جرم نفرت محور[ ۱] ( به انگلیسی: Hate crime ) ( همچنین با عنوان یک جرم یا جنایت متعصبانه شناخته شده[ ۲] ) جرم یا جنایتی است که محرک اولیهٔ آن تعصبات یک فرد باشد. این جرم هنگامی رخ می دهد که یک فرد مجرم هدف یک قربانی رابه دلیل عضویت ( یا عضویت درک شده ) در یک گروه اجتماعی یا نژاد خاص هدف قرار می دهد.
نمونه هایی از این گروه ها می تواند شامل و تقریباً به طور انحصاری محدود به: جنسیت، قومیت، معلولیت، زبان، ملیت، ظاهر فیزیکی، دین، هویت جنسیتی یا گرایش جنسی باشد. [ ۳] [ ۴] [ ۵] اقدامات غیر جنایی که به این دلایل تحقق می یابند، اغلب به عنوان «حوادث تعصبی» نامیده می شود.
جرم نفرت عموماً به اعمال جنایتکارانه اشاره دارد که به نظر می رسد با تعصب در برابر یک یا چند گروه اجتماعی که در بالا ذکر شده است، یا با تعصب علیه مشتقات آنها، انجام شده باشد. حوادث ممکن است شامل حمله فیزیکی، صدمه به اموال، قلدری، آزار و اذیت، آزار زبانی یا توهین، جرم مادری یا دیوارنگاری تهاجمی یا نامه ها ( نامه های نفرت ) باشد. [ ۶]
قانون جرایم نفرت قانونی است که به منظور جلوگیری از خشونت های متعصبانه ایجاد شده است. [ ۷] قوانین جرایم نفرت با قوانین نفرت پراکنی متمایزند: قانون های جرم نفرت مجازات های سنگین تری دارند زیرا این قوانین با جرمی سروکار دارند که از پیش در قانون جرم شناخته شده اما در نفرت پراکنی فقط حرف زدن شخص را جرم می نامد. قوانین نفرت در بسیاری از کشورها وجود دارد. در ایالات متحده، قوانین جرایم متخلف از سوی دیوان عالی ایالات متحده آمریکا[ ۸] و دادگاه های پایین تر، خصوصاً در مورد حرف های تهدید آمیز و سایر سخنرانی های خشونت آمیز، وجود دارد اما بعضی آنها را در تعارض با متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و حق آزادی بیان می دانند، اما جنایات نفرت از طریق صدمه یا مرگ به عنوان جرم شناخته می شوند. [ ۹]
استفاده از واژه «جرایم نفرتی»، در سالهای ۱۹۸۰ در آمریکا رایج گردید، اما اغلب با نگاه به گذشته این واژه در توصیف رخدادها در قبل تر از آن دوره نیز استفاده می شده. قبل از تخصیص دادن واژه ای برای اینگونه جرایمی که حاصل نفرت از یک شخص یا حتی یک گروه تا یک دولت، انسانها شاهد اینگونه جرایم بوده و با آن روبه رو شدند، برای نمونه می توان از شکنجه مسیحیان توسط رومان ها تا کشتار یهودیان توسط نازی ها یاد کرد. بخش عمده ای از تعریف جرم به عنوان یک جرم نفرتی این است که در عواقب آن جرم به شکلی مشهود باعث ستم دیدن یک گروه می گردد. [ ۱۰] [ ۱۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنمونه هایی از این گروه ها می تواند شامل و تقریباً به طور انحصاری محدود به: جنسیت، قومیت، معلولیت، زبان، ملیت، ظاهر فیزیکی، دین، هویت جنسیتی یا گرایش جنسی باشد. [ ۳] [ ۴] [ ۵] اقدامات غیر جنایی که به این دلایل تحقق می یابند، اغلب به عنوان «حوادث تعصبی» نامیده می شود.
جرم نفرت عموماً به اعمال جنایتکارانه اشاره دارد که به نظر می رسد با تعصب در برابر یک یا چند گروه اجتماعی که در بالا ذکر شده است، یا با تعصب علیه مشتقات آنها، انجام شده باشد. حوادث ممکن است شامل حمله فیزیکی، صدمه به اموال، قلدری، آزار و اذیت، آزار زبانی یا توهین، جرم مادری یا دیوارنگاری تهاجمی یا نامه ها ( نامه های نفرت ) باشد. [ ۶]
قانون جرایم نفرت قانونی است که به منظور جلوگیری از خشونت های متعصبانه ایجاد شده است. [ ۷] قوانین جرایم نفرت با قوانین نفرت پراکنی متمایزند: قانون های جرم نفرت مجازات های سنگین تری دارند زیرا این قوانین با جرمی سروکار دارند که از پیش در قانون جرم شناخته شده اما در نفرت پراکنی فقط حرف زدن شخص را جرم می نامد. قوانین نفرت در بسیاری از کشورها وجود دارد. در ایالات متحده، قوانین جرایم متخلف از سوی دیوان عالی ایالات متحده آمریکا[ ۸] و دادگاه های پایین تر، خصوصاً در مورد حرف های تهدید آمیز و سایر سخنرانی های خشونت آمیز، وجود دارد اما بعضی آنها را در تعارض با متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و حق آزادی بیان می دانند، اما جنایات نفرت از طریق صدمه یا مرگ به عنوان جرم شناخته می شوند. [ ۹]
استفاده از واژه «جرایم نفرتی»، در سالهای ۱۹۸۰ در آمریکا رایج گردید، اما اغلب با نگاه به گذشته این واژه در توصیف رخدادها در قبل تر از آن دوره نیز استفاده می شده. قبل از تخصیص دادن واژه ای برای اینگونه جرایمی که حاصل نفرت از یک شخص یا حتی یک گروه تا یک دولت، انسانها شاهد اینگونه جرایم بوده و با آن روبه رو شدند، برای نمونه می توان از شکنجه مسیحیان توسط رومان ها تا کشتار یهودیان توسط نازی ها یاد کرد. بخش عمده ای از تعریف جرم به عنوان یک جرم نفرتی این است که در عواقب آن جرم به شکلی مشهود باعث ستم دیدن یک گروه می گردد. [ ۱۰] [ ۱۱]
wiki: جرم نفرت