جمهوری انگلستان یا کشورهای هم سود انگلستان ( به انگلیسی: Commonwealth of England ) به دوره ای از تاریخ این کشور گفته می شود که پس از دومین جنگ داخلی انگلستان و اعدام چارلز یکم آغاز شد و با به سلطنت رسیدن دودمان استوارت پایان یافت. تأسیس جمهوری را نخستین بار مجلس رامپ در ۱۹ می ۱۶۴۹ اعلام کرد. در آغاز، قدرت در دست مجلس و شورای ملی بود اما جنگ به ویژه در اسکاتلند و ایرلند میان طرفداران مجلس و مخالفان مجلس شروع شد که باعث متمرکز شدن قدرت در دست الیور کرامول شد. از این دوران به عنوان بخشی از سومین جنگ داخلی انگلستان یاد می شود. در سال ۱۶۵۳، الیور کرامول با منحل کردن مجلس، خود را «لرد محافظ انگلستان، اسکاتلند و ایرلند یکپارچه» اعلام کرد. پس از درگذشت کرامول، برای مدت کوتاهی پسرش ریچارد عهده دار این مقام و عنوان بود تا آن که با بازگشایی مجلس در ۱۶۵۹، سلطنت به کشور بازگشت.
با این که بریتانیایی ها از این دوران با عنوان کشورهای همسود انگلستان یاد می کنند ولی در زبان فارسی برای اشتباه نگرفتن این دوران با کشورهای همسود بریتانیا، از آن با عنوان جمهوری انگلستان یاد می شود.
پس از جیمز اول، پسرش چارلز یکم به سلطنت رسید. به دلیل خودرأیی ها و خودکامگی های چارلز یکم از یک سو و ادامه سرکوب های مذهبی توسط او از سوی دیگر، میان او و مجلس جنگ درگرفت و الیور کرامول، رهبر مخالفان پادشاه چارلز یکم، او را در ۱۶۴۵ شکست داد. مجلس که جنگ را پایان یافته می دانست، آماده مذاکره با پادشاه شد؛ اما سربازان ارتش، جنگ را پایان یافته نمی دانستند. آنان حزب تازه ای با نام حزب برابری خواهان به رهبری جان لیلبرن[ ۱] تشکیل دادند که خواستار برگزاری انتخابات سراسری، برانداختن پادشاهی و بازگرداندن زمین های محصور به دهقانان بود. بر اثر کارشکنی های پیاپی چارلز یکم، کرامول او را به جرم خیانت به کشور در سال ۱۶۴۹ اعدام کرد. در همان سال شورش بزرگی در ایرلند برپا شد و کرامول، با قساوت تمام به سرکوبی آن از طریق کشتار جمعی معترضان با روش موسوم به کاشت درخت انسانی پرداخت. همچنین طی سال ۱۶۵۰، قیام سلطنت طلبان اسکاتلند به دستور کرامول به شدت سرکوب شد.
مجلس، به منحل شدن ارتش رأی داد که خشم سربازان و هواخواهان ارتش را بر انگیخت. کرامول برای آن که سربازان را تحت فرمان خود داشته باشد؛ شورای کل ارتش را شکل داد، شورایی که سربازان زیر نظر افسرانشان بودند. پس از آن، ارتش لندن را اشغال کرد و عملاً بر سراسر انگلستان چیره شد. با این همه، اختلاف در میان ارتشی ها فراوان بود. افسران و برابری خواهان دربارهٔ ساختار سیاسی به توافق نمی رسیدند و افسران از انتخابات سراسری نگران بودند و آن را زمینه ساز برافتادن مالکیت خصوصی تصور می کردند. این اختلاف ها به شورش در ارتش انجامید اما کرامول شورش را سرکوب و شورای ارتش را منحل کرد و تنها شورای افسران را باقی گذاشت. هر چند کرامول در ابتدا اعلام برقراری جمهوری کرده بود؛ اما چون نمایندگان مجلس را با خود همراه ندید، در ۱۶۵۳، مجلس را منحل کرد. طی سال ۱۶۵۷، پس از تشکیل مجدد مجلس، مقام سلطنت به کرامول پیشنهاد گردید اما وی از قبول آن خودداری ورزید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبا این که بریتانیایی ها از این دوران با عنوان کشورهای همسود انگلستان یاد می کنند ولی در زبان فارسی برای اشتباه نگرفتن این دوران با کشورهای همسود بریتانیا، از آن با عنوان جمهوری انگلستان یاد می شود.
پس از جیمز اول، پسرش چارلز یکم به سلطنت رسید. به دلیل خودرأیی ها و خودکامگی های چارلز یکم از یک سو و ادامه سرکوب های مذهبی توسط او از سوی دیگر، میان او و مجلس جنگ درگرفت و الیور کرامول، رهبر مخالفان پادشاه چارلز یکم، او را در ۱۶۴۵ شکست داد. مجلس که جنگ را پایان یافته می دانست، آماده مذاکره با پادشاه شد؛ اما سربازان ارتش، جنگ را پایان یافته نمی دانستند. آنان حزب تازه ای با نام حزب برابری خواهان به رهبری جان لیلبرن[ ۱] تشکیل دادند که خواستار برگزاری انتخابات سراسری، برانداختن پادشاهی و بازگرداندن زمین های محصور به دهقانان بود. بر اثر کارشکنی های پیاپی چارلز یکم، کرامول او را به جرم خیانت به کشور در سال ۱۶۴۹ اعدام کرد. در همان سال شورش بزرگی در ایرلند برپا شد و کرامول، با قساوت تمام به سرکوبی آن از طریق کشتار جمعی معترضان با روش موسوم به کاشت درخت انسانی پرداخت. همچنین طی سال ۱۶۵۰، قیام سلطنت طلبان اسکاتلند به دستور کرامول به شدت سرکوب شد.
مجلس، به منحل شدن ارتش رأی داد که خشم سربازان و هواخواهان ارتش را بر انگیخت. کرامول برای آن که سربازان را تحت فرمان خود داشته باشد؛ شورای کل ارتش را شکل داد، شورایی که سربازان زیر نظر افسرانشان بودند. پس از آن، ارتش لندن را اشغال کرد و عملاً بر سراسر انگلستان چیره شد. با این همه، اختلاف در میان ارتشی ها فراوان بود. افسران و برابری خواهان دربارهٔ ساختار سیاسی به توافق نمی رسیدند و افسران از انتخابات سراسری نگران بودند و آن را زمینه ساز برافتادن مالکیت خصوصی تصور می کردند. این اختلاف ها به شورش در ارتش انجامید اما کرامول شورش را سرکوب و شورای ارتش را منحل کرد و تنها شورای افسران را باقی گذاشت. هر چند کرامول در ابتدا اعلام برقراری جمهوری کرده بود؛ اما چون نمایندگان مجلس را با خود همراه ندید، در ۱۶۵۳، مجلس را منحل کرد. طی سال ۱۶۵۷، پس از تشکیل مجدد مجلس، مقام سلطنت به کرامول پیشنهاد گردید اما وی از قبول آن خودداری ورزید.
wiki: جمهوری انگلستان