جاسوسی همسر نوح

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جاسوسی همسر نوح (قرآن). جاسوسی همسر نوح، با گزارش اخبار محرمانه آن حضرت و مؤمنان، به دشمنان و کافران انجام می گرفت.
ضرب الله مثلا للذین کفروا امرات نوح وامرات لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صــلحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیــا وقیل ادخلا النار مع الدخلین.( خداوند برای کسانی که کافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می شوند!») (برداشتهای یاد شده با توجه به شان نزول آیه است. )
تفسیر آیه
در این آیه به دو همسر پیامبر اسلام ص که در ماجرای افشای اسرار و آزار آن حضرت ص دخالت داشتند هشدار می دهد که گمان نکنند همسری پیامبر ص به تنهایی می تواند مانع کیفر آنها باشد، همانگونه که رابطه همسران نوح و لوط، به خاطر خیانت، از خاندان نبوت و وحی قطع شد، و گرفتار عذاب الهی شدند.و در ضمن هشداری است به همه مؤمنان در تمام قشرها که پیوندهای خود را با اولیاء الله در صورت گناه و عصیان مانع عذاب الهی نپندارند.در بعضی از کلمات مفسران آمده است که اسم همسر حضرت نوح " والهة" و اسم همسر حضرت لوط" والعة" بوده است و بعضی عکس این را نوشته اند، یعنی نام همسر نوح را" والعه" و همسر لوط را" والهه" یا" واهله" گفته اند. به هر حال این دو زن به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر هیچ پیامبری آلوده به بی عفتی نشده است، چنان که در حدیثی از پیامبر اکرم ص صریحا آمده است، " ما بغت امراة نبی قط": " همسر هیچ پیامبری هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد".
خیانت همسر حضرت نوح
خیانت همسر لوط این بود که با دشمنان آن پیامبر ع همکاری می کرد، و اسرار خانه او را به دشمن می سپرد، و همسر نوح نیز چنین بود." راغب" در" مفردات" می گوید: " خیانت" و"نفاق" یک حقیقت است، جز اینکه" خیانت" در مقابل" عهد و امانت" گفته می شود، و نفاق در مسائل دینی. تناسب این داستان با داستان افشای اسرار خانه پیامبر صنیز ایجاب می کند که منظور از خیانت همین باشد. به هر حال آیه فوق امیدهای کاذب افرادی را که گمان می کنند تنها ارتباط با شخص بزرگی همچون پیامبر صمی تواند مایه نجات آنها گردد (هر چند در عمل آلوده باشند) قطع می کند، تا هیچکس از این نظر برای خود مصونیتی قائل نشود، لذا در پایان آیه می گوید: " به آنها گفته می شود با سایر دوزخیان وارد جهنم شوید" یعنی میان شما و دیگران از این نظر هیچ امتیازی نیست!.

پیشنهاد کاربران

نام همسر نوآه ( نوح ) در تَورا کتاب دینی قوم یهود قید نشده است، اما در یکی از فصول یا فصل های کتاب دیگری به نام Apokryphen به نام غار گنج.
آن نام با حروف لاتین به شکل Haikal با تلفظ هایکال به زبان آلمانی که در سایت ویکیپدیا دانش نامه آزاد و از دیدگاه نویسندگان آن، به زبان عربی به معنای قصر و به زبان عبری با حروف لاتین به شکل hekal با تلفظ احتمالی هِکال به معنای تمپل یا معبد و به زبان سومری با حروف لاتین به شکل Hai - Kal با تلفظ های - کال و به زبان اکّدی ekal با تلفظ اِکال، هردو ( سومری - اکّدی ) به معنای خانه بزرگ. از دیدگاه فردی من این نام از دو کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده؛ یکی هَیکَل به معنای اندام و دیگری هَی کَل به معنای گوزن ( ماده ) یا آهوی دائمی یعنی همیشه زنده . همسر نوح دختر ناموس ( Namos ) و نوه ی هِنوخ ( Henoch ) بوده. نوح بر اساس مندرجات تورا ( تورات ) نسل دهم بعد از آدم تخمین زده شد. در این زمینه شاید عدد 10 دارای رمز و رازی بوده باشد که تاکنون کشف و فاش نگردیده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

