جابه

لغت نامه دهخدا

( جابة ) جابة. [ ب َ ] ( ع اِ ) پاسخ. ( منتهی الارب ) ( دهار ).

جابة. [ ب َ ] ( اِخ ) نام جزائری است بحدود هند.( نزهةالقلوب ج 3 ص 230 ). و رجوع به جزائر جابه شود.

جأبة. [ ج َ ءْ ب َ ] ( ع اِ ) تهیگاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
جابه. [ ب ِه ْ ] ( ع نف ) نعت فاعلی از جَبَهَه رویاروی آینده از پرنده یا وحشی و آن را منحوس دانند. ( منتهی الارب ). آن صید که از پیش درآید. ( مهذب الاسماء ).

جابه. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در 10 هزارگزی جنوب فهلیان. و خاور کوه شاه نشین. واقع در جلگه و گرمسیر مالاریائی. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

تهیگاه

پیشنهاد کاربران

بپرس