[ویکی فقه] ثبت
اسناد و املاک چنان که از نام آن برمی آید، مربوط به ثبت نوشته هایی است که باید رسماً توسط مأموران ثبت صورت گیرد و هدف از آن، مستند کردن اسناد مربوط است و ثبت احوال یعنی ثبت وقایع چهارگانۀ تولد، وفات،
ازدواج و
طلاق (جعفری، مبسوط، ذیل ثبت احوال).بدین اعتبار ادارات ثبت اسناد و املاک، امر اول، و ادارات ثبت احوال، امر دوم را عهده دار هستند.
ثَبْت، واژه ای عربی به معنای «قرار دادن»، «برجای بودن»، «استواری»، «حجت و دلیل»، «نوشته شده» و «مرقوم»، و در اصطلاح حقوق به معنای نوشتن قرارداد یا یک عمل حقوقی یا احوال شخصیه یا یک حق (مانند حق
اختراع ) و یا هر چیز دیگر (مانند علامات) در دفاتر مخصوصی است که قانون معین می کند، مانند ثبت املاک، ثبت معاملات غیر منقول، ثبت حق اختراع، ثبت علائم و ثبت احوال.
[ویکی الکتاب] معنی
ثَبِّتْ: استوارکن - پایدار ساز
معنی
سَّبْتِ: شنبه (کلمه سبت در اصل به معنای قطع است ، و از همین جهت به قطع سیر ، میگویند سبت السیر ، و نیز سبت الشعر ، تراشیدن مو است ، و سبت الانف ، بریدن بینی از ته است بعضی گفتهاند : خدای تعالی روز شنبه را بدین جهت سبت خوانده که
خداوند خلقت آسمانها و
زمین را د...
معنی
ﭐکْتُبْ: بنویس-ثبت کن-مقرر کن
معنی
صَّفْحَ: گذشت کردن - نادیده گرفتن- صفحه (در معنای "صفح "روی خوش نشان دادن نیز مستتر است. پس معنای صفحت عنه این است که علاوه بر اینکه او را عفو کردم روی خوش هم به او نشان دادم ، و یا این است که من صفحه روی او را دیدم در حالی که به روی خود نیاوردم ، و یا این اس...
تکرار در قرآن: ۱۸(بار)
استقرار. تا مبادا قدمی بعد از استقرارش بلغزد. اثبات و تثبیت هر دو به معنی ثابت و مستقر کردن است از اخبار پیرامون آن چه را که با آن قلب تو را مستقرّ میکنیم، بر تو حکایت مینمائیم. وبا نقل آنها دل تو را از اضطراب و تشویش بسکون و آرامش و ثبوت میبریم آیه شریفه درباره مذاکرات دارالنَدوه مکّه است که راجع به حضرت رسول «صلی اللّه علیه و آله» سه پیشنهاد کردند که او رااز مکّه بیرون کنند یا زندانی نمایند و یا بکشند. علی هذا مراد از «لِیَثبِتُوکَ» محبوس کردن آن حضرت میباشد. هرگاه به موعظه عمل میکردند برای آنها بهتر بوده و آنها را در
ایمان بیشتر تثبیت میکرد ظاهراً مراد آنست که اموال خود را برای خوشنودی خدا خرج میکنند و نفس خود را با ابتغاء مرضاة خدا ثابت میکنند و با منّت و اذیت بعدی از ابتغاءِ مرضاة ریائی و انفاق اذیّتی است در این صورت، ابتغاء مرضاة اللّه مقابل ریاء و تثبیت در مقابل منّت و اذیّت بعدی است و اثبات نفس در مرضات اللّه موجب عدم منّت و اذیّت است (اقتباس از المیزان).
[ویکی فقه] ثبت (ابهام زدایی). واژه ثبت ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • ثبت (حقوق)، به معنای ثبت اسناد و املاک حقوقی و رسمی• ثبت (حدیث)، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و از الفاظ مدح راوی
...
[ویکی فقه] ثبت (حدیث). ثبت، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و از الفاظ مدح راوی می باشد.
ثبت - به فتح با - به معنای حجت، بینه، ثابت القلب و کسی است که در موقع خصومت و دشمنی لغزش زبانی ندارد. و در "الصحاح" آمده است: ثبت - به فتح با - یعنی، حجت ولی ثبت (به سکون با) به معنای ثابت القلب است. برخی نیز گفته اند: به معنای کسی است که در موقع خصومت و دشمنی لغزش زبانی ندارد.
