که با دشمنم تیغبازی کنید
بدینگونه در جنگ بازی کنید.
فردوسی.
بمی در همی تیغبازی کنیدمیان یلان سرفرازی کنید.
فردوسی.
زره پوشم ار تیغبازی کنی کمر بندم ار صلح سازی کنی.
نظامی.
ولیکن چو شه تیغبازی کندسر تیغ او سرفرازی کند.
نظامی.
رجوع به تیغ و ترکیبهای آن و ماده قبل شود.