[ویکی فقه] جمال الدّین محمّد بن عبداللّطیف بن محمّد خجندی، مردی ادیب و شاعر و از رؤسای شافعیان اصفهان در قرن ششم هجری بوده است.
جمال الدّین محمّد بن صدرالدّین ابوالقاسم عبداللّطیف بن محمّد خجندی از رؤسای شافعیان اصفهان در قرن ششم هجری بوده، و شعرای معاصر او همچون رفیع الدّین لبنانی، جمال الدّین عبدالرزّاق، خاقانی و اثیرالدّین اخسیکتی او را مدح گفته اند. جمال خجندی خود شاعری ادیب بوده، و به عربی و فارسی شعر می سروده که در برخی جنگ ها و تذکره ها، آن ها را آورده اند. این اشعار از او است: چو گل به تخت درآمد که خسرو چمنم•••خدایگان ریاحین و شاخ انجمنم مرا خود از لب خود آرزوی بوسه کند•••کدام بلبل من مست عشق خویشتنم منم منم که جهان رنگ و بوی من دارد•••منم که باغ و عروس هر چمنم ولیکن این همه هست و چو باد برخیزد•••حدیث من ورقی بازکن که من نه منم.
جمال الدّین محمّد بن صدرالدّین ابوالقاسم عبداللّطیف بن محمّد خجندی از رؤسای شافعیان اصفهان در قرن ششم هجری بوده، و شعرای معاصر او همچون رفیع الدّین لبنانی، جمال الدّین عبدالرزّاق، خاقانی و اثیرالدّین اخسیکتی او را مدح گفته اند. جمال خجندی خود شاعری ادیب بوده، و به عربی و فارسی شعر می سروده که در برخی جنگ ها و تذکره ها، آن ها را آورده اند. این اشعار از او است: چو گل به تخت درآمد که خسرو چمنم•••خدایگان ریاحین و شاخ انجمنم مرا خود از لب خود آرزوی بوسه کند•••کدام بلبل من مست عشق خویشتنم منم منم که جهان رنگ و بوی من دارد•••منم که باغ و عروس هر چمنم ولیکن این همه هست و چو باد برخیزد•••حدیث من ورقی بازکن که من نه منم.
wikifeqh: جمال الدین_محمد_خجندی_اصفهانی