ثبت در علم حدیث
برای "ثبت" دانشمندان علوم حدیث معانی متعددی ذکر کرده اند که ذیلا به برخی از آن ها اشاره می شود: ۱- کسی که
احادیث وی مورد استدلال واقع می شود ولی نشان دهنده
عدالت راوی نیست؛ ۲- راوی متصف به وصف "ثبت" حجت و نیز بیان گر این است که راوی ثقه است؛ ۳- راوی متقن و غیر مخلط است؛ ۴- راوی در نقل احادیث مورد اعتماد است؛ ۵- راوی دارای خطا و لغزش اندک است؛ ۶- حافظه راوی در حد متعارف کم نیست؛ ۷- "ثبت" صفت مشبهه است و دلالت بر ثبوت و دوام می کند و راوی متصف به آن در حدیث و یا در همه کارهای خود متثبت است.
ارزش ثبت
گفته شده است "ثبت" مفید مدح است ولی افاده توثیق نمی کند. اگر امامی بودن راوی متصف به آن محرز شد احادیث وی به احادیث حسن ملحق می شود ولی اگر امامی بودن او احراز نشد احادیث وی به احادیث قوی ملحق خواهد شد. بله چنان چه راوی متصف به "ثبت" زیدی، فطحی و واقفی باشد "ثبت" مترادف با "ثقه" خواهد بود زیرا ثقه غیر امامی همان راوی متثبت و متحرز از کذب است. گفته شده است: "ثبت" از الفاظ غیر صریح تعدیل است. و نیز گفته اند: از اولین و عالی ترین مراتب تعدیل است.
[ویکی فقه] ثبت (حقوق). ثبت اسناد و املاک چنان که از نام آن برمی آید، مربوط به ثبت نوشته هایی است که باید رسماً توسط مأموران ثبت صورت گیرد و هدف از آن، مستند کردن اسناد مربوط است و ثبت احوال یعنی ثبت وقایع چهارگانۀ تولد، وفات، ازدواج و طلاق (جعفری، مبسوط، ذیل ثبت احوال).بدین اعتبار ادارات ثبت اسناد و املاک، امر اول، و ادارات ثبت احوال، امر دوم را عهده دار هستند.
ثَبْت، واژه ای عربی به معنای «قرار دادن»، «برجای بودن»، «استواری»، «حجت و دلیل»، «نوشته شده» و «مرقوم»، و در اصطلاح حقوق به معنای نوشتن قرارداد یا یک عمل حقوقی یا احوال شخصیه یا یک حق (مانند حق اختراع ) و یا هر چیز دیگر (مانند علامات) در دفاتر مخصوصی است که قانون معین می کند، مانند ثبت املاک، ثبت معاملات غیر منقول، ثبت حق اختراع، ثبت علائم و ثبت احوال.
پیشینه
قواعد و رسوم مربوط به ثبت اسناد، املاک و احوال در
جهان اسلام ، از مقولۀ
احکام امضایی (و نه تأسیسی) است.بنابراین، سابقۀ قواعد ثبت در سرزمین های اسلامی به قوانین پیش از اسلام در آن کشورها، مخصوصاً نظامهای ثبتی
ایران ،
روم و
مصر باز می گردد.قدیم ترین سند موجود در مورد ثبت املاک، سندی است متعلق به چند هزار سال پیش که در حفاریهای تلّو۱ به دست آمده است و نقشۀ تقسیم اراضی شهر دونگی۲، از مستملکات کشور کلده واقع در
بین النهرین را در قطعات نسبتاً منظم هندسی در اشکال ذوزنقه، مربع و مثلث نشان می دهد در بین النهرین مواد ۳۶، ۳۸ و ۷۱ «قانون نامۀ»
حموربی (۲۱۲۳-۲۰۸۱ق م) نیز از
قباله های املاک واگذارشدۀ دولت به افسران ارتش سخن می گوید و صاحبان این قباله ها را از
رهن گذاشتن آن ها منع می کند.
نحوه انتقال اسناد در زمین های مرتبط به شاه
اسناد مرتبط با انتقال ملک غیرمنقولی در ناحیۀ نزی۳ واقع در جنوب شرقی
کرکوک که متعلق به هزارۀ ۲ ق م است، نشان می دهد که همۀ زمین های آن منطقه متعلق به شاه بوده، و او آن ها را به رسم بخشش، یا به عنوان تیول به رعایای خود می داده است؛ اما رعایا قانوناً فقط حق تصرف، و نه تملک زمین ها را داشته اند، و در نتیجه نمی توانسته اند املاک را جز به فرزندان خود به شخص دیگری منتقل کنند.بنا بر این، کسانی که می خواستند زمین مورد تصرف خود را به دیگری واگذار کنند، به این حیلۀ قانونی متوسل می شدند که خریدار را در تنظیم قباله به
دروغ فرزندخواندۀ خود خطاب می کردند، یعنی فروشنده، خریدار را به فرزندی اختیار، و یک قطعه ملک را به عنوان سهم الارث، با قباله و سند به او
هبه می کرد.
اسناد در مصر
...