال دهلی، میان نادرشاه افشار و محمد روشن اختر گورکانی درگرفت و با پیروزی نادر پایان یافت. نادر از هنگامی که اصفهان را از دست اشرف افغان بیرون آورد نمایندگانی به دربار دهلی فرستاد و از محمدشاه خواست تا از ورود افغان های غلجایی به خاک هند جلوگیری کند، اما هربار محمدشاه از دادن پاسخ روشن طفره رفت و بار آخر (۱۱۵۰ق) نمایندۀ نادر را نزدیک یک سال در دهلی نگه داشت و به او اجازۀ بازگشت نداد. در ۱۱۵۱ق، نادر که از تأخیر در بازگشت نمایندۀ خود به خشم آمده بود به متصرفات گورکانیان در مشرق افغانستان تاخت و نخست غزنه و سپس کابل و درپی آن جلال آباد را به تصرف درآورد. سپس از گذرگاه پرخطر خیبر گذشت و پس از گرفتن پیشاور در ۱۵ رمضان راهی جلگۀ سند شد. نادر در سِر هند شنید که محمد شاه با ۳۰۰هزار مرد جنگی و ۲هزار زنجیر فیل و ۲هزار عراده توپ از دهلی به کَرنال رفته و در جایی میان رود و جنگل لشکرگاه ساخته است. وی پس از برگزیدن فرمانداری برای لاهور راهی نبرد با پادشاه گورکانی شد و با شتاب فراوان توانست ارتباط او را با پایتخت قطع کند. در جنگی که در ۱۵ ذیقعده میان سپاهیان ایران و لشکریان بی شمار هندی درگرفت تفنگداران چیره دست نادر هندیان را از پای درآوردند و خان دوران صمصام الدوله، امیرالامرای سپاه دهلی، و برادرش را کشتند. در این نبرد از هندیان ۲۰هزار تن و از ایرانیان ۴۲ تن کشته و ۲۰۰ تن نیز زخمی شدند. پس از این پیروزی، نواب نظام الملک، بهادر استان دارکن، برای پوزش خواهی به لشکرگاه نادر رفت و نادر پس از گفت وگوی با او و دیدار با محمدشاه از کَرنال رهسپار دهلی شد.
جنگی که در ۱۵ ذیقعدۀ ۱۱۵۱ق/۳۴ فوریه ۱۷۳۹ در دشت کرنال بر کرانه رود جُمنا، در بیست فرسنگی شمال دهلی، میان نادرشاه افشار و محمد روشن اختر گورکانی درگرفت و با پیروزی نادر پایان یافت. نادر از هنگامی که اصفهان را از دست اشرف افغان بیرون آورد نمایندگانی به دربار دهلی فرستاد و از محمدشاه خواست تا از ورود افغان های غلجایی به خاک هند جلوگیری کند، اما هربار محمدشاه از دادن پاسخ روشن طفره رفت و بار آخر (۱۱۵۰ق) نمایندۀ نادر را نزدیک یک سال در دهلی نگه داشت و به او اجازۀ بازگشت نداد. در ۱۱۵۱ق، نادر که از تأخیر در بازگشت نمایندۀ خود به خشم آمده بود به متصرفات گورکانیان در مشرق افغانستان تاخت و نخست غزنه و سپس کابل و درپی آن جلال آباد را به تصرف درآورد. سپس از گذرگاه پرخطر خیبر گذشت و پس از گرفتن پیشاور در ۱۵ رمضان راهی جلگۀ سند شد. نادر در سِر هند شنید که محمد شاه با ۳۰۰هزار مرد جنگی و ۲هزار زنجیر فیل و ۲هزار عراده توپ از دهلی به کَرنال رفته و در جایی میان رود و جنگل لشکرگاه ساخته است. وی پس از برگزیدن فرمانداری برای لاهور راهی نبرد با پادشاه گورکانی شد و با شتاب فراوان توانست ارتباط او را با پایتخت قطع کند. در جنگی که در ۱۵ ذیقعده میان سپاهیان ایران و لشکریان بی شمار هندی درگرفت تفنگداران چیره دست نادر هندیان را از پای درآوردند و خان دوران صمصام الدوله، امیرالامرای سپاه دهلی، و برادرش را کشتند. در این نبرد از هندیان ۲۰هزار تن و از ایرانیان ۴۲ تن کشته و ۲۰۰ تن نیز زخمی شدند. پس از این پیروزی، نواب نظام الملک، بهادر استان دارکن، برای پوزش خواهی به لشکرگاه نادر رفت و نادر پس از گفت وگوی با او و دیدار با محمدشاه از کَرنال رهسپار دهلی شد.
wikijoo: جنگ_کرنال