جنون الهی ( انگلیسی: Divine madness ) یا خرد دیوانه، به رفتارهای غیرمتعارف، غیرمنتظره یا غیرقابل پیش بینی مرتبط با تعقیب های[ الف] مذهبی یا معنوی اشاره دارد. نمونه هایی از جنون الهی را می توان در بودیسم، مسیحیت، هلنیسم، هندوئیسم، اسلام، یهودیت و شمنیسم یافت.
جنون الهی معمولاً به عنوان تجلی رفتار روشن گرانه توسط افرادی که از هنجارهای اجتماعی فراتر رفته اند، یا به عنوان وسیله ای برای تمرین معنوی یا آموزش در میان معلمان توضیح داده می شود. این رفتارها ممکن است برای جریان اصلی جامعه علائم بیماری روانی به نظر برسد، اما نوعی خلسه مذهبی، یا «فعالیت هدفمند و منسجم» عمدی است، [ ۱] و «توسط افرادی که از مضمون جنون استفاده استراتژیک می کنند» استفاده می شود. [ ۲]
به گفته جون مک دانیل و سایر محققان، جنون الهی در تاریخ و در اعمال بسیاری از فرهنگ ها یافت می شود و ممکن است منعکس کننده وجد مذهبی یا ابراز عشق الهی باشد. [ ۳] افلاطون در فایدروس و عقایدش دربارهٔ شیدایی، یهودیان حسیدی، ارتدوکس شرقی، مسیحیت غربی، تصوف همراه با ادیان هندی، همگی شاهد پدیده جنون الهی هستند. [ ۴] این شکل معمولی جنون نیست، بلکه رفتاری است که با مقدمات یک مسیر معنوی یا نوعی جذب کامل در خداوند سازگار است. [ ۵] [ ۳]
دیوالریو خاطرنشان می کند که سنت های مشابه «قدیس دیوانه» در فرهنگ های بودایی، هندو، اسلامی و مسیحی وجود دارد، اما دربارهٔ «عروج خیالی» که به راحتی بین این پدیده های مختلف مقایسه می شود، هشدار می دهد. [ ۶]
گئورگ فوئرشتاین، هانشان، شاعر ذن ( قرن نهم ) را دارای جنون الهی می داند و توضیح می دهد که وقتی مردم از او دربارهٔ ذن می پرسیدند، او فقط به صورت هیستریک می خندید. استاد ذن ایکیو ( قرن پانزدهم ) با اسکلت انسانی در اطراف شهر خود می دوید و پیام ناپایداری زندگی و قطعیت تلخ مرگ را منتشر می کرد. [ ۷] به گفته فوئرشتاین، اشکال مشابهی از رفتار اجتماعی نابه هنجار و جنون مقدس در تاریخ قدیس مسیحی سنت ایزادورا و داستان سرای اسلام صوفی ملا نصرالدین یافت می شود. [ ۷] جنون الهی در ادیان دیگر مانند یهودیت و هندوئیسم مشابهت دارد. [ ۸] [ ۹]
شیدایی تیا ( یونانی باستان: θεία μανία ) اصطلاحی است که افلاطون در گفت وگوی فایدروس برای توصیف وضعیت جنون الهی ( رفتار غیرمعمول منتسب به مداخله خدا ) به کار می برد. [ ۱۰] در این اثر، که مربوط به حدود ۳۷۰ سال قبل از میلاد است، سقراط استدلال می کند که جنون لزوماً یک شر نیست، و ادعا می کند که «بزرگ ترین نعمت ها از طریق جنون زمانی که به عنوان هدیه خدایان فرستاده شود، به ما می رسد». [ ۱۰] [ ۱۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجنون الهی معمولاً به عنوان تجلی رفتار روشن گرانه توسط افرادی که از هنجارهای اجتماعی فراتر رفته اند، یا به عنوان وسیله ای برای تمرین معنوی یا آموزش در میان معلمان توضیح داده می شود. این رفتارها ممکن است برای جریان اصلی جامعه علائم بیماری روانی به نظر برسد، اما نوعی خلسه مذهبی، یا «فعالیت هدفمند و منسجم» عمدی است، [ ۱] و «توسط افرادی که از مضمون جنون استفاده استراتژیک می کنند» استفاده می شود. [ ۲]
به گفته جون مک دانیل و سایر محققان، جنون الهی در تاریخ و در اعمال بسیاری از فرهنگ ها یافت می شود و ممکن است منعکس کننده وجد مذهبی یا ابراز عشق الهی باشد. [ ۳] افلاطون در فایدروس و عقایدش دربارهٔ شیدایی، یهودیان حسیدی، ارتدوکس شرقی، مسیحیت غربی، تصوف همراه با ادیان هندی، همگی شاهد پدیده جنون الهی هستند. [ ۴] این شکل معمولی جنون نیست، بلکه رفتاری است که با مقدمات یک مسیر معنوی یا نوعی جذب کامل در خداوند سازگار است. [ ۵] [ ۳]
دیوالریو خاطرنشان می کند که سنت های مشابه «قدیس دیوانه» در فرهنگ های بودایی، هندو، اسلامی و مسیحی وجود دارد، اما دربارهٔ «عروج خیالی» که به راحتی بین این پدیده های مختلف مقایسه می شود، هشدار می دهد. [ ۶]
گئورگ فوئرشتاین، هانشان، شاعر ذن ( قرن نهم ) را دارای جنون الهی می داند و توضیح می دهد که وقتی مردم از او دربارهٔ ذن می پرسیدند، او فقط به صورت هیستریک می خندید. استاد ذن ایکیو ( قرن پانزدهم ) با اسکلت انسانی در اطراف شهر خود می دوید و پیام ناپایداری زندگی و قطعیت تلخ مرگ را منتشر می کرد. [ ۷] به گفته فوئرشتاین، اشکال مشابهی از رفتار اجتماعی نابه هنجار و جنون مقدس در تاریخ قدیس مسیحی سنت ایزادورا و داستان سرای اسلام صوفی ملا نصرالدین یافت می شود. [ ۷] جنون الهی در ادیان دیگر مانند یهودیت و هندوئیسم مشابهت دارد. [ ۸] [ ۹]
شیدایی تیا ( یونانی باستان: θεία μανία ) اصطلاحی است که افلاطون در گفت وگوی فایدروس برای توصیف وضعیت جنون الهی ( رفتار غیرمعمول منتسب به مداخله خدا ) به کار می برد. [ ۱۰] در این اثر، که مربوط به حدود ۳۷۰ سال قبل از میلاد است، سقراط استدلال می کند که جنون لزوماً یک شر نیست، و ادعا می کند که «بزرگ ترین نعمت ها از طریق جنون زمانی که به عنوان هدیه خدایان فرستاده شود، به ما می رسد». [ ۱۰] [ ۱۱]
wiki: جنون الهی