تیغه سمور. [ غ َ / غ ِ ی ِ س َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تیغه قندز. کنایه از وسط و بلندی سمور و قندز، نام دو جانور معروف. و به مجازبر پوستین اینها اطلاق کنند. ( آنندراج ) : سمور خط مشکینش چنان خوش تیغه افتاده که می گرددترنج غبغب او در میانش گم.
اشرف ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
تیغه قندز کنایه از وسط و بلندی سمور و قندز نام دو جانور معروف و به مجاز بر پوستین اینها اطلاق کنند