جلوگیری از بدحجابی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گرچه برخورد با پدیده ناهنجار بدحجابی به دو صورت فرهنگی و حقوقی از اختیارات دولت اسلامی است، ولی به اعتقاد صاحب مقاله برخورد به شیوه فرهنگی مقدم بر شیوه حقوقی و جزایی است، آن هم بدین شکل که برخورد به شیوه فرهنگی به مثابه قاعده و شیوه برخورد حقوقی و قضایی به مثابه استثناء است. در این مقاله تلاش شده است تا وظایف دولت اسلامی در دو بخش فرهنگی و حقوقی تبیین شود و در بخش حقوقی با بررسی دلیل های گوناگون فقهی اختیار برخورد حقوقی و جزایی با پدیده ناهنجار بدحجابی برای دولت اسلامی به اثبات رسد. گرچه این گزینه در مرحله آخر و پس از جواب ندادن هیچ یک از شکل های گزینه فرهنگی است.
ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن. اسلام، دینی فرهنگی و سیاسی است که به فرهنگ و مقوله های مرتبط با آن نظیر حکمت، موعظه و اخلاق اهمیت درجه اول می دهد و اخلاق را زیر بنا و جهت دهنده دستورهای فقهی و حقوقی و سیاسی خود قرار داده است. در اسلام، پرورش اخلاقی به عنوان یکی از اهداف عالی بعثت، مطرح است (قرآن کریم در آیات متعددی، تزکیه و تهذیب اخلاق را به عنوان یکی از اهداف مهم بعثت ذکر می کند و پیامبر گرامی اسلامی، هدف بعثت خود را تعمیم مکارم اخلاق ذکر می کند: انما بعثت لاتمم حسن الاخلاق ) و ملکات و صفات اخلاقی، مهم ترین و زیر بنایی ترین بعد شخصیت انسانی دانسته شده است. از این رو، پرورش این بعد و ساحت انسانی را باید همواره به عنوان مهم ترین و اصلی ترین بعد شخصیت انسان در نظر گرفت. به همین دلیل، اسلام به (عفت) به عنوان یکی ویژگی های پسندیده اخلاقی اهمیت فوق العاده داده (برای اطلاع از احادیث محمد محمدی ری شهری به این منبع مراجعه کنید ) و بر گسترش و نهادینه سازی (حجاب) به عنوان یکی از مهم ترین راه های حفظ عفاف در سطح عمومی جامعه، اهتمام شدید ورزیده است. (برای نمونه در آیه ۳۰ سوره نور، دستور به حفظ چشم و عورت به عفت و پاک دامنی معلل شده است).اسلام در سطح فرهنگ سازی و هنجارآفرینی، حجاب را ارزشی نیکو و شایسته و رفتاری معروف و بایسته ترویج کرده است، ولی این بدان معنا نیست که در مقابل حرکت ضد فرهنگی و هنجارشکن بی عفتی و بدحجابی، تدبیرهای حقوقی و قضایی را در هیچ شرایطی حتی به عنوان آخرین گزینه در نظر نگرفته باشد.به نظر ما گرچه برخورد حقوقی و قضایی، اولین گزینه نیست، ولی نمی توان گفت که به عنوان آخرین گزینه در موارد خاص و شرایط ویژه نیز منتفی است. به تعبیر دیگر، نمی توان گفت که از نظر فقهی، دولت اسلامی در هیچ شرایطی به شکل سالبه کلیه حق برخورد حقوقی و قضایی با این گونه متخلفان و مجرمان را ندارد، بلکه به نظر می رسد به سود ثبوت این حق برای دولت اسلامی به شکل موجبه جزئیه، ادله ای می توان فراهم آورد.
تبیین موضوع
در این نوشتار در صدد بررسی این مسئله هستیم که دولت اسلامی در زمینه برخورد با پدیده بدحجابی و کم عفتی چه وظایفی بر عهده دارد و چه حقوق و اختیاراتی برای وی در نظر گرفته شده است؟بی تردید، دولت اسلامی در این زمینه وظایف گوناگونی دارد، ولی در نگاهی می توان این وظایف را از دو منظر بررسی کرد: یکی، از منظر وظایف عامی که نظام اسلامی بر عهده دارد و باید در همه شرایط بدان بپردازد و دیگری، وظایف خاصی که در موارد خاص و مشروط، شرایط مخصوصی پدید می آید. از این رو، مباحث این نوشتار را در دو بخش سامان می دهیم: وظایف اصلی نظام اسلامی و اختیارات استثنایی نظام اسلامی.
وظایف اصلی نظام اسلامی
مراد از وظایف اصلی آن چیزی است که نظام اسلامی به عنوان قاعده اولی باید آن را دنبال کند. وظیفه اصلی و اساسی دولت اسلامی در زمینه حجاب، برنامه ریزی جامع و نظام مند است، ولی این بدان معنا نیست که از وظایف مهم دیگری نظیر تبلیغ، پنددهی و نظارت عمومی غفلت ورزد. به نظر می رسد کیفیت مطلوب رعایت حجاب و حفظ عفاف تنها در صورت تدوین و اجرای یک برنامه فراگیر کارشناسانه که به صورت شبکه ای و نظام مند عمل کند، به دست می آید. در این بخش، به توضیح این برنامه و تشریح اجزای آن می پردازیم و دیگر وظایف دولت اسلامی را نیز توضیح می دهیم:
← تدوین برنامه جامع و نظام مند
...

پیشنهاد کاربران

بپرس