جستجوگر

/jostojugar/

مترادف جستجوگر: پژوهنده، متتبع، متجسس، متفحص

معنی انگلیسی:
searcher

واژه نامه بختیاریکا

یابا؛ پا پِی

مترادف ها

explorer (اسم)
جستجوگر، مکتشف، سیاح، پیگرد

فارسی به عربی

مستکشف

پیشنهاد کاربران

تجسس گر . . . . متجسس. . . . جویا. . . . جوینده. . . . کاوشگر. . . . سیاح. . . . جهانگرد. . . .
پژوهش گر
جست و جوگر: به معنای :�
کاوشگر _جویا _ جوینده است

دوستان جستوجوگر به معنای پیگیر ، کاوشگر ، جویا ، مستکشف است
تعریف جستوجوگر: کسی پیگیر چیزی است به دنبال چیزی است یا چیزی را می جوید
دوستان امید وارم که خوشتون امده باشه 😊
کنجکاویا فعال
جستجوگر:�کاوشگر ، مکتشف، شخصی که جستجو، کاوش و یا اکتشاف کند.
جستجوگر :🔍🔍🔍
دوستان جستجوگر به معنای کاوشگر و اکتشاف کننده است که اگه بخواهیم شخص جستجوگر را تعریف کنیم، می توانیم بگوییم :
( جستجوگر:�کسی است که در حال جستجو ، کاوش و اکتشاف است. � )
دوستان امیدوارم که خوشتون اومده باشه 😁😁😁😊😊😊😊😘😘
پژوهشگر

جویا

بپرس