جاماسب نامه

لغت نامه دهخدا

جاماسب نامه. [ م َ ] ( اِخ ) یکی از کتب مذهبی زرتشتیان است که ظاهراً پس از اسلام نوشته شده و در آن پیشگوئیهای جاماسب را نقل کرده اند. ( از مزدیسنا ص 353 ).

فرهنگ فارسی

رساله ای بزبان پهلوی در حدود ۵٠٠٠ کلمه مشتمل بر افسانه های جالب توجه مربوط به پادشاهان داستانی ایران . این کتاب به پارسی ترجمه شده .
از کتب مذهبی زرتشتیان

دانشنامه عمومی

جاماسب نامه ( به پارسی میانه: جاماسپ نامَگ ) [ ۱] یا ژاماسپ نامک[ ۲] ، کتابی است به زبان پارسی میانه و نویسنده آن جاماسب حکیم از خاندان هوگو است که در اوستا ستوده شده است. جاماسب در کتاب خود در پاسخ به پرسشهای گشتاسب شاه، پیشگویی هایی درباره آینده کرده است.
قطعاتی از دست نوشتهٔ آسیب دیدهٔ این اثر به خط پهلوی بر جای مانده اما متن کامل آن تنها به پازند موجود است.
عکس جاماسب نامه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

جاماسْبْ نامه
از نویسنده ای ناشناس، کتابی به پهلوی، در پیشگویی های جاماسب دانا، وزیر یا مشاور گشتاسب شاه، حامی زردشت، دربارۀ آیندۀ دین زردشتی در پاسخ به پرسش های شاه. بخشی از متن پهلوی، تحریر پازند و ترجمۀ فارسی آن، به نثر و نظم، در دست است. احتمالاً متن منثور پهلوی موجود دارای اصلی منظوم بوده است. این کتاب به کوشش مسینا با شرح و ترجمۀ ایتالیایی منتشر شده است (رم، ۱۹۳۹م).

پیشنهاد کاربران

دخش معانی مختلفی دارد .
- به معنای تاریک : لذا لقب جاماسب به شکل بیدخش ( بی دخش ) به معنای روشن بوده است.
- به معنای ابتدا و آغاز : لذا بی دخش به معنای بدون آغار و ابتدا و احتمالا مثل خدا.
- به معنای گوشت دار یا چاق : لذا بی دخش به معنای لاغر یا لاغر اندام .
...
[مشاهده متن کامل]

نام خانوادگی هو گو به معنای ذکر کننده نام هو .
- اَهو به معنای هو اولیه ؛ آغازین و یا ازلی و ابدی.
- را نشانه مفعول بی واسطه .
- مزدا در اصل و ریشه به شکل مَزِدا بیان می گشته است به معنای پاک نکن .
لذا عنوان اهو را مَزِدا خطاب به شنونده به معنای زیر بوده است : هو اولیه را از خاطره ات پاک یا فراموش نکن بر بلکه آنرا به یاد داشته باش.
- اوستا در اصل و ریشه به شکل هوستا بوده است با دو معنا ؛ یکی خبری به معنای ستاینده هو و دیگری امری و خطاب به شنونده به معنای هو را ستایش کن.
- مَزِدی سنا : در مراحل اولیه پیدایش خود، یک روش تمرین فکری انفرادی و دسته جمعی ( همسنگ یوگای خردمندان هندو ) در جهت بیداری و تقویت حافظه و استعداد بخاطر سپردن کلام و پند و اندرز خردمندان و آموزگاران ( قبل از پیدایش خط ) و انتقال آن به دیگران و نسل های آینده بوده است. پسوند سنا به معنای تشویق شاگردان و حفظ کنندگان بوده که پس از پیدایش زرتشت به ستایش و نیایش تبدیل گردیده است.
- هو نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان ایلام ( elam : با تلفظ اِل آم و یا ایل عام ) بوده است.
چه فایده ای دارد که به یک انسان باستانی لقب حکیم اهداء نمائیم و از افکار و اندیشه ها و خیالات وی کوچکترین اطلاعی نداشته باشیم. آیا جاماسب هم مثل زردشت به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی واژه " خویدوده " مندرج در اوستای ( هوستای ) قدیمی علم و آگاهی نداشته است ؟ آیا حکیم جاماسب هم مثل خود زرتشت به معنای نهفته در پشت دو نام خویش به شکل های زیر اطلاع نداشته است :
- Zarthtustra با تلفظ امروزی در زبان های غربی زاراتُسترا، اما در اصل و ریشه به شکل ذرات اوست را ؛ به معنای او از ذرات آفریده شده و یا ذرات به او تعلق دارند. به زبان امروز معنای نهفته در پشت این نام عبارت است از نظریه اتمی قبل از پیدایش دموکریت فیلسوف برجسته یونانی.
- Zoroastra با تلفظ زورو آسترا در اصل و ریشه به شکل زور او است را ؛ به معنای او زور یا نیرو است و یا نیرو به او تعلق دارد. از دیدگاه امروز معنای نهفته در پشت این نام عبارت است از نیرومندی هستی و وجود و طبیعت و یا موجود بودن نیرو در طبیعت و کیهان.
شاید معقول و منطقی باشد که به خردمندان و ادیبان و زبان شناسان یونانی و رومی در این زمینه احسن و باریکلا بگوئیم که با صداقت خارق العاده ای در امانت داری دو نام اصلی زرتشت را حفظ نموده و به نسل های بعدی تاکنون منتقل کرده اند. این احتمال بسیار قوی و قریب یا نزدیک به حقیقت می باشد که والدین زرتشت به آن دو جهان بینی باستانی آشنایی داشته و کلمات آن دو عبارت را بهم پیوند داده و بصورت نام بر فرزند خود نهاده اند با این امید که نام فرزند آنها در طول اعصار در زبان و ذهن و خط مردم ایران زنده بماند و آیندگان هم به معنای نهفته در پشت آن دو نام پی ببرند.
آیا زرتشت به عنوان خردمند و آموزگار و جاماسب ( گام اسب یا جامه اسب ) به عنوان شاگرد تیز هوش نتوانسته اند بدانند که گردونه مهر میترائیان به معنای چرخش خورشید بدور زمین نبوده است بلکه حرکت دایره وار عشق و زندگی که همیشه پس از یک دور کامل به نقطه آغاز بر میگردد و حرکت خودرا دوباره در مداری برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین از نو آغاز خواهد کرد؟ آیا نتوانسته اند بدانند که آرم ها یا بازو های دو گانه در قالب سمبل یا نشانه صلیب شکسته ( سواستیکا یا سوا از تیکه ) بر روی گردونه مهر میترائیان اشاره به این حقیقت ژرف و بنیادی داشته است که میترا و همسرش وارونه علاوه بر مرد و زن بودن هرکدام دیگری را به شکل جنبه فرعی و پنهانی در وجود و هستی خود در بر دارد. به این معنا که هر فرد انسانی حد اقل در سطح بیرونی و اولین لایه زیر آن سطح ظاهری وجودی خویش دارای دو بُعد یا دو جنبه انسانی می باشد؟ و خیلی سوالات دیگر خدمت دوستداران حکمت های ناب و اولیه در سرزمین ایران و آنهم هزاران سال قبل از پیدایش پادشاهان پیشدادی و کیانی و زرتشت و شاگردانش.

بپرس