نام نوح به زبان پدر و مادر یا والدین سومری - ایلامی به شکل نوآه ( Noah ) تلفظ و بیان میشده به معنای آه یا دَم نو در مقایسه و رقابت با دَم قدیمی یعنی آدَم.
آدَم در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان سومر یک بینش و باور حقیقی بوده به معنای زیر: دَم آسمانی که در کلیه ی جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده، گرمای زندگی بخش آن هرگز به سردی نمی گراید و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شوند.
موسا یا موسی و یا مَوزه ( از دیدگاه والدین فارسی - آرامی زبان به معنای: این نوزاد ما مانند میوه درخت موز اندکی خمیده است ) هزاران سال بعد، آن بینش و باور را به نام تبدیل کرده و آنرا بر روی اولین مرد خیالی - اوهامی آفریده شده در باغچه فسقلی بهشت نهاده و از این طریق مسیر اندیشه یا فکر، خیال و تصور بخش وسیعی از انسان را آنچنان به انحراف و گمراهی کشانده است که توسط هیچ نیروئی راست و درست شدنی نیست مگر از راه وقوع یک معجزه حقیقی و آسمانی و آنهم در چهارچوب قوانین کشف شده و هنوز کشف نشده حاکم بر طبیعت.
از دیدگاه و پایگاه امروز میتوان با یقین و اطمینان بیان داشت که ایسا ( عیسی معادل عربی ) و محمّد، دو شاگرد خارقالعاده موسا در زمینه معرفت وحیانی بوده اند که از لحاظ زمانی در فواصل معین و دور دستی از وی در مکتب خانه دین پای تخته سیاه نشسته و به سخنان استاد معنویت دینی خود گوش فرا داده اند. استاد موسا در آن مکتب خانه و بر روی آن تخته سیاه برای شاگردانش دو داستان افسانه ای نقل کرده و نوشته؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوا.
قوای تفهمی و ادراکی فهم و عقل، اندیشه یا فکر، خیال و تصور آن دو شاگرد و پیروان آنان به ویژه در سطوح رهبری و پیشوائی و مرجعیت تقلید، فقاهت، کلام، تفسیر، آیت و روایت و حدیث شناسی، الهیات وحیانی، حکمت و عرفان، تاکنون در آن حبسکده یا زندان مخوف و هولناک دو سلولی ( وحشت ناکتر از هر نوع زندان فیزیکی - جسمانی از قبیل تارتاروس یونانیان و زندانی که پاپیون در آن حبس شده بود بر اساس یکی از فیلم های معروف هالیوود تحت نام پاپی لون ) طوری گرفتار و اسیر گردیده و به دام و تله افتاده اند که در طول زندگی دنیوی خود تا لحظه مرگ رهائی از آن محکومیت و اسارت برایشان محال و غیر ممکن می باشد.
جای شگفت و تعجب اینجاست که این حضرات والا مقام ( البته والا و عالی مقامی آنان نه در پیشگاه بیکران و بینهایت خدای حقیقی و واقعی یعنی آفریدگار کائنات که با خود کائنات یکی می باشد بلکه در پیشگاه پیروان ساده، چشم و گوش بسته و بی گناه یعنی حدود بیشتر از هشتاد و پنج در صد جمیع پیروان این سه دین به اصطلاح آبراهیمی ( ابراهیمی معادل عربی آن ) در درون چهاردیواری این حبسکده یا زندان تاریک و ظلمتکده و جهل زده فهمانی و عقلانی، خود را اسیر و گرفتار نمی دانند بلکه رها و رستگار و شفا دیده و نجات یافته و سعادتمند.
این زندان نامرئی توسط موسا که چهل سال در کاخ مجلل فرااون ها ( فراعنه ) تحت تعلیم و آموزش با هوش ترین و مجرب ترین آموزگاران و استاید و مربیان آن عصر و دوران طلائی در دربار پادشاهان تعلیم یافته و آزموده گردیده، طراحی و ساخته شده و نه به امر یَهوَه تحت عنوان آقا یا سرور دنیا.
به قول ایسا حدود دو هزار و اندی سال پیش : من به تو میگویم تا این آدم قدیمی در وجود تو نمیرد، تو هرگز نمیتوانی دوباره متولد شوی!!
من امروز به این حضرات میگویم : تا زمانیکه این دو قصه یا متل زیر کرسی و یا این دو افسانه ی خیالی - اوهامی سروده شده ( اول توسط موسی و سپس محمّد ) را کنار نگذارند، هرگز نمیتوانند از نو و به روش دیگری ( مثلا علمی ) به چگونگی و چرائی آفرینش این گیتی، کیهان و یا این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان و هدف از این آفرینش از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی، بیندیشند یا فکر کنند و خیال و تصور نمایند.
همچنین با کسب رخصت یا اجازه در پیشگاه اعلا و والای دنیوی این حضرات با عناوینی از قبیل، امام، حجت دین و آیتِ الله و مُلای پیرو دین حضرت محمّد و موظف و مکلف به حفظ و نگهداری یوغ سنگین شریعت وی بر گردن و دوش خود و پیروان موئمن با کمال احترام و فرو آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیزی میگویم یا عرض می نمایم که تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل《دنیا - برزخ - آخرت》 یک راه بسیار کوتاه و میان بُر بیش نبوده و نمی باشد و لذا تهی یا خالی از حقیقت می باشد یعنی ابهامی و اوهامیست.