جنبش دکادنس ( به فرانسوی décadence، «زوال» ) یک جنبش هنری و ادبی بود که در اواخر قرن نوزدهم، در اروپای غربی شکل گرفت و از ایدئولوژی زیبایی شناختی افراطی و ساختگی پیروی می کرد.
جنبش دکادنس در فرانسه شکوفا شد و سپس به سراسر اروپا و ایالات متحده گسترش یافت. [ ۱] ویژگی این جنبش اعتقاد به برتری فانتزی انسانی[ ۲] [ ۳] [ ۴] و لذت گرایی زیبایی شناختی[ ۵] [ ۶] [ ۷] [ ۸] [ ۹] [ ۱۰] [ ۱۱] بر منطق و دنیای طبیعی است. [ ۱۲] [ ۴]
مفهوم دکادنس به قرن هجدهم برمی گردد، به ویژه از نوشته های مونتسکیو، فیلسوف عصر روشنگری که اظهار داشت دکادنس ( انحطاط ) امپراتوری روم به دلیل زوال اخلاقی و از دست دادن معیارهای فرهنگی آن است. [ ۱۳] هنگامی که محقق لاتین دزیره نیزارد به ادبیات فرانسه روی آورد، ویکتور هوگو و رمانتیسیسم را با دکادنس روم مقایسه کرد، یعنی مردانی که هنر و ارزش های فرهنگی خود را به خاطر لذت قربانی می کردند. او میل به توصیف، عدم پایبندی به قواعد متعارف ادبیات و هنر، و زیاده روی و عشق به زبان را بذرهای جنبش دکادنس شناسایی کرد. [ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجنبش دکادنس در فرانسه شکوفا شد و سپس به سراسر اروپا و ایالات متحده گسترش یافت. [ ۱] ویژگی این جنبش اعتقاد به برتری فانتزی انسانی[ ۲] [ ۳] [ ۴] و لذت گرایی زیبایی شناختی[ ۵] [ ۶] [ ۷] [ ۸] [ ۹] [ ۱۰] [ ۱۱] بر منطق و دنیای طبیعی است. [ ۱۲] [ ۴]
مفهوم دکادنس به قرن هجدهم برمی گردد، به ویژه از نوشته های مونتسکیو، فیلسوف عصر روشنگری که اظهار داشت دکادنس ( انحطاط ) امپراتوری روم به دلیل زوال اخلاقی و از دست دادن معیارهای فرهنگی آن است. [ ۱۳] هنگامی که محقق لاتین دزیره نیزارد به ادبیات فرانسه روی آورد، ویکتور هوگو و رمانتیسیسم را با دکادنس روم مقایسه کرد، یعنی مردانی که هنر و ارزش های فرهنگی خود را به خاطر لذت قربانی می کردند. او میل به توصیف، عدم پایبندی به قواعد متعارف ادبیات و هنر، و زیاده روی و عشق به زبان را بذرهای جنبش دکادنس شناسایی کرد. [ ۸]
wiki: جنبش دکادنس