ثبات ادراک

دانشنامه عمومی

ثبات ادراک ( انگلیسی: PERCEPTUAL CONSTANCY ) بیانگر درک ثابت ما از پدیده هایی است که ظاهراً صفات متغییری دارند. ما در خانه خود به آسانی وسایل شخصی خود را شناخته و به کار می بریم. گویا این بازشناسی امری بدیهی است. اما با این حال اگر برای باز شناختن وسایل خود تنها بر دریافتهای حسی خود متکی بودیم با مشکلاتی روبرو می شدیم. چرا که صفات محسوس اشیاء پرشمار و بی ثباتند. لیوان آب ما ممکن است پر یا خالی باشد. شاید نزدیک یا دور باشد. زیر نور آفتاب یا در روشنایی چراغ خانه باشد. شاید به خوبی شسته شده باشد یا کاملاً کثیف باشد. حتی شاید لب آن بشکند یا به کلی خرد شود. با این حال در شرایط و مناسبات عادی، ما در بازشناسی لیوان خود، حتی به صورت قطعات شکسته بازنمی مانیم. در واقع باز شناختن اشیاء و پدیده ها یک مکانیزم مرکب بوده و گاه مراحل پیچیده ای دربردارد. مکانیزمی که ظرفیتهای ذهنی ما مانند حافظه و استدلال به طور فعال در آن مشارکت دارند. برای مثال اگر اطلاعاتی که دستگاه بینایی ما از اندازه اشیاء در اختیار ما می گذارد را بررسی کنیم، باید اعتراف کنیم که اندازه محسوس یک شیء وابسته به فاصله آن تا چشم است و با حرکت ما به سوی هر جسمی، تصویر آن جسم نیز بزرگتر می شود. با این حال این کوچک و بزرگ شدنها ما را گیج نکرده و ما قادریم طول اتاقی را پیموده و لیوان خود با قاطعیت به دست بگیریم و اگر احیاناً لیوان از دست ما افتاده و خرد شود، تغییر شکل لیوان به حالت قطعات شکسته ما را فریب نداده و ما به راحتی هویت قطعات شکسته را تشخیص می دهیم. این توانایی ما بدون اتکاء به حافظه و استدلال ممکن نیست. به عبارت دیگر ذهن ما قادر است از تعداد زیادی شکلهای بزرگ و کوچک و از زوایای مختلف، مفهوم و نمادی ثابت خلق کند. برای ما در باز، بسته یا نیمه باز که هر یک بنا بر زاویه دید در چشم ما یک شکل هندسی متفاوت دارند، تنها یک در معنی می دهد و این معنی ثابت است. در واقع ذهن ما با محاسبات دائمی و پیچیده، یافته های حسی و داده های حافظه را در هر لحظه به سرعت بررسی کرده، و بر طبق اصولی خاص، یک جهان پیوسته در تغییر را به صورت جهانی از مفاهیم ثابت بازسازی می کند. البته این ذهن خلاق و توانا از دستگاه حسی ما مستقل نیست و گاه دچار خطا می شود و با این حال گاه خطای خود را کشف کرده و به تحلیلش می پردازد. [ ۱]
درک ثابت از اشیاء و پدیده ها و صفات منسوب به آنها تنها منحصر به حس بینایی نیست و شامل دیگر حواس نیز می شود. اما برای درک این تنوع، بهتر است ابتدا چگونگی عملکرد ذهن در تثبیت مفهایم را به بحث بگذاریم. بسیاری عقیده دارند که توانایی ذهن در درک ثابت از اجزاء محیط بازتابی از ثبات تناسب این اجزاء در محیط است. برای مثال هر چند فاصله بیشتر ما با لیوان آب باعث کوچکتر شدن تصویر لیوان بر شبکیه چشم ما می شود اما همزمان تصویر همه اشیاء اطراف لیوان نیز به همان نسبت کوچک می شوند. به عبارت دیگر درک ما از پدیده ها و شکل ها به صورت مجرد نیست و همواره در یک ارتباط شکل و زمینه معنی می یابد. همان طور که یک کلمه مانند «  در» به عنوان بخشی از یک کلمه یا در جملات مختلف می تواند معانی متفاوتی را بیان کند، شکل یک در نیز در ارتباط با چارچوب در معنی می یابد. تصویری که چشم ما از از یک در مستطیلی شکل می بیند، بستگی به زاویه دید دارد و بنا بر این زاویه، می تواند پهن، باریک یا ذوزنقه ای شکل شود. اما تصویر چارچوب در نیز به همان نسبت زاویه، تغییر کرده و در نتیجه تناسب در و چارچوبش همیشه داده های ثابتی است. در خانه و در اتاق و در مدرسه نیز در تناسب با زمینه عبارت یک مفهوم ثابت دارند و با حروف در در کلمه درمانگاه اشتباه گرفته نمی شوند. چرا که ارتباط یک در با یک ساختمان، همیشه مفهوم ثابتی است. به همین طریق دیگر یافته های حسی نیز در تناسب با زمینه اطرافشان داده های ثابتی هستند. شیرینی قند بعد از چشیدن طعم ترش لیمو بیشتر حس می شود اما این ارتباط قانونمند و همیشگی است و پس از چند بار تجربه به مفهوم ثابتی تبدیل شده و دیگر باعث حیرانی ما نمی گردد. [ ۲]
عکس ثبات ادراکعکس ثبات ادراکعکس ثبات ادراکعکس ثبات ادراکعکس ثبات ادراکعکس ثبات ادراک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس