جبلیه

/jabaliyye/

لغت نامه دهخدا

( جبلیة ) جبلیة. [ ج َ ب َ لی ی َ ] ( ع اِ ) ماده ای است شبیه به کندر. کبا. قنق. عسل اللبن که افریقائیها برای بخور دادن بکار میبرند. ( از دزی ). || ( ص نسبی ) تأنیث جبلی. کوهی. کوهستانی.
- حنطة جبلیة ؛ گندمی که در زمین درشت روید. خلاف بثنیة. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ماده ای است شبیه به کندر

دانشنامه آزاد فارسی

جَبَلیه
فرقه ای از غلات نُصَیْریّه با تمایلات عَلَوی، پدید آمده در ۷۱۷ ق در جبل لبنان. پیشوای این فرقه دعوی مهدویت کرد و خود را محمد (ص) و علی (ع) و گاهی مهدی (عج) خواند و جماعتی از نُصیریه را گرد خود آورد. اینان لعن بر شیخین را جایز و گاه واجب می دانستند. جبلیه به سبب برخی اعمال افراطی همچون تخریب مساجد، به دست لشکریان طرابلس قتل عام و پراکنده شدند. از این فرقه اثری بر جای نمانده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس