تیفاق

لغت نامه دهخدا

تیفاق. [ تی / ت َ ] ( ع اِ ) مقابل و روبرو: تیفاق الکعبة؛ یعنی بیت المعمور که در آسمان است. مقابل و محاذی خانه کعبه است. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

تیفاق. ( ع اِ ) هنگام حدوث یا هنگام برآمدن. ( از اقرب الموارد ): اتیتک لتیفاق الامر؛ آمدم ترا وقت سازواری کار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ): و لقیته لتیفاق الهلال ؛ ملاقات کردم او را هنگام برآمدن ماه. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس